نگاه‌ها

انقلاب سفید آقای غنی

اقدام انقلابی و سرنوشت سازی که آقای غنی می تواند در تاریخ کشور رقم بزند

بر آگاهان پوشیده نیست که مشکل اصلی کشور به هیچ رو طالبان نیست. برعکس، این گروه به خاطر اهداف و مقاصد خاصی از سوی محافل و حلقات معلوم الحال داخلی و خارجی به گونه مصنوعی برجسته و بزرگنمایی می گردد.

بی چون و چرا مشکل اصلی در اردوگاه جمهوریخواهان است. اگر در این اردوگاه به راستی صادقانه و بی آلایشانه زمینه همسویی، همدلی، همگرایی و همپیوندی فراهم گردد، طالبان عددی نیستند که بتوانند سرنوشت کشور را رقم بزنند. در نتیجه به حاشیه رانده خواهند شد و ناگزیر می گردند تن به صلح بدهند.

بزرگترین مانع در برابر اتحاد، و در عین حال بزرگترین علت انشقاق، افتراق و نفاق هم در اردوگاه جمهوریخواهان انحصارگرایی در قدرت، تکروی و خودکامگی ارگ است.

اگر زمینه برای آرایش یک اردوگاه مشارکت ملی برابر شود، کشور در آستانه دگردیسی بنیادی قرار می گیرد.
اکنون کشور بر سر دوراهی قرار گرفته است. یا این که بعد از عید به راه ترکستان ( کنفرانس ترکیه) می رویم که نتیجه آن از پیش روشن است: تبرتقسیم کشور و سپردن بخشی از آن به دست طالبان یعنی پاکستان.

و یا این که با انجام یک انقلاب سفید می توانیم کشور را از فروپاشی و از همگسیختگی نجات بخشیم.

تاریخ فرصت بی نهایت بزرگ، بی نظیر، بسیار مهم و سرنوشت ساز را در دسترس آقای غنی گذاشته است.

اگر بتواند رسالت تاریخی و دین خود را در برابر کشور با اعلام انقلاب سفید ادا کند، نامش جاودانه درج تاریخ خواهد شد‌.
آقای غنی می تواند در روز عید همه بزرگان دین و دولت را در ارگ فرا بخواند و یک اقدام انقلابی و سرنوشت ساز و تاریخی کند:
اوضاع را اضطراری اعلام و استعفا بدهد، قانون اساسی را به حالت تعلیق در آورد و دولت موقت صلح و آشتی ملی را اعلام کند. البته، خودش می تواند سرپرست این دولت موقت باشد.

در دولت موقت کرسی صدارت ایجاد و چهار معاون برای ریاست جمهوری و چهار معاون برای صدرات تعیین کند.
در نخستین فرمان،
شورایی را با نام شورای عالی دولت موقت مامور تعیین ترکیب کابینه دولت نماید. در عین حال کمیسیونی را مامور بازنگری و تسوید قانون اساسی و ساختار نظام گرداند.

کشور را به چند زون تقسیم و در راس هر زون رجالی را از سرشناسان بومی بگمارد.

صلاحیت تعیین والی ها، ولسوال ها، شهرداران و قوماندان های امنیه را هم به شوراهای ولایت ها بسپارد.

ترکیب دولت آینده باید به گونه یی باشد که همه لایه های جامعه در آن به گونه دادگرانه مشارکت یابند و همه خود را در آیینه خود بیابند و این گونه نوعی بسیج سراسری در برابر زورگویی های طالبان و پاکستان آرایش یابد‌.

اگر چنین انقلابی را به راه بیندازد، بی چون و چرا برای نخستین بار در تاریخ موفق می شود همه مردم را بسیج کند و به رهبر محبوب توده های میلیونی مبدل گردد. بیگمان مردم از دل و جان از چنین دولتی و چنین رهبری پشتیبانی و دفاع خواهند کرد.
اما اگر چنین نکند، مسوولیت تاریخی فروپاشی و از هم گسیختن و از دست رفتن بخشی از کشور به کام پاکستان به دوش او خواهد افتاد.

آقای غنی باید نیک بداند که پس از کنفرانس ترکیه خواهی نخواهی به زباله دانی تاریخ افکنده خواهد شد.

در عین حال، اگر از آخرین شانس برای نجات میهن بهره گیری ننماید و زمینه وحدت ملی را و تشکیل دولت فراگیر را فراهم نسازد، طالبان مناطق بیشتری را به زور خواهند گرفت و تا دروازه های کابل خواهند رسید او سر انجام ناگزیر خواهد گردید ارگ را با ناکامی و سر افکندگی ترک گوید.

مگر هرگاه بتواند در اردوگاه جمهوریخواهان هماهنگی و همسویی را به میان بیاورد،
در آن صورت هم در جبهه سیاسی صلح موقف اردوگاه جمهوریخواهان در برابر طالبان نیرومندتر خواهد شد
و هم در صورت جنگ، طالبان در عمل در تنگنا قرار خواهند گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا