افغانستانحقوق بشرزندگینگاه‌ها

طالبان جشن نوروز را ممنوع اعلام کرد!

طالبان استدلال خود را برای برداشتن تعطیلی نوروز و عدم گرامیداشت آن را تعلق این آیین به غیرمسلمانان و به ‌ویژه به زرتشتیان اعلام کرده و مقام‌های وزارت امر به معروف طالبان با این استدلال که نوروز «عید مجوسیان است» و «کسانی که از نوروز تجلیل می‌کنند، از دایره اسلام خارج می‌شوند»، جشن نوروز را ممنوع اعلام کرد.

سرگذشت نوروز در بلخ (افغانستان امروزی) در اسطوره‌ها به زمان کیومرث، اولین شاه آریایی، هنگامی‌که او نخستین روز بهار را جشن طبیعت و کشاورزی نام نهاد، برمی‌گردد. با استناد به تاریخ، تا زمان ‌بر تخت ‌نشستن جمشید که تمدن آریایی به او نسبت داده می‌شود، نوروز با نام جشن طبیعت تجلیل می‌شد؛ اما هنگامی‌که جمشید، شهر بلخ را با عنوان اولین نشانه‌های تمدن آریایی بنا نهاد و پادشاهی خود را در آن مستقر کرد، روز افتتاح شهر بلخ را مصادف با روز اول سال یا همان جشن طبیعت قرارداد و ازآن‌پس این روز را نوروز نامید و درواقع جشن تمدن آریایی شناخته شد. این جشن از دوره‌های تاریخی-اسطوره‌ای شروع‌شده و تا دوره‌های تاریخی مکتوب امروز بخش حذف‌نشدنی فرهنگ این سرزمین بومی عنوان می‌شود. همچنان در بیست سال اخیر، همه‌ساله دولت افغانستان از دو ماه پیش از سال نو مقدمات برگزاری جشن نوروز را فراهم می‌نمود و مردم نیز در سراسر کشور با شور و هلهله همراه با مراسم آتش‌بازی و صدای موسیقی‌های محلی به شادمانی می‌پرداختند اما این شادمانی دیری نپایید، زیرا با تسلط طالبان در سه سال اخیر، بحث مشروعیت نوروز از منظر اسلام را پیش کشیدند و این عید خجسته را میراث مجوسیت و زرتشتی‌گری خوانده و برگزاری آن را حرام اعلام کردند. طالبان در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) اعلام کرده بود که نوروز در افغانستان دیگر تعطیل رسمی نیست. آنها اعلام کرده بودند «اگرچه این حکومت مراسم نوروز را برگزار نمی‌کند اما از برگزاری جشن نوروز توسط شهروندان افغانستان جلوگیری نخواهد کرد. طالبان در دور نخست حکومت خود، که در پاییز ۱۳۷۵ قدرت را در کابل به دست آورد، نه تنها نوروز را ممنوع کردند، بلکه تقویم رسمی را هم از خورشیدی به قمری تغییر دادند. این گروه تعطیل ملی نوروز را هم از تقویم رسمی حذف کرده است. طالبان استدلال خود را برای برداشتن تعطیلی نوروز و عدم گرامیداشت آن را تعلق این آیین به غیرمسلمانان و به ‌ویژه به زرتشتیان اعلام کرده و مقام‌های وزارت امر به معروف طالبان با این استدلال که نوروز «عید مجوسیان است» و «کسانی که از نوروز تجلیل می‌کنند، از دایره اسلام خارج می‌شوند»، جشن نوروز را ممنوع اعلام کرد.

