افغانستاننگاه‌ها

لوگر خونین، میان امارت طالبان و‌ جمهوریت ارگ، چه باید کرد؟

با یک‌ مقایسهٔ سطحی آمار قربانیان دوران مقاومت ضد تروریزم-طالبان و بیست سال تا امروز، چگونه است که دایرهٔ جنگ گسترش پیدا کرد، آمار قربانیان بشدت بالا رفت، امنیت روانی مردم تضعیف گردید، تروریزم و طالبان قوی تر شد و حاکمیت نسبت به هر زمان دیگر بی اعتبار تر از آب بیرون برآمد؟

میشود کسانی که مدت ۲۰ سال تیکه داران قدرت و خزانه داران ثروت جهان در افغانستان بوده اند، مسؤولانه پاسخ بدهند، با کدام محاسبه کشور را به اینجا کشانیدند؟ استراتیژی بازیگران جهانی بود یا وابستگی زمامداران ما؟

امروز به دروازهٔ مرگ و زنده گی ایستاده ایم، وقتش رسیده تا اولیای امور از مرحلهٔ تقبیح و تقدیس فراتر بروند و پاسخگو باشند.
اینبار اما آقای دانش و آقای اتمر دو مقام مسؤول، حملهٔ لوگر را یک پیام خطرناک خواندند، خواهان سرکوب طالبان و اتحاد مردم شدند.

موافقم، اما برای اتحاد، ابتدأ به بلوغ سیاسی و مسؤولیت پذیری حکومتی ضرورت داریم تا بقای خود را در دوام جنگ نبیند، به انحصار و خود کامگی پایان دهد، از سیاست تفرقه و تبعیض دست بردارد، از دوست و دشمن تعریف مشخص داشته باشد.

مهم‌تر اینکه، مصلحت ملی باید از اجماع اتاق کوچک جمهوریت بیرون‌ گردد، دولتی بمیان آید تا خطوط قرمز خود را یکی پی دیگری نشکند، سپهری باشد به تمامی نیروهای سیاسی تا همه به اجماع ملی برسند، مالک جنگ و صلح خود شوند و از موضع تغییر بنیادی، تصمیم جمعی بگیرند.

در این ماه مبارک رمضان بروح پاک شهدای لوگر، غزنی، هرات و پروان دعا مینماییم. غم همهٔ مان یکیست.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا