وضعیت پناهجویان افغانستان در پاکستان؛ «چیزی جز رنج در پاکستان وجود ندارد»
پاکستان، همسایهی جنوبی افغانستان یکی از مقصدهای اصلی پناهجویانی است که بعد از رویکار آمدن حکومت سرپرست به آنجا مهاجر شدهاند تا از آنجا به کشورهای مهاجرپذیر پناهنده شوند. اما پاکستان نه تنها در امر میزبانی از پناهجویان افغانستان و روند اسکان موقت آنها کاری نکرده بلکه در بدرفتاری با مهاجران از هیچ اقدامی پرهیز نکرده است.
منابعی که من با آنها صحبت کردم همه پس از رویکار آمدن حکومت سرپرست بنابه دلایل مختلف از جمله تهدیداتی که در افغانستان متوجه آنها بوده موقتا به پاکستان مهاجر شدهاند. اکثر پناهجویان افغانستان در پاکستان از بیم بازداشت و شکنجه در زندانهای پاکستان از محلی به محلی دیگر میروند و مکان ثابت برای اسکان ندارند تا دنبال کاری بگردند و خرچ خود و خانوادهی خود را پیدا کنند.
از سوی دیگر، با اینکه شمار زیادی از پناهجویان افغانستان کارت مهاجرت کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (یو ان ایچ سی آر) را دارند اما پولیس پاکستان بیاعتنا به این اسناد، آنها را «خوسرانه» بازداشت میکند. منیزه کاکر، وکیل مدافع زندانیان افغانستان در شهر کراچی پاکستان پیشتر ادعا کرده بود که پولیس پاکستان اسناد بسیاری از مهاجران را به محض بازداشت از بین میبرد.
در بسیاری از موارد، شیوهی رفتار دولت پاکستان با مهاجران افغانستان «غیرانسانی» و «نفرتانگیز» توصیف شده. یکی از پناهجویان که با شوهر و دختر خوردسالش به مدت ۲۱ ماه میشود که در پاکستان به سر میبرد به خامه پرس گفت: «نه خودم و نه شوهرم نمیتوانیم در افغانستان زیر حاکمیت طالبان زندگی کنیم؛ یعنی امکانش نیست. کیس پی۱ امریکا را داریم اما برای قبولی آن باید این برزخ گرم نفرتانگیز (پاکستان) را تحمل کنیم.»
به گفتهی او، دولت پاکستان در ابتدا به بهانههای مختلف در میدان هوایی یا هر جای دیگه از مهاجران افغانستان پول میگرفت اما اکنون که پناهجویان پولی برای خرچ کردن ندارند، به بازداشت، شکنجه، تعقیب، اخراج کردن اجباری، نابود کردن اسناد اقامت و در مواردی نیز به اختطاف مهاجران روی آورده است.
یک پناهجوی دیگر که شبهنگام از خیابانی در اسلامآباد با من صحبت میکرد گفت: جایی برای خوابیدن جز کف خیابانها یا حاشیهی پارکها نیست. او جوان ۲۸ سالهای است که بخاطر ترس از جانش به پاکستان رفته و در مدت کمتر از دو سال ۳ دفعه بازداشت شده و چندین بار به محض روبرو شده با پولیس پاکستان، چندین خیابان را دویده و کوچههای تنگ و تاریک را پشت سر گذاشته تا بازداشت نشود.
با خانوادهی این جوان که در کابل زندگی میکنند صحبت کردم: مادرش میگوید علی (مستعار) صدایش تغییر کرده و کمحرف شده است. به گفتهی مادرش، او دیگر آن علی سابق نیست و چیزی او را سر شوق نمیآورد.
از علی پرسیدم که نگرانی خانوادهاش در مورد او حقیقت دارد؟ علی در پاسخ گفت: زندگیام فرپاشیده و هرچه دلیل برای ادامه دادن داشتم را از دست دادم. گاهی یادم میرود در پاکستان هستم و باید کارهای کیسام را دنبال کنم. از اینکه روند پذیرش اینقدر طولانی شده، چشمانداز زندگی را برایم به آتش سوزانی تبدیل کرده است و برخوردها در اینجا (پاکستان) نیز آدم را در مورد داشتن آیندهی بهتر به شک و تردید میاندازد.
یک پناهجوی دیگر که به تازهگی پاکستان را ترک کرده و به فرانسه رفته است به خامه پرس گفت: طبق تجربهی من از دو سال زندگی در پاکستان، این کشور چیزی جز رنج به آدم تحمیل نمیکند. او از دیگر مهاجران خواست که پیگیر کیسهای مهاجرتیشان باشند وگرنه زیر بار توهین، بدرفتاری، فقر و تحقیر خرد میشوند و دیگر هیچ انرژی به خاطر پیگیری کارهایشان نخواهند داشت.
بیشتر پناهجویانی که در پاکستان به سر میبرند از طرف حداقل یکی از کشورهای مهاجرپذیر کیس دارند اما پیگیری این کیس دشوار است چون دولت میزبان مانع از این میشود و حتی وقتی که شخص ویزای کشور مقصد را دریافت میکند باید پول گزافی با خود داشته باشد چون ماموران میدان هوایی به بهانههایی که جدیدا ابداع کرده به اخاذی از مهاجران روی آوردهاند.