این چهارمین سال است که از نوروز در افغانستان تجلیل صورت نمی‌گیرد. تجلیل که نمی‌شود هیچ، بل شهروندانی که بخواهند چنین کنند، مجازات هم می‌شوند. طالبان که به قدرت برگشتند، ضمن آن‌که تجلیل از نوروز را مانع شدند، این مناسبت مهم را از صفحه تقویم دولتی نیز حذف کردند. شهر مزار‌شریف که روزی و روزگاری در آغاز سال به مناسبت مراسم برافراشتن جهنده شاهد جنب‌وجوش شهروندان از نقاط مختلف کشور بود، حالا تبدیل به ماتم‌کده شده است. مردم از ولایت‌های شمالی، مرکزی و غرب کشور پیش از شروع سال نو به بلخ می‌آمدند و برای شروع آن مراسم به انتظار می‌نشستند. حتا عالی‌ترین مقام‌های دولتی حضور می‌یافتند و مسایل به ظاهر مهم مملکت را حین سخنرانی‌شان با مردم در میان می‌گذاشتند. مهمانان خارجی نیز خود را برای شرکت در این جشن به مزارشریف می‌رساندند.

طالبان با نوروز عناد می‌ورزند، با آن‌که یک سنت بومی، باستانی، میهنی و ریشه‌دار در تاریخ افغانستان است. این گروه ظاهرا به سه دلیل با نوروز میانه ندارد: اول این‌که نوروز در نگاه طالبان پدیده خارجی و ضد دینی است که بایستی از آن ارزش‌زدایی شود تا دیگر مردم به تجلیل از آن روی نیاورند. ادعای طالبان این است که نوروز زاده فرهنگ مجوسی است، در اسلام ریشه ندارد و تجلیل از آن به‌مثابه روز عید یا خوشی حرام است و عامل آن مرتکب گناه می‌شود. طالبان به همان استدلال معروف عوام‌پسند استناد می‌کنند که مسلمان‌ها فقط دو عید دارند و تجلیل از عید سومی حرام است. همه می‌دانند که این ادعای دینی طالبان چون سایر ادعاهای‌شان در بقیه زمینه‌ها ریشه سست و لرزانی دارد و قابل دفاع نیست.

دوم، در محیطی که طالبان تولد شده، رشد کرده و به قدرت رسیده‌اند، فرهنگ تجلیل از نوروز در سطح ضعیفی قرار داشته است. این واقعیت است که نوروز در مناطق شمالی، شمال‌شرقی، غربی و مرکزی افغانستان بیش‌تر تجلیل می‌شود‌. گروه طالبان که زاده جنوب کشور است، به اقتضای الزامات محیطی به تجلیل از نوروز رضایت نمی‌دهد. شاید راه میانه این باشد که طالبان به عدم تجلیل از نوروز بسنده کنند، نه این‌که خلق بزرگی را که با این مناسبت تاریخی پیوند عمیق دارند، مانع شوند.

سوم، طالبان نوروز را مال فرهنگ ایران باستان می‌دانند و از آن‌جایی که با مواریث فرهنگی آن مرزوبوم میانه ندارند، آن را نشانه می‌گیرند. این واقعیت است که گرایش ایران‌ستیزی در ذات طالبان نهفته است و هرازگاهی در برخورد با واژه‌‌ها، نمادها و ارزش‌های فرهنگی قویاً ظاهر می‌شود. این گروه واژه دانشگاه و سایر واژه‌های هم‌سنخ آن را نمی‌پذیرد، به این دلیل که آن را ایرانی می‌داند. نوروز را نیز همین‌طور. در حالی که نوروز البته در عصر حاضر در انحصار ایران نیست و نزدیک به بیست کشور دنیا همه‌ساله از آن تجلیل به عمل آورده و شماری هم یک روز را به مناسبت آن تعطیل اعلام می‌کنند. مهم‌تر از آن، سازمان ملل متحد نیز نوروز را به رسمیت شناخته است. حتا مقام‌های دولت‌های غربی که از نوروز ظاهراً تجلیل نمی‌کنند، به کسانی که از این مناسبت تجلیل می‌کنند، پیام تبریکی می‌فرستند.

