نگاه‌ها

آیا تشکیل حزب بر مبنای انگیزه های دینی، کاری دینی است؟

این صفحه در گذشته سئوالی را طرح و از اهل نظر التماس نمود که دیدگاه های شان پیرامون تشکیل احزاب سیاسی، بر مبنای اندیشه های دینی را ابراز نمایند. علت طرح این پرسش این بود که بنده خود در این باره اتفاقا نظر موافق ندارم. هرچند می دانم که بدون ایجاد چارچوبه های مشترک و کار سازمانی و تشکیلاتی منظم و زمان مند، رفتن و رسیدن به یک هدف معین و مشترک، کار دشوار است. اما، با توجه به شواهد زیر و اوضاع تلخ حاکم بر سرنوشت امت اسلامی، این قناعت در باور نویسنده سبز شده است که ایجاد حزب سیاسی بر مبنای اندیشه های اسلامی، مستند دینی روشن نداشته و بلکه این روند محصول اجتهاد خطا پذیر و قابل نقد بشری است. مبنای این قناعت آری، شواهد زیر اند.

1)خدای متعال می فرماید:” وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ” آل عمران/103 به رسن خداوند چنگ بزنید و متفرق نشوید. با استناد به این دستور الهی ما به عنوان مسلمان مکلف هستیم که متحد باشیم/بمانیم. اما، تشکیل احزاب دینی نه فقط تحقق این مامول را به استحال برده که باعث دشمنی و بلکه رویارویی های پایان ناپذیر و جنگ های خونین در میان مسلمانان گردیده است. شاهد ما افغانستان، شاخص ترین سند برای این مدعاست.

2)خدای متعال می فرماید:” وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ” انفال/73 و آن هایی که کفر ورزیده اند یاران و مدافعان یک دیگر اند، اگر این کار را شما(در میان خود) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در روی زمین رخ می دهد. طنطاوی در الوسیط فی تفسیر القرآن الکریم می گوید:”أى إلا تفعلوا – أيها المؤمنون – ما أمرتكم به من التناصر والتواصل وتولى بعضكم بعضا..تحصل فتنة کبیرة فی الأرض..” آری، این آیه ی مبارکه نیز ما را به طرف وحدت فرا می خواند اما، با این تفاوت که قرآن در این جا هشدار می دهد که اگر مسلمانان در کنار هم ننشینند و متحد باقی نمانند، این کار باعث ظهور فتنه و آشفتگی در روی زمین و فساد بزرگ در محیط های زندگی آن ها می گردد. در موضع دیگری در همین سیاق باز می فرماید:” وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ” انفال/46 و از خداوند و پیامبرش اطاعت نمایید و اختلاف نورزید که سست و بی حال می شوید و نیروی تان را از دست می دهید. چنانچه ملاحظه می فرمایید، ایجاد احزاب دینی مثلا در افغانستان باعث آن شده است که ما با هم اختلاف بورزیم و در نتیجه همه چیز را از دست بدهیم.

3)خدای متعال باز می فرماید:” يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ”مائدة/8 ای کسانی که ایمان آورده اید همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید، دشمنی با گروهی شما را به گناه ترک عدالت نکشاند، عدالت کنید که به پرهیزکاری نزدیک است و از خدا بپرهیزید که از آن چه انجام می دهید آگاه است. قرآن کریم چنانچه می بینید ما را در این جا به رعایت انصاف و عدالت حتی در مقابل دشمنان مان، دستور می دهد، چیزی که متاسفانه در میدان رقابت های سیاسی در میان احزاب اسلامی در دستور کار آن ها نیست. آن ها هرکدام خود را بر حق و طرف و یا طرف های مقابل را باطل می دانند. آن ها همه برای خود و رسیدن افراد خود به قدرت، مبارزه می کنند. هر زمانی که یک حزب و یا رهبر سیاسی بجای برسد و یا با دستگاه قدرت رابطه پیدا کند بجای این که برای احقاق حق تلاش کند و افراد واجد شرایط را به کار بگمارد نخستین کاری که می کند، منسوبین و متعلقین اکثراً بی کاره و ناکاره و در موارد بسیار فاسق و فاجر خود و گروه خود را به قدرت و وظیفه می رساند. مثال ها برای این مدعا-علی الاقل در افغانستان- زیاد اند فقط نیاز است که چشم های مان را باز کنیم و صحنه ها را بدون پیش داوری از نظر بگذرانیم.

