Технологиивыглядит

هوش ترکیبی ایلان ماسک، ابزار جنگی تحت عنوان عوام‌فریبانۀ انسان‌گرا

ولادیمیر پراخواتیلوف (VLADIMIR PROKHVATILOV)

ا. م. شیری

شرکت ایلان ماسک- Neuralink اعلام کرده است که مجوز شروع آزمایش‌های کاشت عصبی روی انسان را دریافت کرده است. فرض بر این است که متخصصان Neuralink بافت‌هایی ایجاد خواهند کرد که پس از کاشت در مغز انسان، به مغز اجازه می‌دهد تا به طور مستقیم با نرم‌افزارهای کامپیوتری، از جمله استفاده از فن‌آوری‌های هوش مصنوعی تعامل داشته باشد.

ماسک در سال ۲۰۲۱ گفت که استارت‌آپ او، Neuralink، تراشه‌ای را با موفقیت در مغز میمون کاشته است که به آن اجازه می‌دهد بازی‌های ویدیویی را با «قدرت هوش» انجام دهد. او در این مورد به شنوندگان برنامۀ کلاب‌هاوس گفت: «ما یک میمون ایمپلنت جمجمه با سیم‌های ریز داریم. او می‌تواند با ذهن خود بازی‌های ویدئویی انجام دهد». به گفتۀ ماسک، این میمون «خوشحال» است و در «بهترین اتاق میمون‌های جهان» که Neuralink برای حیوانات آزمایشی راه‌اندازی کرده، زندگی می‌کند. او گفت: «ما می‌خواهیم آن‌ها با یکدیگر پینگ- پنگ فکری بازی کنند».

راه‌اندازی یک رابط مغز و کامپیوتر، در کمپانی Neuralink، در سال ۲۰۱۶ پایه‌گذاری شد. هزینۀ ساخت این رابط ۱۵۸ میلیون دلار بود که ۱۰۰ میلیون دلار آن توسط ماسک تأمین شد. هدف اعلام شده از فن‌آوری در حال ایجاد، از میان برداشتن عواقب آسیب‌های مغزی و نخاعی و جبران توانایی‌های زایل شده با کمک کاشت یک تراشه است.

ماسک مطمئن است که رابط «مغز و ماشین» در حال توسعه توسط این شرکت، به بشر اجازۀ همزیستی با هوش مصنوعی می‌دهد. «ما فرصت ادغام با هوش مصنوعی را خواهیم داشت. این اختیاری خواهد بود. فقط در صورتی که شما بخواهید». مغز انسان دارای سازگان کناره‌ای (دستگاه لیمبیک) است که مسئول نیازها، خواسته‌‌ها و احساسات اولیه است. یک قشر حرکتی مسئول فرآیند فکر است. با این حال، از دیدگاه ماسک، هوش بیولوژیکی انسان ناقص است. او پیشنهاد می‌کند که توانایی‌های مغز انسان را با اتصال آن به هوش مصنوعی و ایجاد یک هوش ترکیبی گسترش دهد. در واقع، هوش ترکیبی در حال حاضر وجود دارد، زیرا مردم با تلفن‌های هوشمند، رایانه‌ها تعامل دارد، اما سرعت تعامل با آن‌ها بسیار پایین است.

در عین حال، سرعت ورود اطلاعات به مغز به دلیل ویژگی‌های بصری بسیار بالاتر است، اما زیاد نیست. پهنای عملیاتی پائین، توانایی فرد را برای ادغام با هوش مصنوعی محدود می‌کند.

به گفتۀ ایلان ماسک، هوش مصنوعی به قدری سریع در حال توسعه است که هوش انسان باید با هوش دیجیتال ادغام شود تا به ترکیبی از هوش مصنوعی و انسانی تبدیل شود. ماسک در اجلاس دولت جهانی در دوبی در سال ۲۰۱۷ گفت: «به مرور زمان، احتمالاً شاهد ادغام هوش بیولوژیکی و هوش دیجیتالی (رقومی) خواهیم بود.

تحولات هوش ترکیبی Neuralink یک هدف نظامی راهبردی دارد. هوش ترکیبی می‌تواند اثربخشی پروژه‌های اطلاعاتی و خرابکاری پنتاگون و سیا را به طور چشمگیر افزایش دهد.

امروز، در چارچوب پروژۀ EMBERS («زغال‌های در حال سوختن»)، با هدف سازماندهی و نظارت بر اعتراضات اجتماعی در کشورهای هدف، نوعی سنتور (یا سانتور)- همزیستی آگاهی جمعی مردم و نرم‌افزار ایجاد شده است. الگوریتم‌های تیمی دانشمندان با الگوریتم‌های کامپیوتری که داده‌های مربوط به وضعیت اجتماعی در کشور هدف را رصد می‌کنند، با هدف تحریک اعتراضات اجتماعی تعامل دارند.

توسعه‌دهندۀ اصلی این الگوریتم‌ها گیزم کورکماز (Gizem Korkmaz)، استاد دانشگاه ویرجینیا و محقق اصلی پروژۀ Minerva پنتاگون بود. این پروژه یکسری مدل‌های شبکه‌ای و آماری ایجاد کرده است که با منابعی مانند رسانه‌های اجتماعی، خبری و وبلاگ‌ها «برای پیش‌بینی اعتراض‌های اجتماعی، اعتصاب‌ها و نتایج انتخابات در کشورهای مورد هدف آمریکای لاتین کار می‌کنند».

گیزم کورکماز می‌گوید: «ناآرامی‌های مدنی (اعتراضات، اعتصاب‌ها و «تسخیر کردن‌ها») از اعتراض‌های کوچک غیرخشونت‌آمیز با هدف حل مشکلات خاص تا رویدادهایی را که به شورش‌های دسته‌جمعی تبدیل می‌شوند، شامل می‌شود. شناسایی و پیش‌بینی این رویدادها مورد توجه جامعه‌شناسان و سیاستمداران است».

این نسخۀ رسمی وظایف تعیین‌شده توسط پنتاگون برای توسعه‌دهندگان و شرکت‌کنندگان در پروژه‌های مینروا И امبرز است. در واقع، هدف این پروژه‌ها تحریک اعتراضات اجتماعی و توسعۀ برنامۀ نظامی دستگاه چشم‌انداز انسانی هستند که در آن انسان‌شناسان، جامعه‌شناسان، دانشمندان علوم سیاسی، زبان‌شناسان مشارکت داشتند و طرح‌هایی را برای کنترل ذهنیت مردم عراق و افغانستان در زمان تهاجم ارتش آمریکا به آنجا توسعه دادند.

هوش ترکیبی پروژه‌های امبرز و مینروا دارای تمام معایب فوق‌الذکر هستند، که از سرعت پائین عملیات «انسان و کامپیوتر» ناشی می‌شود. اگر آن‌ها در یک کل ترکیب شوند، کارایی و سرعت چنین سنتوری به طور چشمگیر افزایش می‌یابد.

استیون فاکس، محقق ارشد مرکز تحقیقات فنی فنلاند و دانشیار دانشگاه فن‌آوری تامپره، در حال توسعۀ یک مدل هوش ترکیبی حتی پیشرفته‌تر است که آن را «چند هوش» می‌نامد و پیشنهاد می‌کند که «چند هوش» برای اهداف نظامی استفاده شود.

او معتقد است، که «بازسازی مهارت‌های حسی-حرکتی بدن انسان به هوش مصنوعی بسیار دشوارتر از وظایف استدلال متمرکز در مغز است که توانایی‌های ساختار‌های جنگی هوش ترکیبی را محدود می‌کند» و پیشنهاد می‌کند که هوش انسان و ماشین با هوش حیوانات و پرندگان تلفیق شود: «ساختار‌های ترکیبی چندهوشمند را می‌توان با ترکیب انواع مختلف هوش طبیعی و مصنوعی ایجاد کرد. به عنوان مثال، هوش انسانی و هوش پرندگان شکاری با هم ترکیب می‌شوند تا هواپیماهای بدون سرنشین را به سرعت و به صورت اقتصادی سرنگون کنند».

این پرندۀ شکاری پس از دریافت فرمان مأموریت جنگی از یک اپراتور انسانی تراشه‌دار، که به نوبه خود اطلاعات بلادرنگی در مورد وضعیت صحنۀ عملیات از هوش مصنوعی دریافت می‌کند، «می‌تواند پهپاد دشمن را به راحتی و بدون آسیب دیدن از پره‌های حامل آن بگیرد».

فاکس می‌گوید استفاده از هوش پرندگان در هوش ترکیبی بسیار موثرتر از ترکیب هوش انسان و هوش مصنوعی است و می‌نویسد: «سیستم‌های ترکیبی چندهوشمند نباید به هوش مصنوعی، انسان و هر هوش طبیعی دیگری محدود شود. به عنوان مثال، از زنبورها می‌توان در ارتباط با سگ، انسان و هوش مصنوعی برای شناسایی مین‌های کاشته شده توسط دشمن استفاده کرد. مزیت زنبورها این است که آن‌ها به اندازۀ سگ‌های مواد-یاب خوب هستند، اما آموزش آن‌ها ارزان‌تر و سریع‌تر است و به تعداد بسیار بیشتری قابل دسترسی هستند».

ایلان ماسک، تحت پوشش عوام‌فریبانۀ انساندوستی، عنصر اصلی سنتور ترکیبی یا چند فکری آینده – رابط را توسعه می‌دهد. او کاشت چیپ در میمون‌ها و خوک‌ها را دیگر آزموده و به زودی به آزمایش روی انسان‌ شروع خواهد کرد.

با این نقشه‌های شوم چگونه باید مقابله کرد و آیا چنین امکانی وجود دارد؟ آینده ما به پاسخ ما به این سؤالات بستگی دارد.

Кнопка возврата наверх