آن‌گونه که دیده می‌شود، مخالفت طالبان با نوروز بیش از آن‌که از منظر دین باشد، متاثر از آداب و رسوم قبیله‌ای است که طالبان در محیط زنده‌گی‌شان با آن خو گرفته‌اند و نوروز را ناسازوار با آن درمی‌یابند. این جزوی جدایی‌ناپذیر منظومه فکری طالبان است که هر آن‌چه را که نپسندند، برای تحریم آن ده‌ها آیت و حدیث و روایت قطار می‌کنند. یا هم آن‌چه به اصطلاح ارزش‌های ملی خوانده می‌شود، در برابر آن علم می‌کنند. کاری که دقیقاً با بستن مکاتب و دانشگاه‌ها به ‌روی زنان و دختران، کرده‌اند.

البته مخالفت با نوروز با رویکرد قومی-قبیله‌ای به طالبان خلاصه نمی‌شود، بلکه چهره‌های معروفی در حکومت پیشین بودند که با نوروز و فرهنگ تجلیل از آن چون این گروه میانه نداشتند. این‌که در محفل‌های گرامی‌‌داشت از نوروز اشتراک می‌کردند یا هم به مردم اجازه برگزاری جشن خوشی می‌دادند، دلیلش این بود که نمی‌توانستند در برابر خواست بخش بزرگی از جامعه مقاومت کنند، ورنه نوروز نیز به سرنوشت واژه دانشگاه در همان زمان گرفتار می‌شد. برای همین، حکومت‌های حامد کرزی و محمداشرف غنی برای پر‌بار شدن جشن نوروز کار درخور توجهی انجام ندادند. تنها کاری که انجام می‌شد در ولایت بلخ آن هم توسط حکومت محلی بود که می‌توانست اکثر اوقات بدون هماهنگی با حکومت مرکزی هم باشد. مخالفت با نوروز با رویکرد دینی نیز به طالبان خلاصه نمی‌شود، بلکه ملاهای زیادی هستند که تجلیل از آن را ناجایز می‌دانند. آن‌ها نیز استدلال‌شان چون طالبان این است که مسلمان‌ها فقط دو عید دارند و زیاده از آن بدعت و نارواست. برگشت طالبان به قدرت البته تبر این دسته از ملاهای نوروزستیز را دسته کرده است. اگر دیروز به صدای‌شان گوش داده نمی‌شد، حالا ترس از سرکوب طالب باعث می‌شود که بخشی از مردم به حرام‌ خواندن نوروز از سوی آن‌ها به ظاهر سر تکان دهند. خلاف رویکرد کلیشه‌ای و متعصبانه طالبان به نوروز، در حال حاضر به آن بیش‌تر به‌مثابه یک امر بزرگ فرهنگی و حتا سیاسی دیده می‌شود که ملت‌های مختلف را به هم پیوند می‌زند. بسیاری از کشورها که حتا با نوروز پیوندی ندارند، تلاش می‌کنند با آن پیوند قایم کنند و سهمی را از این مناسبت نصیب شوند. برای نمونه، به‌تازه‌گی خبرگزاری ایرانی ایسنا گزارش داد که مغولستان درخواست کرده که به جمع کشورهایی می‌پیوندد که میراث جهانی نوروز به نام آن‌ها در سازمان یونسکو ثبت است. این واقعاً حکایت از اهمیت تاریخی نوروز می‌کند. اما در افغانستانی که خود را میراث‌دار نوروز می‌داند، رژیمی حاکم شده که در پی برکندن ریشه آن است. نوروز تا کنون به نام کشورهای افغانستان، ایران، تاجیکستان، پاکستان، هند، قرغیزستان، اوزبیکستان، قزاقستان، ترکمنستان‌، جمهوری آذربایجان، ترکیه و عراق در سازمان یونسکو به نام «میراث‌های فرهنگی ناملموس» ثبت است. دیگران از جمله مغولستان که چندان نسبتی با نوروز ندارند، می‌خواهند شریک این قافله شوند، ولی افغانستان زیر اداره طالبان ساز جدایی می‌نوازد که قطعا مایه حیرت است.

نوروز در افغانستان معاصر

گرامیداشت و جشن نوروز در افغانستان با حکومت عبدالرحمان خان در ۱۸۸۰ آغاز می‌شود. در این خصوص خانم معصومه نظری، رئیس پیشین آرشیو ملی افغانستان با اشاره به اسناد دوره عبدالرحمان خان می‌گوید نوروز در این زمان حکومت این امیر با حضور اعیان و اشراف در دربار جشن گرفته می‌شد و او مانند پادشاهان قدیم «بار عام» برگزار می‌کرد. در جشن نوروز در دربار امیر عبدالرحمان مجلس آوازخوانی و در یک جلسه خصوصی‌تر با حضور امیر بازی نرد و شطرنج برگزار می‌شد. او می‌گوید جشن بزرگتری در بیرون دربار هم برگزار می‌شده که براساس سندی، حبیب‌الله خان ولیعهد او برای حضور مردم در جشن نوروز تقاضای تعطیلی چهار روز را از پدرش کرده بود. در دوران حبیب‌الله خان و امان‌الله خان جشن نوروز گسترش یافت و در منطقه‌ای از باغ بابر تا «هندکی» (چهلستون) کابل برگزار می‌شد. همچنین جشنی به همین مناسبت در روضه مزارشریف و سخی کابل هم از گذشته با رنگ و بوی مذهبی برگزار می‌شد. همچنین امان‌الله خان در سال ۱۹۲۲ تقویم رسمی کشور را از قمری به خورشیدی تغییر داد که باعث تقویت نوروز شد. در دوران نادر شاه و ظاهر شاه و پس از آن هم تلاش‌ها بر هرچه باشکوه‌تر برگزار کردن جشن نوروز بود. در این دوره تبریک گفتن آغاز سال نو و نوروز در رسانه‌ها رایج بود. در سراسر این دوره مخالفت جدی با نوروز وجود نداشته است. ولی زمینه‌ساز محدود شدن جشن نوروز شد، نامگذاری «جشن دهقان» در روز دوم فروردین در زمان ظاهرشاه بود. در زمان حکومت حزب دموکراتیک خلق، به دلیل اعلام حمایت حزب از دهقانان، جشن دهقان ؛ نوروز را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داد. بنابراین، از نظر تاریخی در افغانستان مخالفت آشکاری با نوروز دیده نشده است. این گروه طالبان بوده که برای نخستین بار نوروز را به صورت رسمی و آشکارا تحریم کرده است. برخی این نظر را مطرح کرده‌اند که طالبان به دلایل «قومی» و «سیاسی» با نوروز مخالفت می‌کند؛ چرا که نوروز را متعلق به تبار خود و به سود قدرت خود نمی‌داند. طالبان خود چنین استدلالی را مطرح نکرده‌ است.

گرامیداشت نوروز، پس از اشغال اول طالبان

گرامیداشت نوروز در افغانستان پیشینه‌ طولانی دارد، این جشن از هزاران سال بدین سو در افغانستان تجلیل می‌شود، در مورد چگونگی و زمان پیدایش نوروز در کشور اسناد موثقی در دست نیست، اما عده‌ای عمر آن را هم اندازه‌ی پیشینه اقوام آریایی می‌دانند. تا قبل از طالبان گرامیداشت عید نوروز در افغانستان به صورت رسمی و با برگزاری آیین‌های سنتی و مذهبی برگزار شده و تا پیش از فروپاشی دولت جمهوری و شکل‌گیری دولت طالبان در ۲۵ مرداد سال ۱۴۰۰ عید نوروز در افغانستان تعطیل رسمی بود و مردم این کشور برای رهایی از زمستان سرد و خشک و تجلیل از نوروز و سال نو هجری شمسی از روزها قبل آماده برگزاری این جشن می‌شدند.

آیین‌های سنتی نوروز

در این بخش به اختصار به آیین‌های سنتی جشن نوروز که توسط مردم افغانستان برگزار می‌گردد اشاره می‌گردد. جشن گل سرخ در بلخ، گل نارنج در ننگرهار، گل بادام در دایکندی، گل انگور در هرات، گل زرد در کاپیسا، گل انار در قندهار، گل ارغوان در ولایت پروان از جمله برجسته‌ترین و با شکوه‌ترین آیین‌های نوروز در افغانستان به شمار می‌رود.

