افغانستان

درگیری‌های مرزی؛ طالبان علیه ایران؟

رسانه‌های ایران گزارش داده‌اند امروز بین نیروهای طالبان و مرزبانان ایرانی در مرز میلک شهرستان هیرمند در شمال استان سیستان و بلوچستان «درگیری و تیراندازی» رخ داده است.

‌‌تسنیم به نقل از یک منبع گزارش داده که این درگیری و تیراندازی ‌مرزبانان ایران و طالبان «تلفات جانی نداشته است.»

مقام‌های ایرانی گفته‌اند که موضوع را بررسی می‌کنند.

گذرگاه میلک از گذرگاه‌های مرزی مهم میان ایران و افغانستان است که در ۲۶۰ کیلومتری شمال شرق زاهدان در ناحیه مرزی هیرمند در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است.

هفته گذشته در این محل، ویدیویی منتشر شد که نیروهای طالبان در حال انتقال یک سرباز بازداشتی نیروی مرزبانی همراه با خشونت بودند.

مرزبان ایرانی ساعاتی بعد از انتشار این ویدیو، آزاد شد؛ اما رفتار خشن نیروهای طالبان واکنش‌‌های زیادی را برانگیخت.

درگیری تازه مرزی تنها چند روز پس از بازداشت و لت و کوب تحقیرآمیز سرباز ایرانی از سوی طالبان صورت می گیرد و این در حالی است که پس از آن رویداد، گزارش شد که نیروهای طالبان با گل و شیرینی از سرباز ایرانی، عذرخواهی کرده اند؛ اما توالی و تکرار این تنش ها نشانه خوبی نیست.

شاید در سطح سران، اراده ای برای زایش و افزایش تنش میان دوطرف وجود نداشته باشد؛ اما این مهم را نیز نباید نادیده گرفت که رهبران طالبان در برابر این برخوردها واکنشی نشان نمی دهند، آن را محکوم نمی کنند و برای جلوگیری از تکرار و تجدید آن، اقدامی صورت نمی گیرد. آیا این پیام مند و معنی دار نیست؟

شاید طالبان با راه اندازی برخوردهای مسلحانه مرزی، قدرت خود را به رخ همسایگان می کشند و به طور ضمنی به آنها پیام می دهند که هرگونه تلاش برای بی ثبات کردن افغانستان، فعال سازی نیروهای نیابتی یا تعدی از خطوط مرزی با پاسخ کوبنده رژیم امارت رو به رو خواهد شد. در صورتی که این برداشت درست باشد، آیا طالبان در برابر ایران نیز از سیاستی مشابه پیروی می کنند؟

این پرسش از آن جهت اهمیت دارد که مقام های ایرانی برای توجیه و تشریع و تبرئه طالبان، از تمام امکانات شان استفاده کرده اند که واگذاری سفارت افغانستان در تهران به طالبان، یکی از بزرگترین گام هایی بود که در همین راستا برداشته شد.

طالبان در مقابل این رویکرد، چه می کنند؟ تجارت را محدود می کنند. تیل های بی کیفیت ایرانی را از گمرک ها بازمی گردانند. سرباز مرزی را بازداشت، لت و کوب و تحقیر می کنند. با مرزبانان ایرانی وارد درگیری مسلحانه می شوند و پاسگاه های شان را تصرف می کنند. رسانه ها و چهره ها سیاسی، فرهنگی و رسانه ای همسو با ایران را در داخل کشور، هدف بدترین فشارها قرار می دهند، بازداشت می کنند، با نیروهای مسلح وارد دفاتر رسانه ای می شوند و کارمندان فرهنگی را آماج اهانت و تحقیر و تهدید قرار می دهند.

به نظر می رسد اکنون زمان بازخوانی و طرح دوباره این پرسش فرارسیده که آیا طالبان علیه ایران قرار دارند یا در کنار آن؟

این پرسش به این دلیل اهمیت دارد که گام ها، اقدامات و خدمات ایران به طالبان و پاسخ متقابل رژيم امارت به آن را در معرض ارزیابی دقیق قرار می دهد و در پایان این ارزیابی، نتیجه گرفته می شود که کجای کار برای کدام طرف، اشتباه است.

برای ایرانی ها که هم به رهبران سیاسی و قومی ضد طالبان و بقایای نیروهای امنیتی دولت پیشین، پناه داده اند و هم برای توسعه روابط با رژيم امارت تلاش می کنند، بازخوانی پرسش پیشگفته اهمیت زیادی دارد.

آنها یکبار دیگر باید از خود بپرسند که اهداف و اولویت های راهبردی، امنیتی و اقتصادی شان از رابطه با طالبان تا چه اندازه برآورده شده و با توجه به زد و بندهای پیچیده سران طالبان با اعراب و امریکا و اروپا و… چه چشم اندازی در انتظار این رابطه قرار دارد.

شاید سرکوب هسته های داعش از سوی طالبان در کابل و هرات و سایر شهرها برای ایرانی هایی که به رابطه دوطرف، نگاه امنیتی دارند، اهمیت زیادی داشته باشد؛ اما فراموش نکنیم که دست کم بخشی از این اقدامات، مربوط به جنگ قدرت و تسویه حساب های داخلی طالبان است و اصولا ربطی به داعش ندارد. دوم اینکه طالبان برخلاف ایران، به خاطر مسایل ایدئولوژيک با داعش مبارزه نمی کنند. آنها بر قدرت، جغرافیا، منابع و البته نوع رژيمی که باید در برابر ایران و دیگر دشمنان شان برپا کنند، اختلاف دارند و این اختلاف بسیار سطحی و فرمالیته نیست.

به هر حال، اگرچه درگیری های اخیر مرزی در مقیاس محدود صورت گرفته و به سرعت، پایان یافته؛ اما در شعاع آن می توان یکبار دیگر به این پرسش فکر کرد که طالبان در کنار ایران اند یا در برابر آن؟ عبدالمتین فرهمند – جمهور

دکمه بازگشت به بالا