عطش جنگطلبی با آموزش اعتقادی طالبان
طالبان رویای تشکیل ارتش ۱۱۰ هزاری نفری را در سر میپروراند و هم اکنون آموزشهای فشرده نظامی در قولاردوها، لواها و مراکز آموزشی پولیس جریان دارد. شماری از نیروهای جنگی طالبان به مانند دو دهه قبل بدون دریافت حقوق برای اهداف رهبریشان کار میکنند. آگاهان نظامی معتقدند که نیروی مجانی طالبان به لطف آموزشهای اعتقادی بسیج شده و میشود.
مسئولان وزارت دفاع طالبان به روزنامه اطلاعات روز گفتهاند که آموزشهای اعتقادی به نیروهای نظامی در محور توجه مقامهای طالبان قرار دارد طالبان با داشتن نیروهای انتحاری یا به گفتهی خودشان «استشهادی» مخوف هستند و آگاهان نظامی – استخباراتی معتقدند که آموزش این نوع نیروهای بیپروا که از فدا کردن جانشان ترسی ندارند، تنها به لطف آموزشهای اعتقادی صورت میگیرد.
منابع معتبر به اطلاعات روز میگویند که مدیران آموزشهای اعتقادی افزون بر سهیمبودن در جریان آموزش نیروها در قولاردوها و لواها، از فعالیت جنگجویان طالبان نیز نظارت میکنند.
عنایتالله خوارزمی، سخنگوی وزارت دفاع طالبان به روزنامه اطلاعات روز گفت: «در امارت اسلامی بیشتر از هر چیز به آموزشهای اعتقادی توجه میشود. اگر آموزشهای نظامی بر عقیده بنا نباشد، توخالی و پوشالی است.»
نظارت بر آموزش اعتقادی
حکومت سرپرست طالبان بهشدت در بخش آموزش نیروهای ارتش و پولیس خود کار میکند، اما آموزشهای اعتقادی به تناسب آموزشهای نظامی در اولویت قرار دارد.
مدیران اعتقادی قولاردوهای طالبان جهت بازدید از صفوف طالبان منظم به ولایتهای سفر میکنند. یکی از مدیران پرکار اعتقادی در قولاردوها، ابوالحکمت در قولاردوی ۲۰۷ الفاروق در غرب کشور است.
او تأکنون از صفوف طالبان در ولایتهای هرات، بادغیس و فراه بازدید کرده است. در اعلامیهی قولاردوی ۲۰۷ الفاروق به تاریخ ۵ دلو از نقل قول ابوالحکمت در هنگام گشایش آمریت عقیدتی لوای پنجم سرحدی آمده است که بخش عقیدتی در نظام اسلامی نقش کلیدی دارد و این بخش باید در قولاردوها و لواهای ارتش الزاما فعال شود.
در کنار ولایتهای غربی افغانستان، بخشهای اعتقادی در ساختارهای ارتش و پولیس طالبان در دیگر ولایتها نیز فعال شده و یا میشود.
فارغان
هفته گذشته از مرکز آموزشی پولیس طالبان در غرب افغانستان، ۲۰۰ تن سند فراغت بدست آوردهاند. مسئولان این مرکز به روزنامه اطلاعات روز گفتهاند که طی شش ماه حاکمیت طالبان، این نخستین مورد آموزش نیروهای پولیس در هرات بوده است.
یک تن از جوانانی که دورههای آموزشی طالبان را در هرات سپری کرده است، به شرط افشا نشدن هویتاش به روزنامه اطلاعات روز میگوید که طالبان در جریان آموزشهای نظامی توجه ویژه روی آموزشهای اعتقادی داشتند: «کسانی که ما را آموزش میدادند میگفتند که باید تا آخرین قطره خون خود برای دفاع از کشور و نظام امارت اسلامی تلاش کنیم.»
او تصریح کرد که مسئولان برای شان اطمینان دادهاند که وظیفه اجرا کردن زیر پرچم طالبان فرض و عبادت است.
در دوران حاکمیت طالبان، پخش موسیقی از طریق رادیو و تلویزیونها ممنوع شده است. طالبان در ویدیو کلیپهای تبلیغاتیشان در مراسمهای فراغت جنگجویانشان از سرودهای اعتقادی و بدون موسیقی استفاده میکنند. این نشان میدهد که طالبان حساب ویژه روی آموزشهای اعتقادی باز کرده است.
نیروی فدایی
بخشی از نیروی نظامی طالبان را قطعهی «انتحاری» و به روایت طالبان نیروهای استشهادی تشکیل این نیروها در حملات انتحاری ثابت ساختهاند که وفادار برای اهداف «امارت اسلامی طالبان» است.
طی شش ماه اخیر طالبان نیروهای «استشهادی» خود را در ولایتهای کابل، بدخشان، فاریاب، قندوز و چندین ولایت دیگر به نمایش گذاشتهاند.
حتا سراجالدین حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان مشهور به «خلیفه صاحب» با خانوادههای کشته شدگان انتحاری دیدار کرد. او انتحاریها را «قهرمان اسلام و وطن» توصیف کرد و تأکید کرده بود که باید از هر نوع «خیانت» به آرمانهای افراد کشتهشدهی این گروه خودداری شود.
نعیم غیور، مقام استخباراتی حکومت پیشین میگوید که طالبان با بهرهگیری از آموزشهای اعتقادی دینی نیروهایشان را تا سطح فدایی و یا انتحاری آماده میکنند و تشکیلات این گروه واقعا «خطرناک» و «ناترس» هستند.
سید محمد شیرزادی، یکی از عالمان دینی در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید که کسانی که بر اساس عقیده و اعتقاد میجنگند، نیروی سختکوش و فداکار هستند:«کسی که برای عقیده خود میجنگد، جدای از اینکه عقیده آن چه است؟ این فرد حاضر به هر نوع قربانی، ایثار و فداکاری است. حتا کسانی که بر اساس عقیده میجنگند، به آنان مسئله حفظ جان و زندگیشان مهم نیست، مهم تحقق همان عقیده است.»
او جنگ اعتقادی را دشوارترین جنگ میداند که جنگجویان به جزء پیروزی به هیچ چیز فکر نمیکنند.
زندهنگهداشتن
مولوی محمد یعقوب، وزیر دفاع طالبان در مصاحبه خود با تلویزیون ملی گفته بود که بیش از ۱۰ هزار تن آموزشهای نظامی را فراگرفتهاند و تشکیل ابتدایی ارتششان به ۱۱۰ هزار تن و بدون وابستگی به کشورها خواهد رسید: «کار روی تشکیل اردو/ارتش قوی جریان دارد و بهزودی اردو بتواند که از خاک و وطن خود محافظت کند. ما به هیچ کس ضرورت نداریم که با ما کمک کند.»
حکومت محمد اشرف غنی با حمایت کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده امریکا فروپاشید و آخرین میخ بر تابوت نظام جمهوریت در افغانستان کوبیده شد. حتا برخی از جنگجویان طالبان با پیروزی شان در جنگ با حکومت افغانستان و تسلط بر افغانستان، سلاحهای شان را به رهبری شان سپردند و به خانههای شان رفتند.
در روزهای نخست حاکمیت طالبان بر شهر هرات، در مصاحبه با چندین جنگجوی طالبان، آنان از جنگ فرسایشی خسته شده بودند و امید داشتند که به مناطق شان برگردند و دوباره نیازی نباشد که به میدانهای جنگ برگردند.
بهانه برای جنگطلبی
پس از سرنگونی رژیم طالبان توسط ائتلاف جهانی به رهبری ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی و حضور نظامی غرب در افغانستان، بخشی از نیروی جنگی طالبان با پشتوانهی اعتقاد به «اشغال» افغانستان و حکومت «دستنشانده غرب»، به میدانهای جنگ اعزام میشدند.
سربازگیری طالبان در روستاهای مذهبی و اعتقادی آسانتر بود.
اما دکتر جواد رامیار، جامعهشناس در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید که سرنگونی حکومت و خروج نیروهای خارجی از افغانستان، رهبران طالبان باید ایدئولوژی برای جنگیدن را در وجود جنگجویان شان زنده نگهدارند:«در گذشته بهانه دینی که طرف مقابل طالبان کافر یا دست نشانده کافر است، جنگجویان طالبان آمده کشته شدند و کشتن بودند. با خروج نیروهای خارجی و سقوط حکومت، همین فکتور از بین رفته است. تقریبا در افغانستان جنگ آنچنانی وجود ندارد و بهخاطری که تمام انرژی و نیروی محرک کاهش پیدا نکند، طالبان باید جنگجویانشان را در سطح بالا نگهداری کنند و ایدئولوژی کشتن و کشته شدن را تزریق کنند.»