تزئین و رنگ آمیزی منازل برای استقبال از بهار

پخت غذاهای ویژه برای روزهای نوروز معمولا غذای سبزی چلو در شب سال نو هجری شمسی، پخت کلوچه که به آن کلوچه نوروزی می‌گویند و فقط در نوروز پخته می‌شود. رسم قدیمی پخت سمنو توسط زنان افغان که از آغاز شب نوروز تا سپیده دم اولین روز بهار به صورت دسته جمعی و همراه با خواندن اشعار قدیمی انجام می‌شود.

تجمع بانوان افغان تا نیمه‌های شب در کنار آتشی که روی دیگ بزرگ سمنو قرار دارد، و تا آماده شدن کامل سمنو قصه‌گویی و شادمانی می‌کنند. آماده کردن هفت میوه نیز ترکیبی از هفت نوع میوه خشک بادام، گردو، پسته، کشمش، زردآلو، سنجد و قیسی از دیگر رسم‌های ویژه نوروز در افغانستان که مردم چند روز قبل از عید نوروز تهیه و از میهمانان پذیرائی و استقبال می‌کنند. شیرینی و شکلات نیز جایگاه خود را دارند. آتش افروختن، بلاگردانی یا کوزه شکستن، اسپند دود کردن، به دشت و صحرا رفتن، تخم مرغ جنگی، آش مراد پختن و قاشق زنی دختران،‌ گره زدن سبزه توسط دختران، عیدی گرفتن کودکان، در آب افکندن سبزه‌ها، پختن ماهی و جلب نیز از رسوم برخی اقوام در افغانستان است که در برخی از استان‌ها با سنت‌های جداگانه نیز همراه است.

آیین‌های مذهبی نوروز

بلند کردن «جَهنده» (پرچم) یا همان جهنده بالا در شهرهایی، چون کابل و مزارشریف از جمله مهمترین آیین‌های مردم افغانستان در روز اول بهاراست. جَهنده «عَلمی» بلند است که با پارچه‌های رنگی تزیین شده و منقش یه آیات قرانی می‌باشد. در سال‌های گذشته (پیش از تسلط طالبان) در شهر مزارشریف این مراسم با حضور مقام‌های دولتی، میهمانان خارجی و مردم با شکوه خاصی در محل زیارت منسوب به حضرت علی برگزار می‌شد. مردم افغانستان اعتقاد دارند که اگر جَهنده در هنگام برافراشته شدن بدون کجی بالا رود، سال پیش‌رو سالی خوش برای مردم افغانستان است و اگر به سمت چپ از زمین بلند شود سال جدید با اتفاقات خوبی همراه نخواهد داشت.

طالبان و نوروز

رژیم طالبان در سه‌ سال گذشته مانع برگزاری جشن سنتی نوروز در طبیعت و زیارتگاه‌ها از جمله زیارتگاه موسوم به «روضه شریف» در مزارشریف، مرکز ولایت بلخ، شده است‌، در حالی که همواره نوروز به‌صورت گسترده و رسمی در این مکان برگزار می‌شد. پس از بازگشت طالبان در اگوست سال ۲۰۲۱، متاسفانه تعطیلات نوروز از تقویم رسمی کشور حذف گردیده و آن‌ها از برگزاری مراسم رسمی نوروز مانند مراسم جهنده بالا در شهرهای کابل و مزار شریف جلوگیری کردند. مخالفت حکومت طالبان با برگزاری مراسم نوروز ریشه در تعصبات مذهبی و قومی این گروه دارد. از سویی طالبان به عنوان یک گروه افراطی مذهبی، جشن نوروز را سنت زرتشتی‌گری و مجوسی خوانده و سوی دیگر آن ها در محیطی رشد و نمو یافته‌اند که فرهنگ تجلیل از نوروز در سطح ضعیفی قرار داشته است . آیا مخالفت با نوروز انگیزه‌های دینی دارد یا انگیزه‌های دیگر؟ در این مطلب به گونه فشرده به این پرسش‌ها پرداخته می‌شود. این گروه ظاهرا به سه دلیل با نوروز میانه ندارد:

