تهیه شده توسط: فواد تلاش
موسیقیکه از آن به عنوان غذای روح و شادکنندهی دل آدمی در جامعه ما محسوب میشود، دو سال است که این پدیده از جامعهی هنری و فرهنگی افغانستان برچیده شده است، کسی نه جرأت نواختن آن را دارد و نه هم جرأت شنیدن. در نخستین ماههای حاکمیت مجدد طالبان، ماموران امر به معروف با چپنهای سفید، ریش بینظم و زبان درشت در کوچه و پسکوچههای کابل گشت زدند و به افراد اهل موسیقی، هشدار دادند هیچکسی حق شنیدن موسیقی و نواختن موسیقی را ندارند. این فقط تنها در جاده های شهر کابل خلاصه نمیشود بلکه در تمامی ولایتهای افغانستان همین رویه وجود دارد؛ هرچند که ممنوعیت موسیقی برای شهروندان کشور مسئله جدیدی نیست، چون در دوراول رژیم طالبان نیز شنیدن موسیقی حرام اعلام شده بود، اما اینکه شرایط کنونی با ۲۵ سال پیش فرق دارد و نسل امروز در افغانستان رشد یافته است، انتظار تغییر از طالبان را داشتند، اما رفتهرفته، برای همهی شهروندان افغانستان واضح شد که هیچ چیزی تغیر نکرده و دیگر مردم به اختیار خود نمیتوانند موسیقی بشنوند، در پارک طبله بنوازند و یاهم آنگونه که میخواهند هنرمندانه رفتار کنند، نمیتوانند.
وزارت امر به معروف طالبان و ماموران این وزارت طی دو سال گذشته به تکرار و با شیوههای مختلف، مسایل مربوط به جوانان و موسیقی را تحت نظارت جدی گرفتهاند و تعاریف متفاوتی را که اغلبا خودساختهاند، را به خورد جوانان افغانستان میدهند و میگویند که موسیقی در اسلام حرام است و ابزارآلات آن برای ترویج فساد اخلاقی .استفاده میشود
حرام دانستن نوای موسیقی ازسوی گروه طالبان، اکثر آوازخوانان و نوازندگان هنرموسیقی را مجبور به مهاجرت کشور های خارج و یا ترک هنرشان کرده است. هنر مندان که دیگر امید شان را نسبت به آینده موسیقی افغانستان از دست دادند و با پذیرفتن دشواری ها به مهاجرت شتافتد.
قیس معروف، یکی از دهها هنرمند مهاجریست که پس از حاکمیت دوبارهی طالبان بر افغانستان، مدتی را توانست که در حاکمیت این گروه در کابل زندگی کند، اما بعد از اینکه آلات موسیقیاش توسط طالبان شکسته و از بین برده میشود، دیگر تحملش به پایان میرسد و تصمیم به ترک کشورش میگیرد.
معروف میگوید، اصلا تصور نمیکرد یکشبه طالبان کابل را تصرف کنند و افغانستان به چنین سرنوشتی گرفتار شود.
تسلط دوبارهی طالبان در واقع که دور از انتظار قیس بود، از همان روزهای آغازین، به یک کابوس وحشتناک مبدل شده بود. قیس در ادامه میگوید، بعد از اینکه کابل بهدست طالبان افتاد، دیگرهمهی امیدهای اهل موسیقی یکباره دفن خاک شد و ازهراس خشونت طالبان در خانهاش گوشهنشینی را اختیار کرد.
از اینکه تحمل زندگی تحت حاکمیت طالبان برای قیس سخت شده بود، بعد از چندی در جستوجوی زندگی امن، راهی برای برامدن از افغانستان شد، تا اینکه با پرداختن پول هنگفت و به بهانهی مریضی ویزای ترکیه دریافت میکند و راهی استانبول میشود.
او میگوید که هنر و هنرمند درافغانستان آسیبپذیرترین قشر جامعه است، زیرا در نظام تحت حاکمیت طالبان اگر کسی آلات موسیقی داشته باشد و بخواهد آن را جایی انتقال دهد، با او مانند یک مجرم برخورد میشود.
