دیکھنا

عدالت باز هم عدالت

فدرالیست ها واقعبین اند، فدرالیسم روش سیاسی-مدیریتی و سیستم سیاسی قابل تطبیق است، بیش از چند میلیارد آدم همین حالا در کشور هایی با ساختار های فدرالی زندگی می کنند.؛

در آمریکا، سویس،آلمان،استرالیا، هند، پاکستان و
وقتی برای یک گزاره مصداق های زیاد و قابل احصاء ( وحتا یک مصداق ) در عالم خارج در عالم واقعی پیدا کنید، دیگر نمی توانید آن گزاره را « وهمی» و « خیالی» بنامید ، تازه اگر« عین » متد هوسرل را توسع ببخشم، در همين مورد ، با احصاء مصداق ها به صدق جازم مى‌رسیم، فراتر از صدق عادی. پس فدرالیسم در افغانستان هم قابل تطبیق است. به طور کلی ضرورت ایجاد ساختار غیر متمرکز در و پیش و پس از دوره‌ی ظاهر شاه هم در ریاست های تنظیمه ، نائب‌الحکومه‌گی ها، حکومت های اعلی مشرقی و هرات و قندهار تبلور یافته بود ؛چون مسوولان ارگان‌های محلی قدرت و اداره‌ی دولتی انتخابی نبودند ، دموکراتیک نبود . پادشاه صلاحیت دار بود. حاکمان اعلی، روسای تنظیمه و….تا حدودی به امور مردم رسیده‌گی میکردند. منتظر دساتیر مرکز نمی ماندند، هر چند که منتخب مردم نبودند :گفتم اعتراف اعلان ناشده به یک ضرورت بود .
اما؛ یک عده سلطنت طلب اند، عده‌یی صدارات خواه‌اند، گروهی حکومت متمرکز توتالیتار می خواهند، جماعتی اندر خیال ایجاد امارت اسلامی اند، شماری هم خلافت خواه‌اند ، ما فدرالیست و جمهوری خواه هستیم و لیبرالیسم اقتصادی را نقد می کنیم، با لیبرالیسم سیاسی اصل را بر منطق مکالمه گذارده‌ایم …
گروها و جریان هایی هم فدرالیسم را قبول ندارند، آن را بر خلاف منافع فردی، گروهی و قومی خود می دانند، باشد اشکالی ندارد ، حق خواست حق دموکراتیک است .حتا اگر آن خواست دموکراتیک نباشد. به نظر ما بدون تغییر ساختار از متمرکز به فدرالی دموکراتیک آن چه بعد از خروج نیروی های خارجی و اشغالگر می ماند حکومت متمرکز و مستبد قومی و فراتر از دیکتاتوری، توتالیتار است؛ ما فدرالیست ها می خواهیم مبتلا به چنین ساختار توتالیتار نشویم ، بایدجلو آن را بگیریم . تا عدالت قومی و اجتماعی تحقق پیدا کند : برای همه‌ی اقوام بدون استثناء !
ثانیاً؛ نگفته‌ایم در این جغرافیا با فدارلیسم فردوس برین می‌سازیم ، مدینه‌فاضله می سازیم . گفته ایم شوونیسم قومی را درهم می‌شکنیم ، راه را به طرف زندگی و همزیستی بهتر و عادلانه تر علامت می زنیم ؛ امکان مشارکت شهروندان را در همه امور فراهم می کنیم ؛ قدرت به صورت عمودی و افقی تقسیم و توزیع گردد . ایالات منتظر مرکز نمانند، در مواقع ضرور دست شان به جیب شان برود . مردم خود بتواند مسایل شان را هدایت کنند، قومندان بازی را تمام کنیم ، به پایان برسانیم، فاتحه‌اش را بخوانیم‌ !
ثالثاً : ما نگفته‌ایم مسائل ما، هم و غم ما ، فقط و فقط تاجیکان و مسایل تاجیکان است و لاغیر ، دغدغه ما عدالت قومی و اجتماعی و طبقاتی است . ما عدالت را برای همه‌ی اقوام و باشندگان افغانستان /خراسان می خواهیم، اگر علیه بیرق سه رنگ «ارگ»، سرود به اصطلاح ملی ، پول به اصطلاح ملی ، اقدام ظالمانهُ رژيم كابل و رياست احصايئه دایر بر تذكره غير قانونى و قومى موضع گرفتيم، به خاطر این بود که نه این سبول ها مربوط به همه اند و نه هم اقدام ریاست احصایئه عادلانه و منصفانه است، هر کجا بی عدالتی ببینیم علیه آن مبارزه می‌کنیم ، مخالفت ما با رژیم کابل بخاطر آن نیست که غنی و تیم‌ اصلی او پشتون اند نه تاجیک، به خاطر این است که این( تیم ارگ )شوونیست، قوم‌گرا ، به لحاظ مالی فاسد و به لحاظ اخلاقی در «پرانتیز »، از لحاظ انتخاباتی متقلب اعظم، از حیث آزادی خواهی برده و مزدور بیگانه‌گان است . حداقل وظایف مربوط به کرسی‌های غضب شده را هم نمی تواند اجرا کند .
برگردیم به فدرالیسم ، نمی دانم چرا یک عده از تاجیک‌ها، نه آدم های بی‌سواد، اتفاقاً از جمع كتاب خوانده‌ها از این که اقوام غیر تاجیک حق دارند مثلاً با زبان مادری خود درس بخوانند، شعر بگویند، لالایی بخوانند ، عشق بورزند ، علم بیاموزند ، زبان شان زبان ایالت فدرال شان باشد، ناراحت می‌شوند ، نگرانی نشان می‌دهد از فدرالیسم روی برمی‌تابند با آن قهر می کنند ؟ من حکم کانت را آویزه‌ی گوشم دارم ؛ چیزی که به خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند!
یک حکم جهان شمول است— بر‌تابنده عمومی بودن آن برای همه، برای همه ‌شهروندان، برای همه‌ی اقوام. هیچ چیزی هیچ رفتاری بهتر از رفتار عادلانه، عدل و عدالت و انصاف جامعه را باثبات و به سامان نمی‌کند ! مهر و همدلی در دل ها نمی پرورد !
گزینه حکومت متمرکز و در واقع ادامه و استمرار استبداد و برتری جویی ‌قومی، افغانستان را با خطر تجزیه ، ملوک‌الطوایفی وبالکانیزه شدن مواجه می‌سازد، راه نجات همان فدرالیسم دموکراتیک است . فقط سران حکومت متمرکز کنونی ونیز قومندانان عاشق ملوک‌الطوایفی ، از فدرالیسم وحشت دارند !
باز و باز تاکید می کنم این فدرالیسم با توجه به ویژه گی های سرزمین ما شکل خواهد گرفت. در این فدرالیسم، ویژه گی های منطقه ای ، قومی، فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی و نظام آبیاری با توجه به شیوه تولید آسیایی و تراکم جمعیتی چه در داخل کشور و چه بیرون از آن، بیرون از مرز ها و برخی امور دیگر، در مدنظر قرار داده خواهند شد.

جواب چھوڑیں

واپس اوپر کے بٹن پر