اول این‌که نوروز در نگاه طالبان پدیده خارجی و ضد دینی است که بایستی از آن ارزش‌زدایی شود تا دیگر مردم به تجلیل از آن روی نیاورند. ادعای طالبان این است که نوروز زاده فرهنگ مجوسی است، در اسلام ریشه ندارد و تجلیل از آن به‌مثابه روز عید یا خوشی حرام است و عامل آن مرتکب گناه می‌شود.

دوم، این واقعیت است که نوروز در مناطق شمالی، شمال‌شرقی، غربی و مرکزی افغانستان بیش‌تر گرامی داشته می‌شود‌. گروه طالبان که زاده جنوب کشور است، به اقتضای الزامات محیطی به تجلیل از نوروز رضایت نمی‌دهد.

سوم، طالبان نوروز را جزئی از فرهنگ ایران باستان می‌دانند در حالی که نوروز البته در عصر حاضر در انحصار ایران نیست و نزدیک به بیست کشور دنیا همه‌ساله از آن تجلیل به عمل آورده و شماری هم یک روز را به مناسبت آن تعطیل اعلام می‌کنند. مهم‌تر از آن، سازمان ملل متحد نیز نوروز را به رسمیت شناخته است. حتی مقام‌های دولت‌های غربی که از نوروز ظاهراً تجلیل نمی‌کنند، به کسانی که از این مناسبت تجلیل می‌کنند، پیام تبریک ارسال می‌کنند. آن‌گونه که دیده می‌شود، مخالفت طالبان با نوروز بیش از آن‌که از منظر دین باشد، متاثر از آداب و رسوم قبیله‌ای است که طالبان در محیط زنده‌گی‌شان با آن خو گرفته‌اند و نوروز را ناسازگار می‌دانند. این جزوی جدایی‌ناپذیر منظومه فکری طالبان است که هر آن‌چه را که نمی‌پسندند، برای تحریم آن ده‌ها آیه و حدیث و روایت قطار می‌کنند. یا هم آن‌چه به اصطلاح ارزش‌های ملی خوانده می‌شود، در برابر آن علم می‌کنند. کاری که دقیقا با بستن مکاتب و دانشگاه‌ها به ‌روی زنان و دختران، کرده‌اند. البته مخالفت با نوروز با رویکرد قومی-قبیله‌ای به طالبان خلاصه نمی‌شود، بلکه چهره‌های معروفی در حکومت پیشین بودند که با نوروز و فرهنگ تجلیل از آن چون این گروه میانه نداشتند. این‌که در محفل‌های گرامی‌‌داشت از نوروز شرکت می‌کردند یا به مردم اجازه برگزاری جشن می‌دادند، دلیلش این بود که نمی‌توانستند در برابر خواست بخش بزرگی از جامعه مقاومت کنند، وگرنه نوروز نیز به سرنوشت واژه دانشگاه در همان زمان گرفتار می‌شد. برای همین، حکومت‌های حامد کرزی و محمداشرف غنی برای پر‌بار شدن جشن نوروز کار درخور توجهی انجام ندادند. تنها کاری که انجام می‌شد در ولایت بلخ آن هم توسط حکومت محلی بود که اکثر اوقات بدون هماهنگی با حکومت مرکزی هم بود. بسیاری از مردم و فرهنگیان افغانستان بر این باور هستند که ممنوع کردن گرامیداشت نوروز از سوی طالبان ضربه جبران‌ناپذیری بر فرهنگ کشور وارد کرده است و افغانستان جایگاه فرهنگی‌اش را در میان کشورهای جهان از دست داده است.