4)پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: “لَيْسَ مِنَّا مَنْ دَعَا إِلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ قَاتَلَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ مَاتَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ” از ما نیست کسی که به سوی تعصب دعوت نماید و از ما نیست کسی برای تعصب بجنگد و از ما نیست کسی که بر تعصب بمیرد. باز می فرماید:” دَعُوهَا فَإِنَّهَا مُنْتِنَةٌ” تعصب نورزید که از آن بوی بد می آید. در جای دیگری آن حضرت (ص) این پدیده را دعوای جاهلیت می خواند. به رغم این هشدارهای سنگین احزاب دینی در افغانستان و همه جای دنیا، تعصب و بلکه دشمنی های حزبی و سازمانی را تبلیغ می کنند و مردم و جوانان را متاسفانه به مصاف هم می برند و تعصب را نهادینه می سازند.
5)خدای متعال باز می فرماید:” فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى” پس خود ستایی نکنید (چرا) که او پرهیزکاران را بهتر می شناسد. احزاب دینی بدون این که متوجه این نکته شوند، همه خود را از یک دیگر بهتر می دانند و مبتنی بر همین اصل بر سر راه جوانان دام و دانه می چینند و آن ها را به طرف خود می برند. آن ها در واقع با توسل به ارزش ها و مؤلفه های دینی برتری طلبی های حزبی را تبلیغ می کنند و از یگانگی و استثنایی بودن حزب و دسته و گروه خود، سخن می رانند و به این شکل-دانسته و یا ندانسته- با مفاد و پیام این نص مخالفت آشکار می ورزند.

در روشنی شواهد فوق و شاید موارد بیش از آن ها، دیده می شود که تشکیل احزاب دینی نه فقط باعث تفرقه در میان مسلمانان گردیده اند که پیروان این سازمان ها در جهت رسیدن به قدرت یک دیگر را با اشتهای سیر نشدنی می کشند و بدون هیچ گونه وجه حقی بی عدالتی، تعصب و برتری طلبی های حزبی را تبلیغ و به این شکل بزرگ ترین ضربه ها را بر پیکر امت اسلامی وارد می کنند. اگر شما این قصه ها را باور نمی کنید لطف کنید و کار نامه ی حزب نور سلفی در مصر را مطالعه کنید، نگاه حزب التحریر در قبال اخوان المسلمین را بخواهید، نظر جمیعتی ها در باره رهبری حزب اسلامی و حزبی ها در باره ی سران جمعیت را بپرسید، به سراغ احزاب تشیع بروید و نگاه و نظر آن ها در باره ی همدیگر را جویا شوید و بالآخره از همه ی این جریان ها در باره حزب التحریر بپرسید. اگر این کار را بکنید، این حقیقت به سادگی برای تان روشن می شود که چقدر دشمنی و خصومت در میان این گروه ها ریشه دار و چقدر آن ها مصمم اند که در مقابل هم بایستند و برای نابودی یک دیگر به هر کاری متوسل شوند. اگر حقیقت این است و آن را می پذیریم، آیا تشکیل حزب سیاسی بر مبنای انگیزه ها و یا انگاره های دینی شرعاً جایز است؟
در خاتمه انتظار دارم آن هایی که استدلال و استشهادی دارند، آن را دریغ نفرمایند تا جوانب شاید خفته و ناگفته ی این موضوع روشن شوند و همه از تجربه و اندوخته های یک دیگر استفاده نماییم.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا