افغانستاننگاه‌ها

سرنوشت بدخشان و فرماندهان بدخشانی طالبان، چه خواهد شد؟

بدخشان به دلیل قرار گرفتن این ولایت در مرز سه کشور خارجی و دو قدرت اتمی، از اهمیت ویژه ای برای طالبان و حامیان خارجی آن ها، برخوردار است. آن ها می خواهند سرنوشت این ولایت و ساکنان آن را دست کاری کنند و همه چیز در آن جا را در استقامت اراده و خواست خود، جهت بدهند. چرخ هر معامله ای با چینایی ها و پاکستانی ها در آینده را از بدخشان به حرکت در خواهد آمد.
این کار مستلزم آن است که طالبان سلطه ی خود بر بدخشان را مُحکم کنند و عوامل مزاحم، از سر راه را بردارند. در جهت تحقق این هدف راه بردی و کلان، طالبان می خواهند ساختار های طالبانی موجود در بدخشان را به تدریج به هم بزنند و شخصیت های صاحب نفوذ در میان طالبان در این ولایت را به حاشیه ببرند و به جای آن ها افرادی مورد اعتماد خود را از جاهای دیگر به بدخشان بیاورند و در پست های مختلف، توظیف نمایند. آن ها در کوتاه مدت احتمالاً با جابجایی ها اندک در مرکز بدخشان، اکتفا می نمایند اما، در آینده و بلند مدت، حتی ولسوالی های بدخشان دچار این تحول و تکانه ها خواهند شد.
هرچند بدخشانی ها نسبت به طالبان سایر ولایت های شمال افغانستان ظاهراً در وضعیت بهتری قرار دارند و قوی تر به نظر می رسند اما، به همان پیمانه رهبران طالبان به تضعیف آن ها چشم دوخته اند و می خواهند آن ها را یکی پی دیگری از صحنه دور کنند. اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند و هیچ گرفتاری برای طالبان در بدخشان ایجاد نشود و جنگی به وقوع نپیوندد، تا بهار و حد اکثر تابستان سال آینده، هیچ یک از سران مطرح طالبان در بدخشان و حتی فرماندهان محلی آن ها در این ولایت، در صحنه باقی نخواهند ماند. این استراتیژی در این ولایت، تطبیق می شود و قدرت در بدخشان به جای عناصر بومی و محلی، احتمالاً به پشتون های کندز و بغلان انتقال می یابد.
اما، چرا طالبان چنین می کنند؟
طالبان برای بدخشان اهداف اعلان شده و نا اعلان شده ی فراوانی دارند و می خواهند زمینه ی تطبیق آن ها را با تضعیف و یا نابودی فرماندهان محلی، فراهم نمایند. وقتی فرماندهان بدخشانی طالبان از بدخشان دور شوند و در هر مقامی توظیف گردند، به چند دلیل آنها در مدت زمان کوتاه، قدرت و نفوذ خود را از دست می دهند و به حاشیه می روند. ۱) نخست این که آن ها در پست هایی که در دیگر ولایت ها توظیف می شوند، هیچ چیزی را پیش پس کرده نمی توانند و بلکه مجبور اند در مدار های از قبل تعیین شده بچرخند وحدود خود بشناسند.۲) ثانیاً آن ها از بدخشان و میان مردم دور می مانند و بنا به همین دلیل نمی توانند به صورت مستقیم و یا حتی غیر مستقیم بر اوضاع و قلمرو نفوذ خود اشراف داشته باشند و افراد و نیروهای تحت فرمان شان را کنترل نمایند و در نتیجه همه چیز را از دست می دهند.۲) ثالثا، کسانی که به بدخشان و در این ولایت توظیف می شوند مسلماً برای تضعیف آن ها کار می کنند و منابع تمویل آن ها را می خشکانند. این کار ها ظاهراً به بهانه های منطقی یعنی مقتضای دولت داری، صورت می گیرند و قله های پامیر در نهایت به گذرگاه و سکوهای تحقق اراده ی بلامنازع پاکستان مبدل می شوند. (برای این که این بحث طولانی و خسته کن واقع نشود، به اهداف طالبان در ولایت بدخشان -ان شاء الله- در پست دیگری می پردازیم.)
طالبان اقتدار می خواهند و از خطای هیچ کسی نمی گذرند
باید همه بدانند که طالبان و حامیان خارجی آن ها بخاطر اهداف بزرگ خود با هیچ طرفی مسامحه و گذشت ندارند. آن ها می خواهند پایه های سلطه جنوب را بر شمال محکم بکوبند و بنا به همین دلیل عوامل و عناصر مزاحم را از سر راه خود بر می دارند. فرماندهان فعلی طالبان در بدخشان از نظر آن ها مزاحم اند زیرا طالبان به خوبی می دانند که این فرمان دهان وقتی توطئه ها افشا شوند و آن ها ببینند و بدانند که بدخشان در انتظار چه سرنوشت شومی قرار گرفته است، خاموش نمی مانند. بنا برآن رهبری طالبان تلاش خواهند نمود تا عناصر مطرح این گروه در ولایت بدخشان را از صحنه دور کنند و آنان را در جاهای دیگر و خارج از بدخشان مصروف نمایند تا به اهداف خود به سادگی دست بیابند.
طالبان در برابر عوامل مزاحم در بدخشان چه می کنند؟
باری، چنان چه تذکر یافت طالبان از پی تحقق اهداف مشخص در بدخشان اند. در این راستا کسانی که با اراده و خواسته ی آن ها کنار نیایند، بدون شک در مقابل آنان بی تفاوت باقی نمی مانند و بلکه مخالفان و متمردان در برابر دو گزینه ی ترور های مرموز و یا رفتن به زندان قرار می گیرند. طالبان هوای مولات هیچ طرف و هیچ قومی را در سر ندارند، برای آن ها بلکه تحقق اهداف و برنامه های از پیش تدوین شده ای مهم است که پاکستانی ها با دقت روی آن ها کار کرده اند و بدخشان در محور و محراق این اهداف و برنامه ها قرار دارد.
طالبان در این مرحله اما، بخاطر تهدید های ناشی از احتمال آغاز و گسترش مقاومت در شمال و به خصوص بدخشان، با بدخشانی ها مدارا می کنند و آن ها را بالا می کشند تا با مهارت سوء ظن ها را رفع نمایند و زمینه ها را برای مقاصد خود هموار بسازند. اما، به مجرد این که این تهدید ها رفع شوند، فصل جدیدی آغاز می گردد و میخ اراده ی طالبان بر بدخشان، کوبیده می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا