افغانستاناقتصاد

فرا رسیدن زمستان و نگرانی‌ها از افزایش ناداری در افغانستان

با نزدیک شدن فصل سرما و ادامه‌ی مشکلات معیشتی، بسیاری از مردم، نگران فرارسیدن روزهای پیش رو هستند؛ مردمی که در زیر خط فقر قرار دارند و مشکلات آن‌ها در فصل سرما بیش از گذشته‌است. این درحالی است که این روزها، نرخ مواد خوراکی و مواد سوختی در حال افزایش است و در آستانه‌ی زمستان این نرخ‌ها دو برابر می‌شود.

برنامه‌ی جهانی غذا: برای کمک به‌مردم افغانستان، به ‌یک میلیارد دالر نیاز داریم

برنامه‌ی جهانی غذا برای افغانستان می‌گوید که از آغاز اکتوبر سال ۲۰۲۲ ماهانه برای بیش از ۱۵ میلیون تن در سراسر کشور کمک خواهد کرد.

وحیدالله امانی، سخن‌گوی این برنامه‌ می‌گوید: «این کمک‌ها تا ماه مارچ سال ۲۰۲۳ ادامه خواهد یافت و برای ادامه‌ی این کمک‌ها، به‌بیش از یک میلیارد دالر نیاز است.»

درحالی که کمک‌های سازمان جهانی غذا و برخی دیگر از سازمان‌های خیریه هم‌چنان به‌مردم افغانستان ادامه دارد؛ اما با نظر داشت میزان ناداری در کشور، این کمک‌ها بسنده نیست و نیازمندان از توزیع کمک‌های بشردوستانه شاکی استند.

به گفته‌ی این نیازمندان، این کمک‌ها به‌جای این‌که برای نیازمندان برسد، به آن‌هایی که شناخت و واسطه دارند، توزیع می‌شود.

محمد گل، یکی از باشندگان کابل که از یک پا معیوب است، چند بار به نهادهای خیریه مراجعه کرده‌است؛ اما نتوانسته کارت کمک را دریافت کند. وی می‌گوید: «بیادر در افغانستان اگر شناخت و واسطه نداشتی، هیچ هستی. مه که مستحق هستم و یک فامیل به گردنم است، صدایم را هیچ‌کس نمی‌شنوه، باورکن به مرگ خود راضی شدیم.»

بربنیاد برخی گزارش‌ها، طالبان در امور کمک‌رسانی سازمان‌های خیریه دخالت مستقیم دارند و سهم بیش‌تری از این کمک‌ها را بین افراد خودشان توزیع می‌کنند. خبرنگار تلویزیون آمو تلاش کرد تا نظر مسؤولان طالبان را داشته باشد؛ اما مؤفق به انجام این کار نشد.

روزهایی که سخت‌تر می‌گذرند

بسم‌الله، یک‌تن از باشندگان کابل، تنها نان‌آور یک خانواده‌ی هفت نفری بوده و از دو سال بدین‌سو، بیمار است. به‌دلیل انجام کارهای سخت، مهره‌های کمرش فاصله پیدا کرده و دیگر توان انجام کار سنگین را ندارد. با این حال، وی مجبور است برای پیداکردن لقمه نانی کار کند.

او در گوشه‌ای از شهر کابل دست فروشی می‌کند و می‌گوید: «عاید روزانه‌ی من نزدیک به ۲۰۰ افغانی است که برای یک فامیل هفت نفری کفایت نمی‌کند.»

دو پسر خُردسال او به‌دلیل ناداری نتوانسته‌اند به مکتب بروند و حالا بسم‌الله و خانواده‌اش درحالی به روزهای سرد زمستان نزدیک می‌شوند که هیچ پولی برای خرید خوراک و محروقات ندارند.

محمد، پسر بسم الله هشت سال سن دارد و برای کمک به خانواده‌اش، از بام تا شام در کنار جاده با کراچی اموال مردم را جابه‌جا می‌کند. او تا صنف دوم مکتب بیش‌تر درس نخوانده و ناداری برایش اجازه نداده تا تحصیلش را ادامه دهد.

محمد می‌گوید: «پدرم بیمار است و من مجبور هستم کار کنم. آرزو دارم دوباره به مکتب بازگردم.»

وکیل احمد، کارگر است و هر روز صبح همراه با چند تن دیگر که همه کارگر استند، در گوشه‌ای از شهر جمع می‌شوند تا کسی آن‌ها را برای کار ببرد و بتوانند از این راه، هزینه‌ی زندگی خود و خانواده‌‌ی شان را تأمین کنند. آنان خیلی از روزها نا امید به خانه برمی‌گردند.

وکیل احمد می‌گوید: «هر روز این‌جا می‌آیم؛ یک روز کار گیر می‌آید، ده روز دیگر نه. اگر کسی دنبال کارگر بیاید، صد نفر دورش جمع می‌شوند؛ چون حالت همه همین‌طور است.»

وکیل احمد می‌گوید که نتوانسته‌است برای فصل سرما آمادگی بگیرد و با تأمین نیازهای زمستان، ممکن است نتواند کودکانش را از خطر گرسنگی و سرمای پیش‌ رو نجات دهد.

در کنار تحولات سیاسی، وقوع رویدادهای طبیعی مانند سیل و زلزله، به تعداد افرادی که نیازمند کمک استند، افزوده و شمارنیازمندان در کشور نیز افزایش چشم‌گیری داشته‌است.

دکمه بازگشت به بالا