فرهاد دریا متنی سرگشاده انتشار داد با این سرنامه:
« نامۀ فرهاد دریا به ملا برادر»
سراسر متن را با دلگرمی خواندم و یقین حاصل شد که خوشنویسی فرهاد دریا مظهر قریحۀ ادبی ایشان است. اما من یک اصلاحیۀ کوچک در نامۀ فرهاد دریا پیشنهاد می کنم؛ زیرا، فرهاد بهترین متن نوشته؛ اما درین که آن را به کدام نشانی ارسال کند، اشتباه کرده است. تقاضا های بلند بالایی که از ملابرادر کرده، از صلاحیت ومرتبت آن زندانی بیچارۀ زنجیر پیچ کتک خورده بسیار فراتر است.
آن ملاصاحب گرامی، سال ها درکوته قفلی آی اس آی با موش ها زنده گی کرد؛ با موش ها حرف زد؛ اما یک بار با عمرداود زی سفیرسابق کرزی در اسلام آباد نیز درحالت اسارت در غل وزنجیر صحبت کرد. عمرداودزی درگزارش اش به زبان انگلیسی از زبان ملابرادر نوشت:
داودزی صاحاب، به کرزی بگو تا زمانی که من درین جا، و تو درکابل غلام خارجی باشیم، صلح ما و تو به جایی نمی رسد!
بنا برین، نامه باید این طور آغاز می شد: نامۀ فرهاد دریا به جناب جنرال جاوید قمر بجوا.
و به جای « ملاصاحب گرامی» باید این طور نوشته می شد: مولانا صاحب فضل الرحمان.
هرآئینه که فرهاد، مرجع گیرندۀ نامه سرگشادۀ خود را اشتباه گرفته است.
امهی فرهاد دریا به ملا برادر
ملا صاحب گرامی!
اولتر از همه از تصمیم تان برای آتش بس سه روز عید، صمیمانه از شما سپاسگزارم.
من اهل هنر و فرهنگم، نه اهل سیاست. و تا کارد به استخوانم نرسد، با سیاست کاری ندارم. علت نوشتن این نامه به شما، اقدام نیک آتش بس شما در آستانهی عید و کاروان حملات انتحاری، و خاصه کربلای مکتب سیدالشهدای دشت برچی است، که به عنوان قطرهی آخر، کاسهی صبر یک ملت را لبریز کرده است.
اینکه تصمیم گرفتید در سه روز عید طفلی یتیم نشود، زنی بیوه نشود، مادری در سوگ فرزندش اشک نریزد و حد اقل برای سه روز خونی نریزد، خانه آباد!
هردو میدانیم که جنگ جاری در افغانستان، جنگ دیگران است و مشروعیت دینی و اخلاقی ندارد. از خانهی خدا تا دارالفتوای الازهر و عالمان جیّد اسلام در سراسر جهان این جنگ را حرام و مسلمانکشی خواندهاند – جز چند ملای “دالباز” پوقانهای و ساختگی پاکستان – دور از ملاهای حقیقی و جدا از خوبان شان – باقی همه گُ … سرِ چوبکِ استخبارات استند! جهان در سوگ کودکان برچی اشک ریخت، و حتا صدای رهبر کاتولیکهای جهان نیز بلند شد، اما از این دینفروشان همسایه، حتا یک پیام خشک و خالی غمشریکی نیز شنیده نشد.
فرزندان من و تو شکر در بهترین مکاتب و پوهنتون های امریکا، امارات و قطر درس میخوانند. اما فرزندان مردم در دانشگاه و مکتب کابل سلاخی میشوند. در حالی که من در کنار یگانه همسر و فرزند خود در واشنگتن، و شما در کنار همسر سوم و فرزندان تان با خرما، ماهی بر سفرهی قطری و بَرگر و پیتزای امریکایی روزه افطار میکنیم، زنان بیوهی افغانستان از روی فقر، بر شکم خود و فرزندان شان سنگِ صبر میبندند. ما و شما در هوای خنک ایرکندیشن میخوابیم، اما مردم زیر آتش گلوله و بمب شب را سحر میکنند.
اگر برای تان مهم است در دل مردم جا داشته باشید، پس باید مردم را هم در دل خود جا دهید. در کنار مردم خود بمانید تا قدر شوید، عزت بیابید، سرفراز شوید و حتا به قدرت هم دست بیابید و شامل زندگی برحق شوید، و اشک شادی ملت بهقدمهای تان بریزد. نه اینکه نفرت و انزجار مردم در برابر هر عضو حرکت و جنبش شما بیشتر از پیش دامنگیر شود.
ملا صاحب!
این نامه، صدای ملیونها انسانی است که هر روز مثل گوسفند ذبح میشوند. به آرزوی صلح این ملیونها بندهی دردمند پروردگار لبیک بگویید، و آتش بس سه روزه را دایمی اعلان کنید. یقین داشته باشید در دل نسلهای آینده با نام نیک، زنده خواهید ماند. اما مطمین باشید بعد از خروج خارجی ها، با شلیک هر گلولهی مجانی، که قلب یک مومن سوراخ میشود، شما مسؤل درجه اول خواهید بود. شما که صلح کنید، ما دشمن اصلی خود را خواهیم شناخت!
راستش را بگویم نمیدانم دنبال چه چیزی سرگردانید در حالی که هردو یقین داریم جهان و افغانستان تغییر کرده و به ۲۵ سال پیش بر نمیگردد. گریهی افغانستان را بشنوید و کاری نکنید که خدا هم از شما بگردد. آنگاه دیگر نه پاکستان و عربستان، نه امریکا و روسیه و نه هیچ قدرت زمینی، پناهتان خواهد داد. وقتی خدا از شما گشت، آنگاه با یک کلوخِ نرم هم تلف میشوید!
وَالصُّلحُ خَیْرٌ
فرهاد دریا
بیشتر از خبرگزاری کوکچه کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.