در دو سال گذشته خبرنگاران -بهویژه خبرنگاران زن- در رسانههای مختلف با چالشهای متعددی روبهرو بوده اند. تقلیل و عدم پرداخت به موقع حقوق و امتیازات، سانسور درون سازمانی و بیرون سازمانی، اعمال محدودیتهای کاری و نبود مصئونیت جانی و شغلی از مهمترین چالشها دربرابر خبرنگاران و کارکنان زن در رسانهها بوده است.
در این گزارش تلاش شده است تا با خبرنگاران زن صحبت شود. مصاحبهشوندگان زنان خبرنگار یا کارکنار زن در رسانهها است که از اعمال محدودیتها روایت میکنند.
شريفه، خبرنگار يکی از رسانههای تصويری در مورد چالشهای خبرنگاران زن در رسانه ها میگوید: «مشكلات خبرنگاران زن در رسانهها بیشتر است. وقتی در رسانه بهخاطر گرفتن وظيفه ميرويم، حق اول به مردها داده میشود، محدوديتها از طرف مسئولين رسانه در تمام بخشها زياد است. معاشات ما به وقت داده نمیشود، سوژههای گزارشمان را به دل خود انتخاب كرده نمیتوانيم.»
پس از تحولات سیاسی در کشور، شمار قابل توجهی از خبرنگاران زن بهگونهای که آنرا دستهجمعی توصیف کردهاند از رسانهها حذف شدند. برخی دیگر علی الرغم تبعیض جنسیتی هنوز هم در رسانهها به فعالیت شان ادامه می دهند.
زينب، خبرنگار يكی از رسانههای صوتی در شهر کابل در این مورد میگوید: «مديران خبر، رفتار خوب با خبرنگاران زن ندارند، اتاقهای کاری ما جدا است، راه رفت و آمد ما جدا است.»
به گفتهی زینب برخی رسانهها، خبرنگاران را به شکل کارآموز و بدون معاش استخدام میکنند كه بعد از ختم دوره كارآموزی بهعنوان کارمند رسمی گماشته شود؛ اما بعد از سپری شدن دوره كارآموزی به دلیل چالشهای اقتصادی آنان استخدام نمیشوند.
بینظیر بکتاش، معاون و مدیر برنامههای تلویزیون یک، میگوید محدود ساختن و متوقف شدن فعالیت بیشتر رسانهها و چالشهای اقتصادی آنان باعث بیتوجهی به مسئلهی جندر در رسانهها شده است.
او میگوید: «متأسفانه در بیشتر از دو سال، شرایط و اوضاع، نه تنها که بهتر نشده؛ بلکه روز به روز وخیمتر شده و فاصله گرفتن اکثر کدرهای زن نیز بر این بحران اضافه شده است.»
خانم بکتاش در مورد تفاوت معاش زنان خبرنگار با سایر کارمندان رسانهای میافزاید: «چالش دیگر در رسانهها، بیانصافی و نبود توازن در حقوق و امتیازات کارمندان زن و مرد است، طوریکه معاش یک مرد، معادل معاش پنچ خانم میباشد.»
از سوی هم، یک خبرنگار زن که از ذکر نامش در این گزارش خودداری کرده، میگوید: «کارآموز استم؛ همان اندک معاشم را به وقت نمیدهند. گاهی دو ماه بعد، گاهی سه ماه بعد میدهند.»
سانسور درون سازمانی و بیرون سازمانی، عدم دسترسی به اطلاعات و آزار و اذیت در بیرون برای خبرنگاران زن چالش دیگری است.
تمنا، یکی از خبرنگاران تازهکار میگوید: «زنان در همه حالات با مشکلات روبهرو هستند، چون خودم تازه دانشگاه را تمام کرده بودم در هر رسانه که مراجعه میکردم با توهین و تحقیر روبهرو میشدم، حرفشان این بود که تو تجربه نداری و به کسانی که تجربه ندارند ما وظیفه داده نمیتوانیم. خوب زمانیکه رسانههای ما کارمند استخدام نکنند ما چگونه تجربه حاصل کنیم.»
بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی دفتر نی یا حمایت کننده رسانههای آزاد افغانستان، در دو سال گذشته بیش از 90 درصد خبرنگاران و کارکنان رسانهای زن وظایف شان را از دست داده اند.
ظریف کریمی، مسئوول نی یا حمایت کننده رسانههای آزاد افغانستان میگوید: «ما در مجموع نزدیک به 4000 خبرنگار و کارکن رسانهای زن در افغانستان داشتیم که از این میان فعلا کمتر از 1000 خبرنگار و کارکن رسانهای زن در افغانستان مصروف فعالیت هستند»
با این همه، ذبیح الله مجاهد، سخنگوی امارت اسلامی میگوید که حکومت از خبرنگاران و رسانهها در کشور پشتیبانی میکند.
اوگفت: «رسانهها در فعالیتهایشان آزاد هستند و تلاش میکنیم رسانهها فعال باشند و به مشکلات شان رسیدگی صورت گیرد و در بخش اقتصادی، تاجران و صنعت کاران را تشویق به همکاری و دادن اعلانات میکنیم.»
این درحالی است که قانون رسانههای همگانی، قانون دسترسی به اطلاعات و مقررههای مربوطه در بخش رسانهها از سوی امارت اسلامی نهایی و نافذ نشده که این خلای قانونی باعث چالشهای روزافزون در برابر رسانهها و خبرنگاران شده است.