رهبران و تحصیلکردگان فرصتطلب، منافق و دروغگو
در جریان دو دههی اخیر بهترین فرصتها برای تأمین عدالت، تغییر نظام، شکستاندن تابوی ریاست قوم/جریان مشخص از دست عدهای از رهبران و تحصیلکردگان فرصتطلب، منافق و دروغگو ضایع گردید.
اینها به خاطر منافع شخصی، حزبی یا جناحی روی تمام اصول و ارزشهای مبارزاتی خود با وقاحت و پر رویی تمام پا گذاشتند و با تمام قوت از نظام ریاستی متمرکز، از حکومت مقتدر مرکزی، از محوریت فلان قوم و… عملا و در رسانهها حمایت کردند و برای توجیه این مسخرهبازیهای خود از فلسفه، نظریههای سیاسی، تاریخ و حتی تجربهی سیاسی-تاریخی امیر عبدالرحمان خان برای ساختن افغانستان واحد و پایان بخشیدن به ملوکالطوایفیها حجت آوردند.
جالبتر اینکه در حوزهی هویت و بحثهای هویتی افغانتر از هر افغانی بودند. اینها تنها به یک قوم و یک جریان خلاصه نمیشدند از احزاب، اقوام و گروههای مختلف چنین موجوداتی در کابل حضور داشتند و به نرخ روز نان میخورند.
با تعداد زیادی از اینها در بحثهای تلویزیونی روبرو شدهام و خاطراتی دارم. شاید آقای سرور دانش یکی از نمونههای بارز این رویکرد باشد. نه به این شوری شور و نه به آن بینمکی!
مگر شما نبودید که به عنوان قانونپوه در هر مناسبت و مراسمی در دفاع از قانون اساسی، حکومتمتقدر مرکزی، صلاحیتهای رییس جمهور و سرقومندان اعلای قوای مسلح و توبیخ و سرزنش مخالفان تغییر نظام و انحصار قدرت درفشانی میکردید؟! آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بیشتر از خبرگزاری کوکچه کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.