افغانستاننگاه‌ها

احمد ضیا مسعود: نفوذی‌های طالبان و ستون پنجمی‌ها نقش بسیار مؤثری را به نفع تروریست‌ها بازی می‌کنند

ایام خجسته‌ی عید را در سال جاری در شرایطی سپری می‌نماییم كه طالبان در همکاری با تروریزم بین المللی دست به حملات گسترده‌ای در سطح کشور ما زده است و مردم بی‌گناه را به خاک و خون کشانده، زیربناها و ساختمان‌های عام‌المنفعه را ویران دارند.

در این جنگ، نفوذی های طالبان و ستون پنجمی ها نقش بسیار مؤثری را به نفع تروریست ها بازی می‌کنند. سقوط برق‌آسای ولسوالی‌ها به نفع طالبان و ممانعت از جنگ سربازان قهرمان اردو و پولیس ما در برابر آنان، نتیجه‌ی این خیانت است.

بعد از بیرون شدن نیرو های خارجی، طالبان در خیال و آرزوی گرفتن و تسخیر ولایات و بالاخره شهر كابل شدند و چنین می‌پنداشتند كه نفوذی های شان در داخل ساختار های حكومتی، زمینه‌ی موفقیت كامل آنها را فراهم خواهند کرد. اما خیزش های مردمی و احساسات پاك وطندوستی مردم افغانستان و هم فداكاری های فرزندان جوان ما در نهاد های امنیتی، نتایج را معكوس ساخت. خروج نیروهای ناتو از خاک ما دیگر هیچ بهانه‌ای برای ادامه‌ی جنگ از جانب طالبان نمی‌گذارد. اما آنها با شدید ساختن این جنگ، نشان دادند که فکری به جز خشونت‌ و خونریزی ندارند. از جانب دیگر، این عمل شرم‌آور آنان باعث شد که تا یكبار دیگر مردم و اقوام شریف كشور در محور دفاع از استقلال و حاكمیت ملی، بسیج شده و یك همسویی و همگرایی ملی را در برابر تروریزم بین المللی و طالبان، به مثابه یك پدیده خارجی به نمایش بگذارند.

عدم اراده‌ی سیاسی حكومت در سركوب طالبان، بی كفایتی اداری، خویش خوری، قومگرایی، منزوی ساختن کادرهای مجرب نظامی دوران مقاومت، و سپردن مسئولیت های بزرگ امنیتی و ملكی به اشخاص بی تجربه و فاقد دانش مسلكی سبب شد تا طالبان در وهله‌ی نخست به موفقیت های زیادی در صحنه‌ی جنگ دست یابند.

با در نظر داشت جنگ های اخیر، ضرورت مبرم است تا نهاد های امنیتی از گماشتگان اشخاص سیاسی، پاك سازی شوند و کادرهای مؤثر و مسلكی مسئولیت تامین امنیت را بگیرند. گزارش‌‌ها و تحلیل‌های دست اول نشان‌ می‌دهد که مناصب بلند در وزارت دفاع و داخله در بین حواریون رییس جمهور تقسیم شده است. هر افسر گماشته‌ی آنان به یکی از نزدیكان رییس جمهور وصل است و از آنجا دستور می‌گیرد. در نتیجه نظم عسكری و قومانده واحد از بین رفته و مداخلات غیر ضروری آنان، از موثریت نهاد‌های امنیتی کاسته است. می‌بینیم که نهاد های امنیتی به بازیچه‌ای دست رفقای رییس جمهور تبدیل شده اند.
وطنداران گرامی!

طالبان در صدد تحمیل نوع ساختار سیاسی مورد پسند خود اند تا حاكمیت بلا قید و شرط شان را تضمین كنند. در حالیكه طالبان توانایی تعریف نوع نظام اسلامی مورد نظر خود را هم ندارند. هیات مذاكره كننده نیز جرأت پرسش و خواستن وضاحت همچو ساختار را از طالبان نداشته اند. حتی زلمی خلیل زاد نماینده‌ی خاص ایالات متحده امریكا، در طول سال های ماموریت صلح اش چنین وضاحتی را از طالبان طلب نكرده است تا بدانیم که الگوی مورد نظر طالبان کدام کشور اسلامی است.
واقعیت این است که تنها مردم افغانستان از ساختار سیاسی طالبان یك تجربه خوب تاریخی دارند و آن نوع دیكتاتوری عقب‌مانده‌ی مذهبی- قومی است. كل تعریف طالبان از حكومت داری را سخت‌گیری با زنان، دره زدن و توهین مردم، نظارت و مداخله در حریم خصوصی، خشونت و وحشت در اجرای قانون های عقب مانده، اندازه گیری ریش مردان و تحمیل تشك به جای چوکی تشکیل می‌دهد. هیچ نوع برنامه برای توسعه‌ی اقتصادی، رفاه اجتماعی، خدمات عامه، کار ‌آفرینی، رشد و بالنده‌گی فرهنگی، توسعه‌ی زیربناها، مشارکت مردم در حکومت‌داری و غیره در چارچوب فکر و برنامه‌ی طالبان وجود ندارد.

ما با یك گروه واپس‌گرای قبیله سالار رو برو هستیم که درکی از زندگی‌ انسانی و بدون خشونت امروزی ندارند.

تحمیل این نوع دیكتاتوری تنها در موجودیت یك ساختار سیاسی متمركز ممکن است که طالبان هم به آن تاکید دارند. پس ما ضرورت به یك مبارزه‌ی تمام عیار فرهنگی و سیاسی در برابر طالبان داریم. مبارزه‌ی فرهنگی تا به ساختارها و عادات عقب مانده‌ی اجتماعی بر نگردیم و زمینه را برای ایجاد یك مدنیت جدید هموار سازیم. مبارزه‌ی سیاسی به خاطر از بین بردن تمركز قدرت و دیكتاتوری های متنوع. این مبارزه در شرایط موجود نیازمند فداكاری های اقشار مختلف جامعه است تا از جنگ های قبیلوی عبور كنیم و اساسات یك جامعه مدرن را پی ریزی نماییم.

در پایان، عید قربان را به سربازان و افسران سربلندمان در نیروهای امنیتی و دفاعی و مردم رشید و وطن‌دوست مان در نیروهای خیزش مردمی مبارک می‌گویم و به آنان آرزوی موفقیت و پیروزی دارم.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا