افغانيست‌ها به اخلاق انساني، ارزشهاي اسلامي، فرهنگ اجتماعي، تعهدات، سوگند ها و… پايبند نيستند آنها اخلاق افغان گري انديشه اوغان سازي اين سرزمين را دارند، هيچ تفاوتي ميان كرزي با ملا عمر- غني با حكمتيار ندارد ديندار و بي دين شان در جهت افغان سازي تلاش مي كنند و حتماً يادتان است كه طالبان به شكنجه، قتل عام و نابودي هزاره ها و بر چسب زدن نشان بر سينه هندو ها دست زدند.
كرزي در ادامه راه “حاكميت افغانيسم”به مسلح كردن كوچي ها، غصب زمين ها، نا امني مناطق غير پشتون كوشيد، ترورهاي نرم بزرگان فارسي زبان و ازبيك را در دستور كار قرار داد و قاتلان آنها را كه طالبان وحشي بودند برادران خود خطاب كرد، غني در استمرار افغانيزه كردن مردم اين سرزمين به تبعيد، تحقير، زنداني، اخراج از ادارات مقامات غير اوغان كرد ادامه حاكميت پشتونيستي همين است جنگ، نا امني، انتحاري، ترور، قتل و عام، وحشت و…
چاره اي نيست جز اينكه هدف، مقصد و برنامه ها را در قبال قبيله افغان مشخص كنيم و به آنها رك راست بگيم حاكميت پشتونيستي بس است.
كساني به برادري و برابري از راه گفتگو با پشتونيست ها باورمند هستند و از اين راه تلاش مي كنند جز وقت را هدر دادن مشكلات را افزودن چيزي در كاروان عدالت طلبي و آزادينخواهند افزود «قبيله فاشيسم زبان منطق را نميداند بايد با آنها از طريق زبان گلم جم گپ زد و آنها را فهماند و تا هر زماني زور بالاي سرشان است احترام و التماس مي كنند.
هر گاه از فشار بر عليه آنها دست برداريد بر شما حمله خواهند كرد!» تا زماني مبارزه مسيرش را هدف اش را تعين نكرده است و تا زماني اين رهبر نماهاي پوشالي از سر شانه هاي مردم ما پائين نشده اند مبارزان ضد پشتونيسم راه دشوار تري را در پيش رو دارند…
بحث در اينجا موضوع جامعه عادي پشتون نيست بلكه حاكميت سياسي قبيله افغان و تفكرات فاشيستي-پشتونيستي اوغانها است كه با دسيسه و عوام فريبي در لباس سكولار مانند تره كي، حفيظ الله امين، نجيب و ديندار شان مانند ملا عمر، حكمتيار، اختر منصور، و دموكراس خواه شان مانند كرزي، غني و… به جنايت هايشان ادامه مي دهند تا سرزمين اوغاني و ملت افغاني را بسازند!
تفاوت قائل شدن ميان حاكميت اوغانها كه اين بهتر آن بدتر است، ملا عمر با كرزي و عبد الرحمن خان با غني كه كدام بهتر يا بد تر است حماقتي بيش نيست جنايت ها و هدف ها يكي است و آن نابودي غير پشتونها است.!
گل امیری
