نگاه‌ها

حقایقی که باید از آن ها غافل نمانیم

پیشاپیش امیدوارم آن چه را در این جا می خوانید جانب داری از هیچ کس و اهانت به هیچ طرفی تلقی ننمایید زیرا بنده مثل شما و همه ی آن هایی که اوضاع افغانستان را می بینند و مطالعه می کنند، می بینم و مطالعه می کنم و یافته هایم را هرازگاهی بر روی این صحفه می گذارم تا مردم در جریان قرار بگیرند. به نظر من جنین حوادث در رحم اوضاع جاری افغانستان، این گونه عقد می بندد.

 

1)به رغم ادعای طالبان، روشن است که آن ها با اراده ی امریکا به قدرت رسیده اند. انکار این حقیقت می تواند فقط عقل های ساده، نگاه های کم عمق و آدم های احساساتی و پیروان چشم و گوش بسته ی طالبان را اغفال کند. آن هایی که می توانند تحولات افغانستان را در ابعاد وسیع تر دنبال و مطالعه نمایند لابد می رسند به این نکته که ظهور و به قدرت رسیدن طالبان با استراتیژی منطقه ی امریکا ارتباط پیدا و پنهان فراوان پیدا می کند.

2)به رغم ادعای طالبان، این گروه مورد حمایت سیاسی گسترده ی امریکا و غرب قرار دارد. در خلال یک سال گذشته، کشورهای خارجی بیش از 460 مورد ملاقات در زمینه های مختلف با طالبان داشته اند. اگر تشویق، اجازت و چراغ سبز امریکا نبود، این تحول در این حجم هرگز اتفاق نمی افتاد و هیچ طرفی و حتی پاکستانی ها جرئت نمی کردند که با طالبان باب داد و ستدهای سیاسی، دیپلوماتیک و تجارتی را بگشایند. طالبان با وجود این که ظاهرا به رسمیت شناخته نشده اند، همه ی دروازه ها بر روی شان باز است و به هیچ وجه در انزوای بین المللی قرار ندارند.

3)به رغم ادعای طالبان، امریکایی ها از حکومت طالبان حمایت مالی گسترده می نمایند. بلی، طالبان از لحاظ مالی نیز تقویت می شوند. در خلال یک سال گذشته امریکا بیش از یک هزار و یکصد میلیون دالر به آن ها کمک کرده است. فعالیت های مالی ملل متحد اما، رقم سرسام آوری دیگری را نشان می دهند که بیانگر حجم بزرگ حمایت غرب و در راس امریکا از طالبان است. اوچا(OCHA) دفتر سازمان ملل متحد برای هماهنگی های امور بشردوستانه، گزارش داده است که در سال 2022 مبلغ 4.4 ملیارد دالر یا به تعبیر دیگر چهار هزار و چهار صد میلیون دالر، تقاضای کمک برای افغانستان تحت حاکمیت طالبان، صورت گرفته است که از جمله مبلغ 2.1 ملیاد دالر آن تا ماه جولای یعنی شش ماه اول همین سال، تأدیه شده است. قابل ذکر است که اصطلاح کمک های بشر دوستانه آسان ترین راه برای توجیه همکاری های گسترده غرب، با طالبان است.

4)امریکایی ها و اروپایی ها صراحت دارند که از مقاومت مسلحانه در برابر طالبان حمایت نمی کنند. اعلان این سیاست فاقد پیام نیست، آن ها بلکه می خواهند به همه ی کشور ها گوش زد نمایند که هر حرکتی در این سمت را زیر نظر دارند. بنا به همین دلیل تاکنون هیچ طرفی جرئت نکرده است از مقاومت مسلحانه علیه طالبان حمایت نماید. تا زمانی که این سیاست پا بر جاست قصه همین خواهد بود مگر این که اوضاع در آسیایی میانه و مرز های ایران تغییر کند و تا آن زمان نه فقط ایرانی ها که حتی روسیه و چین به طالبان رشوت می دهند.

5)مقاومت در برابر طالبان از چند لحاظ، نتوانسته است به شاخص فشار بالای طالبان مبدل شود.

A) نخست این که هیچ کشوری از مقاومت نظامی در برابر طالبان تا هدایت ثانی حمایت نمی کند. چنانچه تذکر یافت علت این است که همه ی کشور ها و حتی مخالفان امریکا چشم های شان به پیشانی رب النوع قصر سفید است. اگر از آن طرف چراغ سبزی نشان داده شود، نه فقط همسایه های خرد و بزرگ افغانستان که نصف دنیا به شمول روسیه و چین در کنار مقاومت قرار می گیرد، کاری که درست تا همین دیروز در رابطه به طالبان صورت می گرفت و روسیه و ایران و کشور های خلیج و حتی غربی ها و امریکایی ها با اشکال مختلف و به صورت مخفی و علنی از آن ها حمایت های نظامی و مالی گسترده می نمودند.

B) سیاست امریکا در جهت حمایت از طالبان به این زودی ها تغییر نمی کند و اگر قصه این است، طالب بر سر قدرت باقی می ماند و هرگونه مقاومتی در برابر آن ها با حمایت امریکا سرکوب می شود.

C)اختلافات درونی گسترده در صف نیروهای مخالف طالبان وجود دارد. این اختلافات باعث شده است که دانه درشت ها با مقاومت تحت رهبری احمد مسعود مخالفت نمایند و با حضور در رسانه ها، علناً از عقب خنجر بزنند.D) احمد مسعود دست کم تا این دم مشخص شده است که نمی تواند از خط اراده ی اطرافیانش بیرون شود و به این شکل آهسته آهسته -چه طرفداران ایشان بپذیرند و چه نه- بساط از زیر پایش کنده می شود و پتانسیل رهبری مقاومت مسلحانه را از دست می دهد.

E)فضاهای رسانه ی در رابطه به احمد مسعود بسیار مسموم شده اند و حتی نیروهای مؤثر در پنحشیر و برخی تحلیل گران تاجیکستانی پوشیده نمی گذارند که با احمد مخالف اند. ادامه ی این روند همه چیز را غربال می کنند و مقاومت مسلحانه و احمد مسعود را در موقعیت به شدت آسیب پذیر قرار می دهد و به حاشیه می راند.

F) اگر آن چه در رسانه ها و صفحات مجازی انعکاس می یابد درست باشد، فاجعه ی کلان در اطراف احمد مسعود در جریان است. اتهام هایی که بر اشخاص و افراد تصمیم گیرنده در اطراف ایشان وارد می شوند، واقعا تکان دهنده اند. مبتنی بر این اتهام ها اسرار نظامی جبهات مقاومت افشا می شوند و این مسئله باعث می گردد، افرادی که با مقاومت گران ارتباط دارند و یا ارتباط بر قرار می کنند با جان های خود بازی نمایند.

در پی آن چه بیان شد لازم است مردم و جوانان در بدخشان بدانند که هر تصمیم متهورانه در شرایطی که همه ی درها بسته اند و مدیران امور مقاومت خود به افراد ارتباطی مبدل شده اند، پیامد ناگوار برای شان دارد. اگر مردم متوجه این وضعیت نباشند، خدای ناخواسته بعید ندانند که از خون های شان مانند آن هایی که قتل عام شدند، بهایی سنگین خواهند پرداخت.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا