قرار داد دیگ چینی تا سال 2027 و خروج نیرو های امریکایی تا ۱۱ سپتامبر آیا این یک بازی نیست؟

بازی های سیاسی در افغانستان آنقدر پیچیده و بغرنج شده است که هر قدر تلاش میکنیم تا یک دیدگاه روشن و واضح از وضعیت و آینده کشور برای مردم خود ارایه کنیم نمیشود چون رنگ بازی های سیاسی خیلی زود تغیر میکند.
زمانیکه من صحبت های جوبایدن رئیس جمهور امریکا، دبیر کل ناتو و وزیر خارجه امریکا را شنیدم به این نتیجه رسیدم که نیرو های امریکایی بطور قطعی الی ماه سپتامبر افغانستان را ترک میکنند.
در کنار آن زمانیکه سخنان ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان را شنیدم که گفت، امریکایی ها به تعهد و توافقنامه دوحه خود وفادار نماندند ما در نشست استانبول شرکت نمیکنیم و در توافقنامه ی که با خلیلزاد بسته بودیم تجدید نظر مینماییم،
با وجود که طالبان میگویند ما در نشست استانبول شرکت نمیکنیم ولی تاریخ ۲۴ اپریل را خارجی ها تعین کرده اند که جلسه دایر میگردد.
با این بازی ها هیچ کس نمیداند که به کدام سو روانیم…
اما وقتی من دقیق جستجو کردم کمپنی ” دیگ چینی” که بنام (KBR) است در میدان هوایی بگرام قرار داد. 64 میلیارد دالری را تا سال 2027 در امریکا امضا نموده است که روز گذشته بیشتر از صد نفر کارمند این کمپنی در بگرام مستقر گردیده و این کمپنی تا ختم سال 2022 باید 35000 هزار کارمند داخلی و خارجی استخدام کند.
حالا سوال اینجاست اگر نیرو های امریکایی الی 11 سپتامبر افغانستان را ترک میکند کمپنی ” دیگ چینی” که سابق معاون رئیس جمهور بود این قرار داد را چرا تا سال 2027 بسته است ؟
شخصاً من در حیرتم که چه بازی های در راه است؟ قرار داد دیگ چینی تا سال 2027 و خروج نیرو های امریکایی تا ۱۱ سپتامبر آیا این یک بازی نیست؟
پس به این نتیجه می رسیم که اگر نیرو های امریکایی افغانستان را ترک میکنند شاید بجای آنها ادارات استخباراتی یا بلک واتر و یا نیرو های دیگری جای گزین شوند که ما تا هنوز نمیدانیم.
بعضی از دوستان گفته اند که روز گذشته در نوشته ی خود گفته بودید که افغانستان به یک زعیم دلسوز و شناخته شده ضرورت تا کشور را از جنگ و ویرانگری نجات دهد!
بلی هدف من این بوده است که اگر توجه جدی نشود افغانستان بطرف یک جنگ داخلی و ویرانگر خواهد رفت. هدف من این رهبران میانتهی، چور و چپاولگر، دزد و متعصب، نبوده و نیست، همه میدانیم که این رهبران دلقکان بیش نبوده و نیستند.
من بدرستی میدانم افغانستان کشوریست که از منظر تولید رهبر به خود کفایی رسیدهاست. هر کس خود را رهبر میگوید، اما حیف نام رهبر، اگر ما با تمام کشورهای دنیا دهلیز های هوایی میداشتیم؛ امروز صادرات رهبران ما در کنار قالین وطنی، زعفران هرات و جلغوزه رونق بهتر میگرفت. در حقیقت این است که فرستادن رهبران از طریق ترانسپورت زمینی خیلی پرهزینه است و شاید هم در راه تلف شوند.
این که تا به حال نتوانستهایم برق خود کفا تولید کنیم؛ یگانه علت آن این بوده که یک سره مشغول تولید رهبران خود کفا بودهایم.
تلاش های ما برای تولید داخلی رهبران از این جهت است که،رهبران وارداتی کم دوام هستند و اقتصاد ملی و خانوادهگی ما را ضربه زدهاند. زیرا یا مانند رادیو های چینایی زود زود میسوزند و یا مثل نلهای پاکستانی خیلی زود زنگ میخورند.
بناً در شرایط موجود ما به رهبری ضرورت داریم که مزدور بیگانه و جاسوس نباشد مانند بعضی از رهبران وطن فروش و خائن نباشد.
باور داشته باشید که بزودی همچو رهبری و رهبرانی سر بلند خواهند کرد که واقعاً برای کشور و مردمش خدمت کند و این رهبران پوشالی را از سر راه خود و ملت دور خواهند سازند.