نگاه‌ها

آیا گناه قتل سنگین تر از گناه نفاق و کفر است؟

به باور من آری، چنین است، چون عقوبتی که در قرآن برای قتل تعیین شده است، سنگین تر از عقوبت نفاق و کفر است. قرآن در قبال قتل تساهل ندارد و خداوند اجازه نمی دهد حقی را که به بندگانش تفویض کرده است، هرکسی با خلق بهانه ای آن را از آن ها سلب نماید. گناه البته در همه ای اشکال آن بی حرمتی و حق ناشناسی در مقام عبودیت است اما، قباحت هر گناهی را نمی توان با قباحت قتل و کشتار بندگان خدا یکی گرفت. آری، چنین است اما، اجازه بدهید ببینیم که آیا برای چنین ادعایی شواهدی از قرآن می توان ارائه کرد.

قرآن کریم در باره ی عاقبت کار منافقان و کافران می فرماید:”و عدالله المنافقین و المنافقات و الکفار نار جهنم خالدا فیها، هی حسبهم و لعنهم الله و لهم عذاب مقیم” توبه 68

ترجمه: خداوند به زنان منافق و مردان منافق و کافران وعده ای 1) آتش جهنم را داده است 2) در آن برای همیشه می مانند، آن برای آن ها کافی است 3) و خداوند آن ها را لعنت کرده است 4) و برای آن ها عذاب جاویدان است.
اما حالا ببینید که در باره ی فرد قاتل چه می گوید: “و من یقتل مؤمناً متعمدا فجزائه جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه و لعنه و أعدّ له عذاباً ألیما” نساء 93

ترجمه: کسی که مؤمنی را عمداً به قتل می رساند 1) جزایش جهنم است2 ) در آن همیشه می ماند 3) و خداوند بر او خشم شده 4) و او را لعنت کرده 5) و عذاب دردناکی برای او فراهم نموده است.

تفاوت میان دو سیاق

1) چنانچه می بینید در آیه ای اولی تهدید الهی در رابطه به منافقان و کافران در چهار محور انعکاس یافت است در حالی که در آیه ای دومی و در رابطه به قاتل، این محور ها به پنج مورد رسیده اند.

2) در آیه ای اولی وقتی خدای تبارک و تعالی آتش جهنم و خلود در آن را برای منافقان و کافران وعده می دهد، بلا فاصله آن را برای آنان کافی می خواند و می فرماید: “هی حسبهم” اما، در آیه ای دومی و در رابطه به قاتل چنین نمی کند بلکه در کنار خلود در جهنم، استحاق خشم خود را بر وی نیز واجب می گرداند و می فرماید: ” و غضب الله علیه”

3) در آیه ای اولی در رابطه به منافق و کافر سیاق کلام خداوند با وعده آغاز می شود اما، در آیه ای دومی و در رابطه به قاتل سخن از وعده نیست بلکه عذاب الهی پیشاپیش انگار، محقق شده است.

4) در آیه ای اولی برای منافقان و کافران فقط آتش جهنم وعده داده شده است اما، در آیه ای دومی برای قاتل، اصل جهنم در نظر گرفته شده است یعنی مجموع دنیای ناشناخته، مخوف و تاریکی که آتش جزء آن است.
اگر این برداشت ها با حقیقت آیات فوق متجانس و هم نشین اند، آیا حجت بر ما تمام نشده و وقتی آن نرسیده است که بازی با حیات و زندگی مردم و بندگان خدا را به پایان ببریم..

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا