افغانستان

ارگ با تمام بود و نبودش فروریخت، برای ساختن این دیوار هزینه های سنگینی پرداختیم

ارگ با تمام بود و نبودش فروریخت، برای ساختن این دیوار هزینه های سنگینی پرداختیم، خون صد ها انسان این سرزمین پای این دیوار ریخت؛ اما از درون ارگ کسی آهی نکشید.
صدای صلح و برادری ما از دیوار آهنین ارگ عبورکرد، اما گوش کری ارگی ها نشنیدند، خون جوانان سر افراز این وطن در پیش چشمان ارگی ها می ریخت، چشمان کور ارگی ها نمی دیدند، ساکنان این سرزمین برای رسیدن به یک افغانستان مستقل، توسعه یافته، متمدن بعد از همه ی ناامیدی ها بار دیگر امید بسته بود، به درس وتحصیل رو آوردند، به هدف دست یابی به تخصص هزینه پرداختند تا مصدر خدمت به هم وطنانش گردند.
نیروهای امنیتی کشور سینه سپر کردند تا در برابر هر بیگانه یی محکم واستوار بی ایستند.
نسل تازه به دوران رسیده ی وطن با دستان ترک خورده اش، قلم را بر تبنگ ترجیح دادند تا برای یک افغانستان مترقی به دانش ودانایی و تخصص دست پیدا کنند، اما باری دیگر همه یی این امید ها وانتظارات به یاس ونا امیدی مبدل شد.
اکنون نیز با همه یی ساده لوحی و خوش باوری وتحلیل های میان تهی به یک ارگ دست نشانده یی دیگر امید بسته اید، هر هزینه یی که بپردازید، وهر انتظار و امیدی که از این ارگ سلطه پرور، ستم پرور داشته باشید، راهیست که به ترکستان می رویم.
زمان که ارگ، خانه ی مشترک همه ی مردم افغانستان، به مکان برای عیاشی، خوشگزرانی، فریب، تبعیض و.. تبدیل شد، بد بختی ونگون بختی مردم از همان زمان و همان مکان کلید خورد.
اکنون هم مردم افغانستان در کنار همه ی نا امیدی ها از ارگ نیکتایی دار و دریشی دار، به ارگ لنگی و پتو وریش و پیراهن تمبان دل خوش کرده اند که در باور حقیر سروپا تقصیر نیز راهیست که به ترکستان میرویم.
از درون این ارگ نه قلب برای کودک گرسنه می تپید و نه می تپد، از درون این ارگ چشمی به حال مرد وزن پیری که از گرسنگی پوست شکمش به استخوان هایش،چسپیده اند نه تر میشد و نه تر میشوند، از درون این ارگ هیچ وجدان بیداری را نمی بینی که از حالت احتضاری ملت مظلوم، فقیر، آواره و بیچاره این سرزمین باخبر باشند، دین، دموکراسی، اسلام، حقوق بشر، همه وهمه چه به ارگی های آن روز وچه به ارگی های امروز شعار بیش نیست.
وهیچ کشوری به منظور دلسوزی به مردم افغانستان، تلاش نمی کند، بل که برای تامین منافع خود شان، به هر شکل ممکن تلاش می کند .
اگر نفع غربی ها، برای قطع روابط ارگ جدید با شرقی ها به هزینه ی کنار گذاشتن بحث دموکراسی، حقوق شهروندی و حقوق بشرهم تمام شود، آماده است که این هزینه یی سنگین که مربوط مردم افغانستان است بپردازد، به شرط تضمین منافع خود شان در افغانستان، از جانب ارگ جدید.
پس هیچ راه برای بیرون رفت از بحران، جنگ، ویرانی، ستم، مزدوری، خیانت، باقی نمیماند، مگر این که به دو گزینه یی( فدرالی شد ن که کم هزینه تر است وتجزیه که پر هزینه است‌)، متوسل شویم.
حمیدالله اسدی

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا