افغانستاننگاه‌ها

عدم آشنایی با فرهنگ مطالعه و بررسی عمده‌ترین عوامل آن

نویسنده: قیس رحیمی

فرهنگ و شخصیت معمولا از دوره كودكی در انسان شكل می‌گیرد و تا پایان عمر نیز با او خواهد بود. در کشورهایی که مطالعه و دسترسی به کتاب در بالاترین سطح خود قرار دارد، رشد شخصیتی در آن جوامع نیز گراف صعودی را پیموده است. افزایش آگاهی و رشد مطالعه باعث آگاهی افراد از حقوق و فرهنگ اجتماعی می‌شود که آنان را در هم‌زیستی با سایر افراد اجتماع کمتر به مشکل رو‌بررو خواهد کرد.

اما در کشورهایی که سرانه مطالعه و آمار آموزش و پرورش در آن در حداقل خود قرار دارد، مانند افغانستان که سرانه مطالعه به کم‌تر از یک‌دقیقه می‌رسد، رشد شخصیتی هم با مشکل مواجه شده و زیست مسالمت‌آمیز نیز مختل می‌شود.

دلایل متعدد در پایین بودن سطح مطالعه در افغانستان نقش دارد. عمده‌ترین آن پایین بودن سطح سواد، بلندبودن نرخ فقر در سراسر کشور و عدم آشنایی فرهنگ کتاب‌خوانی ارزیابی شده است.

۱: بی‌سوادی

علم و دانش رابطه مستقیم و دو طرفه‌ای با مطالعه دارد، و باعث تقویت یک دیگر می‌گردند. جوامعی که سطح سواد در آن بلند است، گراف سرانه مطالعه آن نیز در حال افزایش می‌باشد. و اما در افغانستان، طبق گزارش یونسکو نرخ سواد به 38.2 درصد می‌رسد. این آمار نشان میدهد که بیشتر از نصف جمعیت کشور از سواد محروم هستند که این امر پیامدهای ناگواری نیز در پی داشته است. نگرانی‌ها در مورد سطح سواد و پیامدهای آن در افغانستان با روی کار آمدن دوباره‌ی امارت اسلامی و محروم شدن دختران از آموزش به بالاترین حد خود رسیده است.

۲: فقر

طبق آمار سازمان ملل در سال 2023 حدود 34 میلیون تن در افغانستان در فقر قرار دارند. این ارقام نشان می دهد که بیشتر از نصف جمعیت افغانستان توانایی تهیه مواد اولیه برای تأمین نیازهای زندگی‌شان را ندارند. با توجه به این ارقام، امکان تهیه کتاب و هزینه کردن در این زمینه تا حدودی ناممکن به نظر می‌رسد. بدون شک، این روند در کاهش سرانه مطالعه هم می‌تواند تاثیرگذار باشد. از سوی هم کتابخانه‌های عامه که به صورت رایگان کتاب را در اختیار افراد قرار می‌دهند، در افغانستان به گونه‌ی محدود وجود دارند. از طرف دیگر فقر منابع باعث شده کتابهای موجود در کتابخانه‌های عامه افغانستان نتواند نیازهای نسل امروز را رفع کند. از همین رو روزانه فقط افراد محدودی که امکانات مالی خوبی ندارند با ناچاری برای تکمیل پایان‌نامه‌های خود به این مراکز سر می‌زنند. این نشان میدهد که کتابخانه‌های عمومی، به صورت کل مرجعیت شان را به عنوان مرکز مطالعه از دست داده اند.

۳: وضع محدودیت بر نشر و ناشران

بازار کتاب در افغانستان به صورت قابل توجه از ایران تمویل می‌شد. اکثر کتاب‌ها در ژانرهای مختلف و ترجمه فارسی که در ایران به نشر می‌رسند، به بازار کتاب افغانستان نیز سرازیر می‌شد که تا حدودی امکان تهیه کتاب را راحت تر می ساخت. اما بعد از روی‌کار آمدن امارت اسلامی وارد کردن عناوین زیادی در افغانستان ممنوع قرار داده شده است. از سوی هم ناشران قبل از نشر کتاب باید کتاب‌ها را برای برسی به کمیته مربوط به وزارت اطلاعات و فرهنگ بفرستند که در صورت تایید اجازه نشر آن را می‌یابند و در صورت ممنوعیت اثر از نشر باز می‌ماند. عدم دسترسی به بازار کتاب و محدود شدن عناوین مختلف، آمار مطالعه در افغانستان را متاثر ساخته است.

۴: جنگ تکنالوژی و کتاب

دیری نمی‌گذرد که نبود دسترسی به تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی، باعث شده بود افراد با خواندن و مطالعه کردن خود را سر گرم کنند. بخصوص در افغانستان در خانواده‌ها شهنامه خوانی، مثنوی خوانی و داستان‌های هزار و یک شب به گونه‌ی قابل توجه رایج بود. اما با ورود شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ی کتاب و مطالعه جایگاه‌اش را به تکنالوژی داده است. این جایگزین‌ها سبب شده اختلال رفتاری و شخصیتی در افراد به بار بیاید. در کنار سایر پیامدهایی که همگانی شدن تکنالوژي به‌بار آورده، در کاهش سرانه‌ی مطالعه نیز نقش کلیدی داشته است.

 

دکمه بازگشت به بالا