نگاه‌ها

خلیل‌زاد و مسئله افغانستان؛ «اولویت منافع آمریکا بر منافع مردم افغانستان»

زلمی خلیل‌زاد، نماینده پیشین آمریکا در امور صلح افغانستان به تازگی در یک مصاحبه گفته است که وضعیت فعلی افغانستان هرچند برای مردم این کشور دشوار است، اما به نفع آمریکا تمام شده است.

آقای خلیل‌زاد گفته است که دلیل اینکه وضعیت فعلی افغانستان به خیر آمریکا است، این است که پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، آمریکا توانست پای خود را از جنگ افغانستان بیرون بکشد.

خلیل‌زاد این اظهارات را در حالی مطرح کرده است که داره بازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان (سیگار) در تازه‌ترین گزارش خود، امضای توافقنامه دوحه میان آمریکا و طالبان را، یکی از دلایل عمده سقوط نظام جمهوری در افغانستان دانسته است.

زلمی خلیل‌زاد به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان، رهبری هیأت مذاکره کننده آن کشور با طالبان را به عهده داشت و توافقنامه دوحه را به نمایندگی از آمریکا امضا کرد.

او در دو دهه جنگ آمریکا در افغانستان، نقش عمده داشته است و یکی از بازی‌گران اصلی این جنگ بوده است و در نقش‌های مختلف در این میدان ظاهر شده است.

او پس از سقوط حاکمیت طالبان در سال 2001 میلادی و پس از کنفرانس بن، به عنوان فرستاده ویژه آمریکا و بعدا سفیر آن کشور در افغانستان گماشته شده و نقش عمده در تعیین سیاست آمریکا در قبال افغانستان و سمت و سو دهی سیاست دولت حامد کرزی داشت.

او در سپتامبر سال 2018 میلادی از سوی اداره دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا به عنوان نماینده ویژه آن کشور در امور صلح افغانستان تعیین شد و تا اکتوبر 2021 این مسئولیت را به عهده داشت.

اولویت منافع آمریکا بر منافع مردم افغانستان
زلمی خلیل زاد، زاده شهر مزار شریف در شمال افغانستان است، اما ریشه تباری او بر می‌گردد به پشتون‌های قوم نورزی در ولایت لغمان در شرق افغانستان.

اما او پس از آنکه در زمان جنگ شوروی سابق در افغانستان به وزارت خارجه آمریکا راه یافت، یکسره منافع آمریکا را بر منافع مردم افغانستان اولویت داده است.

او طراح اصلی روند صلح دوحه بود و برای اینکه بتواند با طالبان در دوحه به توافق برسد، تلاش کرد که حکومت اشرف غنی را به حاشیه براند و اجماع سیاسی افغانستان را از بین ببرد.

آقای خلیل زاد با همکاری و همفکری حامد کرزی، حلقه‌های مختلفی از سیاست مداران ایجاد کردند که با سیاست حکومت اشرف غنی در مورد صلح افغانستان، مخالف بودند و هر روز در یک گوشه با مقامات طالبان دیدار می‌کردند.

او در نتیجه این تلاش‌ها توانست با طالبان به توافق برسد، زمینه خروج آمریکا را از افغانستان فراهم کند و طولانی‌ترین جنگ آن کشور در افغانستان را پایان بدهد و به گفته خودش، به خیر آمریکا کار کند.

اما بهای سیاست او و تلاش‌های او به نفع آمریکا را مردم افغانستان پرداخت و یک گروه تروریستی با همکاری آقای خلیل زاد دوباره سرنوشت مردم را در دست گرفتند و اکنون نیز با زور و نوک تفنگ بر مردم حکومت می‌کنند.

او به حدی یکجانبه به نفع آمریکا و طالبان تلاش کرد که بارها در جلسات رسمی با مقامات دولت افغانستان اعلام کرده بود که «مسائلی چون حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و حقوق زنان» برای آمریکا هیچ اهمیتی ندارد و آنها اکنون به هر نحوی می‌خواهند با طالبان به توافق برسند و از افغانستان خارج شوند.

باور همه آگاهان سیاسی و مقامات دولت سابق افغانستان این است که خلیل‌زاد و طالبان برای سقوط دادن نظام جمهوریت در افغانستان و تسلیم‌دهی قدرت به گروه طالبان، تبانی کرده بودند و به همین دلیل، او از انتشار ضمایم توافقنامه دوحه تا اکنون جلوگیری کرده است.

تبارگرایی و تفرقه اندازی
دومین ویژگی سیاست خلیل زاد در قبال افغانستان، تبارگرایی و تفرقه اندازی است. او به صورت آشکار به نفع یک تبار و گروه قومی خاص در بیست سال اخیر تلاش کرد و با بازگشت طالبان به قدرت، استراتژی تبارگرایانه او به خوبی سرانجام رسید.

او در کتاب خاطرات خود نوشته است که چگونه از فشار سیاسی و امکاناتی که آمریکا در اختیار او قرار داده بود، به نفع حکومت حامد کرزی استفاده کرده است و سیاست مداران دیگر اقوام افغانستان را با تهدید، تطمیع و ارعاب، مجبور به حمایت از آقای کرزی کرده است.

ویژگی دیگر سیاست آقای خلیل‌زاد در افغانستان، تفرقه اندازی بوده است و به صورت خاص، اقوام غیر پشتون را هدف قرار داده است.

او مانع قدرت گرفتن رهبران سیاسی غیر پشتون در افغانستان شده است و حتی برای منزوی کردن آنها، دست به تلاش نظامی زده و از قدرت نظامی آمریکا استفاده کرده است.

برآیند بیست سال حضور آقای خلیل‌زاد در صحنه سیاست افغانستان و مدیریت سیاست خارجی آمریکا در قبال افغانستان، چیزی جز گسترش فقر، بی ثباتی و ناامنی نبوده است. علاوه بر این، در پی این سیاست‌ها، میلیون‌ها نفر از شهروندان افغانستان آواره شدند، میلیون‌ها نفر دیگر اکنون در این کشور مجبور هستند در زیر سلطه یک گروه تروریستی زندگی کنند و جان آنها هر لحظه در خطر باشد.

او بیست سال به نفع آمریکا تلاش کرد، اما بیست سال به زادگاه و سرزمین مادری خود خیانت کرد و از تمام توان خود برای نابودی آن کارگرفت؛ شاید یگانه‌ترین نمونه در تاریخ.

دکمه بازگشت به بالا