جشن نوروز در سال1404

سال 1404 هجری شمسی چهارمین سالی است که مراسم رسمی جشن نوروز در افغانستان برگزار نمی‌شود. طالبان در سال ۱۴۰۰ خورشیدی، تجلیل از نوروز را در کشور ممنوع کردند و به شهروندان اجازه تجلیل از سال نو را ندادند. در ابتدای این نوشتار اشاره شد که طالبان در اولین سال تسلط خود اعلام کرد که نوروز در افغانستان دیگر تعطیل رسمی نیست و مراسم نوروز را به صورت رسمی برگزار نمی‌کند ولی از برگزاری جشن نوروز توسط شهروندان افغانستان جلوگیری نخواهد کرد، اما بنابر اخبار منتشره در رسانه‌ها بسیاری از مردم به علل زیر یا نوروز را برگزار نکرده و یا این جشن به صورت خیلی محدود برگزار شد.

طالبان نوروز را ریشه‌کن می‌کند؟!

نوروز در میراث جهانی ناملموس یونسکو ثبت شده است و ۱۲ کشور دیگر در دنیا به این میراث پیوسته‌اند. این اتفاق خوش‌یمن به تنهایی شهادت می‌دهد که نوروز در بیش از ۱۲ کشور دنیا سال‌های دراز است که برپا می‌شود. از آن مهم‌تر شما شاهد این هستید که این جشن در بسیاری از کشورهایی که حتی عضو پرونده ثبت جهانی آن هم نیستند، برگزار می‌شود. ما ممکن است که مرزهای سیاسی ایران را به یاد آوریم و علامت‌هایی را به صورت مشخص در ذهن داشته باشیم، اما ایران به معنای واقعی یک قلمرو فرهنگی است. این مرزهای ایران فرهنگی کجاست؟ هر جا که نوروز را جشن بگیرند. هر کجا که اسامی شاهنامه جریان داشته باشد. حتی شاهد این هستیم در برخی از کشورهایی که عضو پرونده جهانی نوروز در یونسکو هستند ما دچار یکسری اختلافات سیاسی هستیم، اما نوروز این مرزها را نادیده می‌گیرد به دل‌های مردم نفوذ می‌کند و این عمق استراتژیک سرزمینی است که در آن چنین جشنی خلق شده است. عید نوروز پیش از دوران ریاست‌جمهوری بیل کلینتون چندان مورد توجه دولتمردان آمریکایی نبود‌. در آن دوران روابط میان تهران و واشنگتن پس از تسخیر سفارت آمریکا در ایران و سپس جنگ ۸ ساله با عراق روندی به‌شدت خصمانه به خود گرفته بود، اما پس از آن شاهد این بودیم که سفره هفت‌سین به کاخ سفید راه یافت. به‌نظر من از زمانی که جامعه ایرانی در آمریکا و کانادا زیاد شدند، به نوعی سیاست‌مداران با این آیین آشنا شدند و این آیین را پذیرفتند. هر چند از دیرباز در بسیاری از کشورها نوروز برپا می‌شد، اما گرفتن نوروز در کاخ سفید پدیده تازه‌ای است. البته کانادا هم نوروز را به عنوان یک عید جهانی به رسمیت شناخته است. در واقع نوروز جوهری دارد که نه تنها به صورت فیزیکی، بلکه به عنوان یک هویت و میراث معنوی به سرزمین‌های دیگر هم می‌رود. پس از به قدرت رسیدن طالبان، آیین‌های ایرانی همچون نوروز یا یلدا با ضدیت مواجه شده. همان‌طور که پیش از این در کشورهای تاجیکستان و ارمنستان و کشورهای شکل‌گرفته پس از فروپاشی جماهیر شوروی شاهد هستیم. در ترکیه هم زمانی برگزاری این آیین ممنوع بود و حتی با برگزار‌کنندگان آن با خشونت برخورد می‌شد. من فکر می‌کنم که نوروز پوستش کلفت است، ما هزاران سال شاهد داریم که گروه‌ها و افراد بسیاری می‌خواستند بساط نوروز را جمع کنند، اما نوروز بساط آن ها را جمع کرد. نوروز زورش زیاد است و همه آن ها را از میدان به‌در کرد.

دکمه بازگشت به بالا