آیا دنیا طالبان را به رسمیت می شناسد؟
شرط های که جهان و سازمان ملل برای به رسمیت شناختن طالبان گذاشته اند، مبین این حقیقت اند که حکومت طالبان به رسمیت شناخته می شود. رفتن دختران به مکتب و ایجاد دولت فراگیر شرط های تعجیزی نیستند، بهانه اند. طالبان می توانند از این مرحله بگذرند و این شرط ها و یا در واقع بهانه ها را دیر یا زود زیر نظر پاکستانی ها و قطری ها رفع نمایند.
نیروهای مخالف طالب و رهبران احزاب قومی و سیاسی اما، نشان داده اند که پتانسیل ایجاد شرایط جدید برای مقاومت در برابر طالبان را ندارند. آن ها پول انبار کرده و در فکر آن اند که چگونه می توانند این پول ها را حفظ نمایند. شبکه ی وسیع عبدالله در کابل و امرالله در خارج، به جای کمک به احمد مسعود، دست به دست هم داده اند که او را ضربه بزنند و اعتباری را که این جوان ارجمند، با مقاومت و ایستادگی در برابر هژمونی طالب به دست آورده است، زیر سئوال ببرند. این دو شبکه ی بدنام، معامله گر و خاین چون خود، همه چیز را از دست داده و آبرو باخته اند، نمی توانند نام و نشان و اعتبار روز افزون احمد مسعود را تحمل کنند.
این شبکه های خاین تا دیروز در تبانی با غنی و محب، علیه صلاح الدین ربانی توطئه می چیدند و شبانه روز تلاش می کردند که او را ضربه بزنند و فرزند استاد ربانی را از صحنه بیرون بریزند. اما، بعد از سقوط کابل به دست طالبان و فرار تاریخی غنی، به جان احمد مسعود افتاده و بدون این که عرقی شرمی بر جبین های نامبارک شان بیفتد، تیرهای شان را بر تن یگانه فرزند ولی نعمت خویش، خالی می کنند. این مرحله قطعاً می گذرد و ارباب توطئه و صنادید خیانت به حاشیه می روند و نابود می شوند، اما، دریغ که خاطره ی تلخ خیانت آن ها تا همیشه ی تاریخ خاطر نسل اندر نسل این سرزمین را می آزارد.
احمد مسعود باید محتاط باشد و به منافقانی که دو طرفه بازی می کنند اعتماد نکند. پاک کردن صف مقاومت از وجود پرازیت ها و انگل ها واجب است. شایسته نیست که دزدان و فاسقان و اختلاس گران و منافقان در صف مقاومت قرار بگیرند. مقاومت باید از انگیزه های ملی، تاریخی، فرهنگی، ایمانی، اخلاقی سرشار گردد و با سلاح تقوا، تعهد و طهارت به پیش برود. نیروهای جوان و متعهد می توانند نقش کلان در صحنه ایفا نمایند و جای پیران معامله گر و کفتار های خاین را، با کفایت وصداقت پر نمایند و خود در کنار مقاومت به آدرس ها و نشانی های قابل اعتماد مبدل گردند.
مهم تر از همه این که باید آقایان صلاح الدین ربانی و احمد مسعود در کنار هم قرار بگیرند و از همدیگر صمیمانه و صادقانه دفاع نمایند. شبکه ی از عناصر عقده مند، در دو طرف خط، می خواهند آن ها را نسبت به همدیگر بی اعتماد بسازند و بساط را از زیر پای همه بردارند. احمد مسعود باید متوجه این نکته باشد که صلاح الدین ربانی به رغم همه ی توطئه ها از مشروعیت کلان برخوردار است و در عین داشتن روابط با کشورهای مختلف، شخصیت پاک، با جرئت و مصمم است و در میان مردم و به خصوص نیروهای جوان نفوذ فروان دارد. آقای ربانی نیز نباید به وسوسه ها گوش فرا بدهد و در این لحظه های حساس از احمد مسعود فاصله بگیرد.
آن هایی که این دو چهره ی پاک را از هم فاصله می دهند و با تخریب یکی در نزد دیگری برای خود اعتبار جستجو می کنند، خاین اند و باید خفه شوند و به حاشیه بروند. در این لحظه های سخت و سرنوشت ساز، هیچ چیزی به پیمانه ی یکی شدن نیروهای پاک و عناصر متعهد نمی تواند جبهه ها را کمک کند و به مقاومت نیرو بدهد. فراتر از آن مقاومت باید به محور امید برای همه ی نیروهای آزاده در میان پشتون ها، هزاره ها، تاجیک ها، ازبیک ها و..مبدل شود.
اگر وضعیت در این استقامت شکل بگیرد و یک سنگر نیرومند در مقابل هژمونی طالبان ایجاد شود، شرایط تغییر می کند و جلو به رسمیت شناخته شدن این گروه، گرفته می شود و حتی اگر دیپلوماسی پاکستانی ها و قطری ها به ثمر برسد و طالبان در نهایت به رسمیت شناخته شوند، دامنه ی مقاومت گسترده تر می شود و بحران مشروعیت طالبان در روشنی نقض آشکار ارزش های حقوق بشری، حقوق زنان، حقوق اقوام غیر پشتون، کوچ های اجباری، آتش زدن خانه های مردم، زیر پا نمودن آزادی بیان، آزادی رسانه ها و نهادینه شدن تبعیض های طبقاتی و قومی، عمیق تر می شود و در نهایت قدرت هایی که(امریکا، چین، روسیه، اروپا، ایران، قطر و پاکستان) طالبان را تا سرحد پیروزی و رسیدن آنها به کرسی قدرت حمایت کردند و نام یک معامله سری و ننگین را، پیروزی طالبان علیه پیمان ناتوا و امریکا عنوان نمودند، از آن ها فاصله خواهند گرفت و تجربه ی قومی سازی حکومت و دولت افغانستان با بهانه ی دروغین جهاد و دفاع از اسلام، عقیم خواهد ماند.
بیشتر از خبرگزاری کوکچه کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.