مصرفگرایان قدرت در سایهی هژمونی قومی: از داودزی تا بنبست سیاسی

با اعلام محمد عمر داودزی بهعنوان رئیس اجراییهی شورای ملی برای نجات افغانستان، واقعیت تلخی بار دیگر رخ نمود: نیروهای ضدطالب، بهویژه در میان غیرپشتونها، هنوز از ساختن یک گفتمان مستقل، راهبردی و معطوف به قدرت ناتواناند. این تصمیم نه حاصل بازنگری در تجربههای پیشین، بلکه ادامهی همان چرخهی تکراری بازتولید چهرهها و الگوهای شکستخورده است؛ نشانهای از سیاستورزی مصرفگرا که در آن، بهجای خلق افق جدید، به گذشتهی بینتیجه تکیه میشود.
بهقول سعدی رح:
هر که ناموزد ز روزگار / هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
تضاد دردناک اینجاست که در میان پشتونها، حتی متضادترین گرایشهای فکری – از آتئیست تا بنیادگرا و از سکولار تا کمونیست – هنگام تقابل با مسألهی قدرت، همراستا و همافق میشوند. آنان با همهی تفاوتها، در لحظههای سرنوشتساز، هدف مشترک تحکیم هژمونی قومی را تشخیص داده و اختلافات ایدئولوژیک را موقتاً کنار میگذارند.
در سوی مقابل، جریانهای غیرپشتون یا درگیر اختلافات فرسایندهی درونیاند یا در نقش پیادهنظام پروژههای دیگران ظاهر میشوند. چیزی بهنام گفتمان مستقل، بدیل قدرتمحور، یا روایت معنادار از آینده، در کار نیست. سیاستمداران غیرپشتون بیش از آنکه کنشگر باشند، مصرفکنندهی تصمیمها و رویدادهای تحمیلشدهاند؛ فاقد جسارت برای ساختن نیروی منسجم و فاقد افق جمعی.
چه باید کرد؟
تحول از ذهن آغاز میشود. تا زمانیکه جریانهای غیرپشتون روایت مستقل خود را از تاریخ، قدرت و آینده شکل ندهند، از این دور باطل رهایی نخواهند یافت. تنها با عبور از وابستگی به چهرهها و گفتمانهای تحمیلی، و با بازسازی مفاهیم کنش، قدرت و همبستگی، میتوان نیرویی خلق کرد که نه در حاشیه، بلکه در متن سیاست، آینده را رقم بزند.”
نویسنده: عبدل خراسانی