looks

نمایش اجساد چرا؟ طالبان چه می‌خواهند؟

قبل از اینکه به اصل مسئله بپردازیم، گذارکوتاه می‌کنیم از دوران جنایات و بیدادگری حزب خلق در افغانستان، البته در این نوشته جنایت این دو ایدیولوژی افراطی ( طالبان و خلقی‌ها) ر ا به صورت مقایسوی مورد بررسی قرار نمی‌دهیم، چون این بحث باید زیر عنوان جداگانه مورد کندکاو قرار بگیرد. در این نوشته صرف شبهات چند گونه از جنایات و اهداف مشترک‌ خلقی‌ها و طالبان را که یکی آن خاموش ساختن صدای مردم با توسل به ترس وحشت افکنی است را یاد آوری می‌کنیم.
جنایات بشری حزب خلق افغانستان یکی از فجیع‌ترین جنایاتی است که شاید در تاریخ بسیاری کشورها بی‌سابقه باشد، باند خون آشام خلقی‌ها از هیچ نوع جنایات و تباه کاری در حق مردم افغانستان ابا نورزیدند؛ از ریختن روغن داغ بر فرق زندانیان تا کشیدن ناخن مخالفین‌شان و زنده به گور کردن هزاران انسان همچنان این باند خونخوار طرحی را روی دست گرفت که در آن حذف مخالفین و دست‌گیر آن‌ها، شکنجه و قتل‌های بدون محکمه در اولیت برنامه‌هایشان قرار داشت؛ هرکی در مخالفت با افکارشان قرار می‌گرفت بدون شنیدن حرف و منطق او سرش را از تن‌ جدا می‌کردند و قتل‌های دسته جمعی در دوران آن‌ها به صورت گسترده انجام یافت که تنها شش هزار از افراد زنده به گور شده توسط خلقی‌ها در دوران حکومت کرزی از اطراف پل‌چرخی پیدا شد.
بدون شک طالبان نیز در مسیر و مذهب حزب خلق افغانستان قرار گرفته‌اند، همانند قاتلان سفید چشم از هیچ نوع جنایت و ددمنشی در حق مردم افغانستان و منتقدین و مخالفین‌شان دریغ نمی کنند، بازداشت گسترده جوان، تیرباران و شکنجه‌های بی‌رحمانه در داخل زندان‌ها، زنده پوست کردن، سربریدن انسان با تار بادکنگ و انواع دیگیری از شکنجه و ستمکشی که امکان ندارد در این نوشته آن‌ها را دانه دانه بر شماریم. حالا می‌پردازیم به پرشس‌های اصلی: معقول‌ترین پاسخ به پرسش چرا طالبان افراد را تیرباران می‌کنند؟ این است که گروه طالبان به هر شکلی از اشکال می‌کوشند تا مخالفین خود را حذف کنند و زمینه جولان‌گری و لجام گسیخته‌گی بیشتر‌ی را مساعد سازند و این‌که چرا اجساد آن‌ها را در ملاء عام به نمایش می‌گذارند؟ شاید خوبترین ترین پاسخ شما این باشد که طالبان بخش جدا نا شدنی وحشت و ترس آفرینی هستند و بنیاد این‌گروه به خون‌ریزی و خون آشامی گذاشته شده‌است و قدرت افغانستان را نیز از طریق کشتار، انتحار و بی رحمی به‌دست آوردند، از این‌رو بقای خود را نیز در سرکوبی و وحشت‌گری می‌پندارند. هراس‌افکنی می‌کنند تا مردم در برابر‌شان جرئت ایستاد شدن را نداشت باشند. این کوتاه‌ترین پاسخ بود که به عنوان یک فرضیه دیدگاه شما مطرح کردیم ، ممکن برداشت‌ها و نظریات وافری در پاسخ به سوال فوق وجود داشته باشد که در لابلای این نوشته به آن خواهیم پرداخت.
طالبان‌ برعلاوه این‌که از افراطی‌های غیردینی الگو برداری می‌کنند، همانند سایر گروه‌های تروریستی همواره اسلام را ابزار قرار داده و از آن نیز سوی استفاده می‌کنند، هما‌ن‌طوری‌که سایر اعمال این‌گروه مخالف دساتیر دین وارزش‌های اخلاقی و اجتماعی است، اهانت به مردگان مسلمان نیز از جمله اعمال زشت و پلشت شان به‌شمار می‌رود.
از منظر دین مقدس اسلام همان‌طوری‌که زنده‌ها دارای کرامت هستند و می‌باید حرمت شوند و عزت آبروی‌‌شان حفظ شود، مردگان نیز دارای کرامت انسانی هستند و نباید به آن‌ها اهانت صورت بگیرد و بی‌عزت شوند. یکی از حقوق مردگان مسلمان این است که در تدفین‌ شان تاخیر صورت نگیرد، اما طالبان جسد مسلمان را به اتهام این‌که دزدی کرده چندین روز در شهر حلقه آویز می‌کنند.
