نگاه‌ها

آیا زلزله ی ترکیه نتیجه لغزش های بشری بود؟

شیخ پر دل از مشایخ نیکنام و خوش سخن جامعه اهل سنت ایران است. بسیار اند آن هایی که خطابه ها و موعظه های پر سوز ایشان را دنبال می کنند و از این انسان ارجمند تأثیر می پذیرند. اما، برای من بسیار حیرت آور این بود که آقای پردل به رغم تفاوت ها و تمایز ها با همگنان و هم قطارانش، در یک سخنرانی خود، زلزله ی اخیر ترکیه را پیامد عصیان و بی حرمتی یک جنرال ترک در برابر قرآن کریم می داند.

بنده، واقعا از ساده انگاری و موقف عاطفی ایشان در قبال یک پدیده ی کاملاً طبیعی شگفت زده شدم و از خود پرسیدم که ظرف بیش از بیست سال حضور حزب حاکم در ترکیه هزاران مسجد آباد گردید و میلیون ها زن و دختر با حجاب به حقوق انسانی خود رسیدند و گرایش های مذهبی و مظاهر دینی به شکل بی سابقه ی تقویت گردیدند و حتی روند اسلامیزه کردن ساختارهای امنیتی( ارتش، پولیس و استخبارات) در صلب کار و برنامه های حزب حاکم قرار گرفت، خداوند بابت این تحول، هیچ کاری برای ترک ها نکرد و باب فیضی را از در غیب بر روی آنها نگشود و اما، در مقابل وقتی یک نفر جنرال خطا کار آمد و به قرآن هتک حرمت نمود، مصیبت قرن را بر سر مردم این کشور فرود آورد!

بیایید از جناب آقای پردل بپرسیم که اگر بابت تخطی و معصیت یک نفر و یا یک مجموعه ی کوچک، ترکیه ی اسلامی مستحق چنین مصیبتی بزرگ شد، چرا بیش از هشتاد سال جنایت حزب کمونست در چین، نابودی کامل مناطق مسلمان نشین در این کشور، ویران کردن عبادتگاه های مسلمانان، تغییر مفردات اذان محمدی و بالآخره تعمیم و تقویت بی خدایی خشم آسمان را بر نینگیخت و چین را به خاک یکسان نکرد؟ چرا صدها سال است که کاباره ها در کشور های غیر اسلامی باز اند و زن و مرد یکجا با هم بد مستی می کنند و فراتر از آن، همجنس گرایی در مناطق مختلف جهان صبغه ی قانونی پیدا کرده اما، هیچ شهر و هیچ کشوری بابت این بیماری ها و قباحت ها خسف نمی شود و هیچ ملتی نابود نمی گردد اما،مسلمانان ترکیه، بخاطر خطا و معصیت یک فرد، گرفتار این همه بلا و مصیبت می شوند و یک سوم ساکنان، سابق دار الخلافه ی اسلامی در معرض مرگ و تهدیدهای مختلف قرار می گیرد و عرق شرم بر پیشانی اردوغان رهبر این کشور می نشیند؟

آیا پاداش اسلام گرایی و خدا خواهی در پیشگاه خداوند همین است؟ آیا خداوند با آن هایی که به سوی اسلام می روند و در خدمت این دین قرار می گیرند چنین می کند و برعکس بر سر همه ی فاسقان و فاجران در شرق وغرب این گوی خاکی تاج عزت می نهد؟
جناب آقای پر دل این طرز تلقی واقعا خطر ناک است. شما شک نداشته باشید که اگر بادها در همین استقامت بوزند و از منبر و مسجد این فهم های قاصر و این تفسیر های اشتباه آمیز کماکان تبلیغ شوند، باب الحاد در جوامع عقب افتاده و مالامال از مصائب اسلامی بیش تر باز می شود و افراد مصدوم و جوانان مأیوس و خانواده های آسیب دیده را در دام افکار و اندیشه های ویرانگر و ناخواستنی می افکند.

من اجازه می خواهم و باز از جناب شما احترامانه می پرسم که چرا زمانی که شراب نوشی و میگساری و زنبارگی در دربار یزید جاری بود و به دستور این هیولا، فرزندان پیامبر همه قتل عام شدند و بوسه گاه خاتم الرسل، گلوی مبارک حضرت امام حسین بریده شد و حتی سر طاهرش بر نوک نیزه ها به دربار شاهی به دمشق رفت و شهر پیامبر توسط مسلم بن عقبه ویران گشت و به صدها زن و دختر مظلوم از خانواده های انصار و مهاجرین تجاوز صورت گرفت و اصحاب پیامبر و فرزندان آن ها بی رحمانه به قتل رسیدند و کعبه توسط حجاح با منجنیق بسته شد و هفته ها جثمان پاک عبدالله بن زبیر بر سر چوبه های دار آویزان بود، آسمان خون نگریست و زمین شگافته نشد اما، وقتی یک جنرال خطا کار ترکی از خطوط قرمز گذشت، ترکیه در جهنم خشم خداوند فرو رفت؟

این رویکرد غیر مسئولانه و برگرفته از روایت های بی اساس، بجای این که تلنگری باشد برای بیداری و روی آوردن به ساز و کار های علمی برای مقابله با حوادث طبیعی، پنبه ی غفلت را در گوش ها فرو می کند و باب تواکل را عریض می گشاید و ما را دها و بلکه صد ها سال به تاریخ می برد!

آقای پردل مگر نخوانده اند که پیامبر اکرم در حدیثی صحیحی می فرماید:”إنَّ الشَّمْسَ والقَمَرَ لا يَخْسِفانِ لِمَوْتِ أحَدٍ ولا لِحَياتِهِ ..” آفتاب گرفتگی و مهتاب گرفتگی بخاطر مرگ و زندگی هیچ فردی اتفاق نمی افتد. یعنی این که خداوند برای این جهان قوانینی را وضع کرده است و نظام هستی مبتنی بر این قوانین و یا به تعبیر قرآن سنت های الهی، مدیریت می شود. این سنت ها در چارچوبه های معین عمل کنند و زیر بار اراده و فعل فاعلی نمی روند، قرآن می فرماید:” فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً” فاطر/43 هرگز در سنت الهی تغییری و دگرگونی نمی یابی. در همین سیاق فقط یک آیه بعد تر، قرآن کریم باز می فرماید:” وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا”فاطر/45، اگر خداوند مردم را به کیفر گناهان شان مجازات بکند، جنبنده ی را بر پشت زمین باقی نمی گذارد لکن(کار محاسبه ) آن ها را تا زمان معین به تاخیر می اندازد، اما هنگامی اجل آن ها فرا برسد، خداوند به(حال و روز) بندگانش بیناست. یعنی خوب می داند که کی چه کرده و مستحق چیست.

دکمه بازگشت به بالا