هلیکوپتر چرانی
شاید در خبرها خوانده و شنیده باشید که هفته گذشته یک بالگرد نوع "بلاکهاوک" باقیمانده از نظامیان آمریکایی، در محوطه دانشگاه نظامی وزارت دفاع در منطقه "قرغه" کابل سقوط کرد.
وزارت دفاع طالبان با تایید این خبر اعلام کرد که در این رویداد سه سرنشین بالگرد کشته و پنج نفر دیگر زخمی شدند. منابع طالبان، علت حادثه را مشکل فنی و تخنیکی هلیکوپتر اعلام کردند اما تصاویر لحظهبهلحظه سقوط بالگرد نشان میدهد که عدم تسلط سرنشینان برای هدایت بالگرد، باعث سقوط این بالگرد شده است. این را هم اضافه کنم که هلیکوپترهای بلاکهاوک نسبت به مدل و امکانات خود تا ۳۰ میلیون دالر قیمت دارند.
این سخن نه کنایه، نه مبالغه و نه طعنه است اما همه ما میدانیم که بیشتر اعضای جریان حاکم در افغانستان، چوپانی، باغبانی و گلهداری را رها کرده و در ادارات دولتی استخدام شدهاند. به احتمال بسیار زیاد، سرنشینان بالگرد حادثه دیروز نیز با فروختن شترهایشان، به وزارت دفاع آمده بودند تا از سر شوق و تفریح، چنین حادثهای را خلق کنند.
حال که سخن به اینجا رسید خالی از لطف نیست که ادامه مطلب را هم بخوانید.
مدتی پیش من و دو نفر از دوستانم از هرات به سمت قندهار میآمدیم. یک موتر سراچه را کرایه کردیم. موقع حرکت، متوجه نابلدی راننده شدم. وی از منطقه “زیرکوه” شیندند هرات و از خویشان و همتباران جریان حاکم بود. پرسیدم که چرا چنین رانندگی میکنی؟
گفت که نویاد هستم زیرا هفته پیش بزهایم را فروختم و این موتر را خریدم تا در مسیر هرات و قندهار رفتوآمد کنم.
در دلم گفتم خدایا خیر؛
هنوز به منطقه دلارام نرسیده بودیم که در دشت بکواه موتر از کنترل او خارج شد و از جاده وارد دشت شدیم. سپس موتر با سرعت زیاد به یک برجستگی و تپه کوچک برخورد کرد و شدیداً خسارت دید. دقایقی گیج بودم و نمیدانستم که چه اتفاقی افتاده است تا این که گرد و خاک فرونشست و متوجه شدیم که آقای چوپان، ما را تا یک قدمی عزراییل پیش برده است. وقتی خاکها را از سر و صورتم پاک کردم، به همراهانم گفتم که چه انسانهای بدشانسی هستیم که با این جماعت در یک جغرافیا زیست میکنیم. القصه این که بعداً موتر دیگری از منطقه دلارام کرایه کردیم و به قندهار آمدیم.
ماجرای سقوط هلیکوپتر دیروز نیز دقیقاً همان داستان ما است که جناب چوپان، بزهایش را فروخته بود و بلافاصله شوق رانندگی به سرش زده بود.
محمد مرادی