طالبان در بیشترین مورد جوانان را زیر نام دزد و سارق تیرباران و اجساد بی‌روح آن‌ها را که زبان برای گفتن ندارند در محضر توده‌ی از مردم در شهر‌ها به نمایش می‌گذارند و شعارشان این است هرکی دست به دزدی بزند سزایش چنین خواهد بود. همان‌طوری که در بالا تذکردادیم، هدف طالبان از چنین رفتار، پند برای مردم و برقراری نظم در جامعه نیست، بلکه ایجاد ترس و رعب و نشان دادن قدرت دیکتاتورانه است که طالبان در اِعمال آن بقای خود را می‌بینند.
چنین رفتارهای مدهش و مخوف نظر به چند دلیل مخالف شریعت الهی و طبعیت انسانی است:
اول: نمایش جسد انسان هرچند که دزد وسارق هم باشد مخالف دستورات قرآنی و فقهی است، حد سرقت در دین مشخص است و شرایط وجوب و اسباب سقوط خود را نیز دارد حتی گاهی این حد عملی نمی‌شود‌. افراد طالبان بدون این‌که بدانند فرد متهم شده به سرقت بلوغ هست یا طفل، هوشیار هست یا مجنون با اراده هست یا بدون اراده، مجبور است یا آزاد، بی‌محابا به رویش شلیک می‌کنند و جسدش را بخاطر نشان دادن قدرت و هیبت خود به نمایش می‌گذارند و به مردم تفهیم می‌کنند که خون انسان به مثابه یک بوتل آب‌ هم برای‌شان ارزش ندارد.
دوم: طالبان به فرد متهم و مظنون حق دفاعیه و سخن گفتن را نمی دهند درحالی‌که هم از دیدگاه شریعت اسلام و هم از نگاه قانون وضعی هر مظنون و متهم حق دفاع و ابراز نظر را دارد، ممکن یک سوی تفاهم باشد که در اثر گفت‌و شنود حل و فصل شود، طالبان همه‌چیز را با یک شلیک پایان می‌بخشند.
سوم: در هیچ‌جای تاریخ اسلام تذکر نیافته‌است که جسد بی روح سارق را در میان مردم نمایش دهید تا پند برای دیگران شود؛ بلکه الله متعال در قرآن عظیم‌شان فرموده: دست دزد را قطع کنید تا اندرز برای بقیه‌ای از مردم شود، این‌حکم هم‌چنان با شرایط و قواعد خاص که در محور قرآن و حدیث باشد انجام بپذیرد. محکمه‌ صحرای هیچ مظنونین و متهمی در دین مقدس اسلام جایگاه ندارد و هر مظنون، متهم و مجرم باید به اساس شواهد و مدارک در دادگاه عادلانه نظر به حکم شرعی و قانونی به کیفر برسد نه به اساس خواست و میل تفنگداران بی‌سواد و دین نافهم.
چهارم: طالبان در تطبيق همین حکم که مخالف شریعت اسلامی است نیز پارادوکس گونه عمل می‌کنند، درحالی صدها عضو این گروه‌ مشهود و مستند در عمل زنا، لواط، سرقت و قتل دیده‌شده‌اند، اما ده درصد حکم محکمه‌ای صحرایی بالای‌ آن‌ها تطبيق نشده‌است. چون‌که طالبان همان‌طوری‌که در رفتار‌های سیاسی شان فریب‌کاری و نیرنگ زیادی را یاد دارند و در تطبيق حکم نیز حیله‌گری و مکاره‌گری آموختند از هر زاویه که نگاه کنیم از دین و دنیا گذشتند تا به قدرت برسند حالا به هر عنوانی تلاش می‌کنند که در قدرت باقی بمانند.
طالبان به هر عنوان و از هر طریقی تلاش می‌کنند تا سیاست وحشت و دهشت خود را بالای مردم بشانند و به سلطه خود دوام دهند، فیصله‌های طالبان در قبال مظنون، متهم و مجرم بیشتر از این‌که مذهبی و دینی و محکمه پسند باشد؛ سیاسی است، یعنی سیاست و پالیسی طالبانیزم که بن‌مایه‌اش وحشت، رعب و ترس است بالای متهمان تطبيق می‌شود، نه احکام قرآنی و فقهی.
درنهایت گروه طالبان با نمایش دادن جسد‌های‌که ملامت و سلامت‌شان معلوم‌ نیست هیبت و صلابت خود را به نمایش می‌گذارند و به شکل غیر مستقیم نظیر خلقی‌ها خاطرنشان می‌کنند، اگر کسی با افکار، رفتار و با شکل و قیافه شان مخالف باشد سرنوشت‌اش چنین خواهد بود.
چنین عملکردهای مدهش و وحشتناک در بین اجتماع از لحاظ روان‌شناختی نیز پیامدهای ناگوار دارد؛ روح و روان انسان‌های را مخدوش می‌سازد هم‌چنان بالای اذهان و روحیه اطفال نیز تاثیرات منفی می‌گذارد، جامعه را به خشونت پروری و بی‌رحمی عادت می‌دهد، ممکن عکس این گونه رفتارها سال‌ها در اذهان اطفال باقی بمانند و منجر به عدم پیش رفتی ذهنی و فکری‌شان شود.
سالار آزادی

Back to top button