معروف که حالا به عنوان یک مهاجر آواره در استانبول با مشکلات زیاد زندگی میکند، نگران عدم تمدید اقامتش توسط ادارهی مهاجرت ترکیه است. دولت ترکیه از چندی بدینسو تصمیم گرفته که اقامت مهاجران افغان را تمدید نمیکند و این نگرانی با گذشت هر روز برای معروف بیشتر شده است که مبادا او به افغانستان برگردانده شود.
این هنرمند موسیقی افغانستان همچنان میگوید، بزرگترین آرزویش همین است که دوباره به وطن برگردد و آزادی داشته باشد تا بتواند در رسانهها و محافل شادی هموطنانش دوباره اشتراک کند و از راه موسیقی برایشان شادی و سرور ببخشد.
هنر موسیقی در نظام جمهوریت رشد قابل توجهی کرده بود، هنرمندان و آوازخوانان درمحافل مختلف ملی و بینالمللی به عنوان نمایندگان افغانستان حضور مییافتند و با ارایههای تخصصی، هویت هنری موسیقی و تنوع فرهنگی این کشور را بازتاب میدادند.
موسیقی افغانستان نقطهی وصل و سمبولی از زیبایی، تنوع قومی و زبانی درافغانستان بود که اکثر هنرمندان به زبانهای مختلف ملی از جمله فارسی، پشتو، ازبیکی، هزارگی آهنگ میخواندند و با سرودههایهای شان، مردم را به همپذیری، برابری و احترام به یکدیگر در جامعه تشویق میکردند.
ممنوعیت شنیدن و نواختن موسیقی، تمام ماجرا نیست، زیرا طالبان بهطور آهسته و پیوسته، زیربناهای هنری افغانستان را از بین میبرد،. انیستیتوت موسیقی در کابل که طی دو دههی گذشته بستر هنری افغانستان بود، حالا گفته میشود که به مدرسهی ترانه برای اعضای طالبان مبدل میشود.
احمدناصر سرمست، مسوول و بنیانگذار انستیتوت ملی موسیقی افغانستان میگوید: قبل از سقوط نظام جمهوریت، بیش از دو هزار ۵۰۰ هنرجو در این مرکز هنری، سرگرم یادگیری نواختن موسیقی با سازهای مختلف بودند، اما با آمدن طالبان، تمامی فعالیتهای این مرکز متوقف شده است.
به گفتهی سرمست، پس از برگشت طالبان، فضای موسیقی افغانستان خاموش و مردم از همهی حقوق و آزادیهایشان محروم شدهاند و علاوه براین، هنرمندان موسیقی همانند دور نخست طالبان، یا ترک موسیقی کردهاند و یا هم به کارهای غیرهنری روآوردهاند و البته بیشتر آنها نیز کشورشان را ترک کردهاند.
ممنوعیتهای هنری طالبان، واکنشهای گستردهی جامعهی هنری افغانستان را در پی داشت؛ از جمله فرهاد دریا، که بسیاریها با نام و صدایش آشنا هستند، نامهای به ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی طالبان نامه نوشت.
دریا در این نامه به ملا برادر گفته، درست است که پس از گذشت بیست سال در آزمون سیاست پیروز شدید، اما آزمون اصلی بهدست آوردن دل مردم است و در ادامهی این نامه، فرهاد دریا ابراز امیدواری کرد که طعم این پیروزی، کامل مردم افغانستان را تلخ نکند.
آقای دریا خطاب به ملا برادر با مطرح کردن این پرسش: اهالی هنر موسیقی در افغانستان زیر تسلط شما چه سرنوشتی خواهند داشت؟ در نامهی خود افزوده که اگر موسیقی هنوز هم درنگاه شما(طالبان) حرام و زشت است، پس این نظر خود را اعلان کنید تا هزاران هنرمند و آوازخوان که در بلاتکلیفی قرار دارند، از سرنوشت خود آگاه شوند.
با این حال، پس از تسلط دوبارهی طالبان در پانزدهم اگست سال ۲۰۲۱ میلادی، تاکنون هیچ کشوری حکومت طالبان را بهدلیل نقض گستردهی حقوق بشر از قبیل محدودسازی زنان، وضع ممنوعیتهای هنری و سایر موارد دیگر بهرسمیت نشناخته است.
*این گزارش خبری با حمایت روزنامه نگاران برای حقوق بشر «JHR» تهیه شده است.
بیشتر از خبرگزاری کوکچه کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.