آقای رامیار زندهنگهداشتن ایدئولوژی را از طریق کتابها در مکاتب و دانشگاهها، برای مردم عام از طریق منابر مساجد و رسانهها و برای جنگجویانشان از طریق مدیران اعتقادیشان موثر میداند: «اگر طالبان قرار باشد که ایدئولوژی خود را از طریق آموزش در بین اقشار مردم و نیروهای نظامی تطبیق نکنند، توقع نداشته باشند که فرداها و پس از مدتی نیروی قابلیت جنگی داشته باشند.»
شکست جمهوریت
حکومتهای به رهبری حامد کرزی و اشرف غنی، توجه چندانی به مسائل اعتقادی در صفوف نیروهای جنگی نداشتهاند و از دید برخی از آگاهان نظامی بهشمول محمد نعیم غیور، چشم طعمشان را به سمت اندوختن از کمکهای میلیارد دالری دوخته شده بود.
آقای غیور برای چندین سال در نظام پیشین در بخش استخبارات فرماندهی پولیس هرات کار کرده بود و در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید که بخش زیادی از نیروهای نظامی در حکومت سابق براساس اعتقاد نه، بلکه برای دریافت معاش برای تأمین مصارف خانوادههای شان میجنگیدند.
او تأکید دارد که اگر حکومت سابق افزون بر آموزش نظامی، روی اعتقاد نیروها نیز کار میکرد، سربازان با انگیزه بیشتری در مقابل طالبان میجنگیدند: «یکی از عوامل شکست حکومت جمهوریت این بود که روی اذهان و عقاید مردم کار نمیشد. رهبران سیاسی و فرماندهان ارشد نظامی به مادیگرایی مصروف شدند و برای خود قصر و کاخهای در داخل و خارج افغانستان از دریچه چور و چپاول خریدند و کمتر به فکر نظم بخشیدن به امور دولت بودند.»
تغییر نام قولاردوها
طالبان در ۱۶ ماه عقرب اعلام کرده بودند که نامهای قولاردوهای افغانستان به دستور مولوی محمد یعقوب، وزیر دفاعشان تغییر کرده است. ناظران بر فعالیت نظامی طالبان معتقدند که طالبان بهدلیل بلندبردن اعتقاد نیروهایشان به مسایل دینی از نامهای عمدتا مذهبی خالد ابن ولید، منصوری، البدر، الفاروق، الفتح، عزم، عمری استفاده کردهاند.
در فرمان آمده بود که به اساس هدایت رهبری وزارت دفاع ملی «امارت اسلامی افغاستان» اسم قول اردوهای مرکزی ساحوی در تشکیلات «اردوی اسلامی» به شرح ذیل تغییر نام نموده است:
- قول اردوی کابل به نام قول اردوی ۳۱۳ مرکزی
- قول قول اردوی ۲۰۱ سیلاب در لغمان به خالد ابن ولید
- قول اردوی ۲۰۳ تندر در پکتیا به منصوری
- قول اردوی ۲۰۵ اتل در قندهار به قول اردوی البدر
- قول اردی ۲۰۷ ظفر در هرات به قول اردوی الفاروق
- قول اردوی ۲۰۹ شاهین در بلخ به قول اردوی الفتح
- قول اردوی ۲۱۵ میوند در هلمند به قول اردوی عزم
- قول اردوی ۲۱۷ پامیر در قندز به قول اردوی عمری
در حالی توجه طالبان به آموزشهای اعتقادی در صفوف نیروهای جنگیشان افزایش یافته است که پیشتر روزنامه اطلاعات روز گزارش داد که طالبان تلاش برای نظارت، مدیریت و کمک مالی به مدارس دینی را آغاز کردهاند. حتا در برخی از مدارس دینی، دختران خردسال در کنار پسران آموزشهای دینی را سپری میکنند. با این همه، دکتر جواد رامیار، جامعهشناس معتقد است که آموزشهای ایدئولوژیک و اعتقادی هیچگاهی تمام نمیشود و همیشه باید در ذهن جنگجویان طالبان برای بقای نظامشان زنده نگهداشته شود: «طالبان تلاش میکنند که دو چیز همیشه زنده نگهداشته شود: نخست اطاعتپذیری از امیرالمومنین، نماینده خدا و افراد ردهپایینتر و دوم آماده برای جهاد، کشتن و کشتهشدن.»