نگاه‌ها

آیا بدخشان سقوط خواهد کرد؟

نمی دانم چه بگویم و چه بنویسم که هیچ چیزی به گفتن و نوشتن باقی نمانده است. شب گذشته فاجعه ی بزرگی در بدخشان به وقوع پیوست و قطعه ای از خیزش های مردمی توسط جنایت کاران دولتی به شکل وحشیانه ای قتل عام شد. این داستان تراژیک را ساده نگیرید، این قصه مقدمه ی تسلیم دهی بدخشان به طالبان است.

ارباب نفوذ و اهل خیانت و معامله در بدخشان پول های زیادی جمع کرده اند. آن ها در کابل و فیض آباد و تخار و قندز و جاهای دیگر به سرمایه های عظیم و خانه های رویایی و مجلل رسیده اند. این قوم خیانت پیشه به این فکر اند که می مانند و هم چنان به روسیاهی خود ادامه می دهند اما، هیهات!

من به هیچ طرفی اتهام نمی زنم اما، می خواهم یک قاعده ی عام را همه بدانند که هر کسی که روزانه یک افغانی درآمد دارد و ده افغانی مصرف و صد افغانی ذخیره، خاین است. هرکسی که با استفاده از اعتبار و مسئولیت های دولتی به پول و سرمایه می رسد، خاین است. هر کسی که منهای معاش مشخص خود، چیزی را و حقی را به جیب می زند، خاین است. هر کسی که از فاسد و دزدی حمایت می کند و از حال روز جوانان با استعداد و مستحق غافل می ماند، خاین است. با ذکر این قاعده حالا اجازه می خواهم و از ارباب قدرت در بدخشان می پرسم که آقایان، خانم ها این پول ها و این سرمایه های هنگفت و بی حساب و این خانه های رویایی در افغانستان و خارج افغانستان را از کدامین منبع مشروع به دست آورده اید؟

به روایت شیخین پیامبر اکرم روزی صحابی را به نام ابن لُتیبیّة برای جمع آوری صدقات استخدام نمود. ابن لتیبیّة حین عودت، اموال جمع آوری شده را به بیت المال تحویل داد اما، چیزهایی را برای خود گرفت. پیامبر پرسید این ها را چرا نمی دهی؟ گفت: این ها هدایایی هستند که مردم برای خودم داده اند. به مجرد شنیدن این سخن، آن حضرت به خشم آمد و فرمود: ” فهلّا جلست فی بیت أبیک و امک حتی تأتیک هدیتک” اگر در خانه ی پدر و مادرت می نشستی( یعنی ماموریت و صلاحیتی به تو تفویض نمی شد) مگر کسی برایت هدیه ای می داد؟ یعنی این راه بسته است ، یعنی این کار خیانت است یعنی فردی که با استفاده از موقف دولتی سرمایه می اندوزد، خاین است.

بلی شما با سوء استفاده به این جا ها رسیده اید اما، باور داشته باشید که لحظه ی محاسبه فرا می رسد و این سرمایه های حرام مصادره می شوند و شما ذلیلانه محاکمه می شوید.
ای نامردان امروز وقتی نخل وجود ده ها نفر با آتش خیانت دولت طالبانی و یا طالبان دولتی در راغ ها بر زمین می افتد، در عقب این خیانت نا بخشودنی دست های ناپاک شما قرار دارد، شما بدخشان را فروختید، شما با سر نوشت بیش از یک میلیون انسان بی گناه و مظلوم بدخشانی و آینده ی این ولایت و جوانان مظلوم آن بازی کردید، ای خاک بر سر تان.

من باور دارم که اراده ی دولت سقوط کامل بدخشان است اما، شما در این جنایت با تمام و کمال سهیم هستید چون تک تک شما معامله کردید و به زیر لحاف اراده جاسوسانی رفتید و با کسانی هم بستر شدید که آمده اند تا از این کشور و این ملت انتقام سخت بگیرند. اما، خوب بدانید بعد از این که کارد بر گلویی بدخشانی های مظلوم گذاشته شد دیگر از شما اثری باقی نمی ماند و بلکه همه در کوچه پس کوچه های حقارت به خاک می نشنید و نابود می شوید.

من عادت به دل آزاری ندارم اما، مصیبت قتل عام و عمدی نیروهای خیزش مردمی در راغستان چنان بر تن و روحم اثر گذاشته است که نتوانستم و نمی توانم احساسم را کنترل کنم. من یک ذره شک ندارم که این حادثه عمدی است و اگر چنین نیست باید والی، قوماندان امنیه و رئیس امنیت بدخشان بدون هیچ تاخیری استعفا بدهند و یا فوراً بر طرف شوند وعاملان این فاجعه ی هولناک به صورت علنی محاکمه گردند، تا همه بدانند که در عقب صحنه چه دیگ های در جوش و چه توطئه های علیه بدخشان و بدخشانی ها در جریان اند.

مردم باید بدانند که دست های آلوده به معصیت برای سقوط بدخشان نقشه می کشند. آن ها می خواهند راغ ها و دروازها و یفتل ها به صورت کامل فلج شوند و راه سقوط فیض آباد در پاییز امثال هموار گردد، باور کنید هدف این است. حالا که روحیه شکسته است آن هایی که در سنگرهای کاملاً محاصره شده در راغ ها و دروازها و یفتل ها قرار دارند، بعد از این بیش از طالبان از گرگان وخفاشان دولتی می ترسند و این یعنی سقوط، یعنی فرارسیدن فصلی که عواقب آن را فقط خدا می داند.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا