نگاه‌ها

کدام قدرت و کدام انتقال؟

تعریف طالبان از «نظام اسلامی» روشن است. ساختن یک حکومت مشارکتی با سیاسیون دوره‌ی جمهوری ناسازگار با ایدیولوژی طالبان است

حامد کرزی در گفت‌وگویی با واشنگتن‌پست گفته است که اگر غنی در 15 اگست سال 2021 فرار نمی‌کرد، وضعیت سیاسی افغانستان متفاوت می‌بود. این مدعا را حتا شماری از مقام‌های حکومت غنی مطرح می‌کنند.
سفیر خلیلزاد در مصاحبه‌های خود به نحوی همین موضوع را می‌گوید، ولی به نظر نمی‌رسد که این مدعا با واقعیت‌های روی زمین سازگار باشد.

گواهی شاهدان عینی، گزارش سفارت‌خانه‌های خارجی و چشم‌دید‌های بسیاری از ساکنان کابل در آن روز، نشان می‌دهد که دولت و رژیم امنیتی پایتخت، قبل از فرار غنی به تاریخ پیوسته بود. روز 12 اگست ولایات هرات، هلمند، قندهار، زابل و غزنی سقوط کرده بود و خط اول در میدان‌شهر تشکیل شد. شمال شرق، پل‌خمری و شبرغان قبل از آن سقوط کرده بود و مزار در حصر قرار داشت.

شام 13 اگست مزار هم به دست طالب افتاد و مارشال دوستم و جنرال عطامحمد نور به ترمز عقب‌نشینی کردند. در بعد از ظهر 13 اگست قبل از سقوط مزار، آخرین جلسه‌ی شورای امنیت ملی حکومت در ارگ برگزار شد. جنرال بسم‌الله محمدی وزیر دفاع وقت، جنرال ضیا سراج رییس عمومی امنیت ملی و سفیر وحید عمر رییس بخش روابط عمومی ریاست جمهوری، سه‌تن از اشتراک‌کنندگان آن جلسه، در نوشته‌ها و مصاحبه‌های شان گواهی داده اند که در آخرین جلسه‌ی شورای امنیت ملی، وزیر دفاع از ناممکن بودن جلوگیری از سقوط کابل سخن گفت. رییس امنیت ملی به گواهی سفیر وحیدعمر در همان مجلس نسبت به مستحکم بودن خط میدان‌شهر ابراز تردید کرد. داکتر عبدالله هم که تازه از دوحه آمده بود، در همین جلسه گفته بود که طالب می‌خواهد به زور مسلط شود و اراده‌ای برای حل سیاسی ندارد.

دیگر روشن شده بود که جمهوری چهارم به تاریخ پیوسته است و آخرین نفس‌هایش را می‌کشد. شب همین روز و بعد از سقوط مزار، اشرف‌غنی با وزیر خارجه‌ی امریکا صحبت کرده بود، ظاهرا در همین گفتگو که کسی گزارش دقیق از آن منتشر نکرده است، فیصله شده بود تا یک هیات تا 15 اگست به قطر برود و در مورد «انتقال قدرت» صحبت کند. گویا در همین صحبت این طور مطرح شده بود که طالب حاضر است به گونه‌ای حکومت آینده را تشکیل دهد که در آن شماری از سیاسیون زمان جمهوری به عنوان وزیر حضور داشته باشند.

چهارده اگست اشرف‌غنی پیامی نشر کرد که مشوره‌ها برای یافتن یک راه‌حل را آغاز کرده است، به نظر می‌رسد که این پیام بخشی از توافق او با وزیر خارجه‌ی امریکا بود. بعد از ظهر همین روز اشرف‌غنی در دیدار با سیاسیون به شمول حامد کرزی موافقت می‌کند که هیات به قطر برود و هر فیصله‌ای که در آن جا شد، مورد قبول او هم است. بام‌داد 15 اگست کابل در محاصره‌ی کامل قرار می‌گیرد و قبل از ساعت 10 صبح روند فروپاشی رژیم امنیتی پایتخت شروع می‌شود و تا یکی-دو ساعت دیگر، به مراحل نهایی می‌رسد. این موضوع را بیشتر کسانی که در آن روز در کابل بودند، تصدیق می‌کنند.

امرالله صالح هم سال گذشته نوشت که روز 15 اگست وقتی متوجه شد که دیگر با مقام‌های امنیتی پایتخت تماس ندارد، کابل را به قصد پنجشیر ترک کرد تا ترتیبات مقاومت را از آنجا بگیرد. وزیر عدلیه‌ی وقت هم باری نوشت که ساعت 10 قبل از ظهر وزارت را ترک کرد. مردم عام کابل هم آن روز سقوط را باور کردند و سراسیمگی، گریزگریز ، دزدی و هرج و مرج قبل از ساعت 11 در بسیاری از نواحی شهر کلید خورد. تا چاشت آن روز دیگر قدرتی به اشرف‌غنی نماند تا آن را به کسی «انتقال» دهد.

در گزارش استیوکول آمده است که سفارت امریکا از ساعت 9 بامداد پانزده اگست تخلیه‌ی تشدیدی را آغاز کرد، به دلیل این که رشته‌ی کنترل امنیتی ساحه‌ی سبز پایتخت از هم گسسته بود. سفیر وقت فرانسه هم در یک گفتگوی رسانه‌ای گفت که سفارت امریکا ساعت 9 بامداد 15 اگست به او خبر داده بود که دیگر این سفارت به امنیت زون سبز کابل باور ندارد.

طالب‌ها از ساعت 10 قبل از ظهر 15 اگست در نقاط مختلف پایتخت دیده شده بودند، شاید آنان هسته‌های خوابیده‌ی خود را در شهر بیدار کردند تا فرآیند فروپاشی سرعت بیشتر بگیرد. به نظر می‌رسید که آنان تعهد شان مبنی بر توقف در دروازه‌های کابل را جدی نگرفتند و همان طوری که انتظار می‌رفت به «فتح‌الفتوح» فکر می‌کردند. بنابراین هیچ دلیلی در دست نیست که نشان دهد با ماندن غنی وضع متفاوت می‌شد. البته این که غنی با فرارش خود را در حد یک زمام‌دار گریزی و وعده‌خلاف، در تاریخ تقلیل شان داد، بحث جدا است.

موضوع دیگر، واقعیت سازش‌ناپذیری سیاسی در ایدیولوژِی طالبان است. آنان غیر از بیعت به امیرالمومنین شان به راه‌حل‌های دیگر مثل حکومت مشارکتی باور ندارند. تعریف آنان از «نظام اسلامی» روشن است. ساختن یک حکومت مشارکتی با سیاسیون دوره‌ی جمهوری ناسازگار با ایدیولوژی طالبان است.

سوال این است که آیا آن اشخاص غیر طالبی که قرار بود در حکومت مشارکتی با طالبان وزیر شوند، حاضر بودند به امیرالمومنین آنان بیعت کنند؟
خلع امیرالمومنین و ایجاد حکومت با یک فرم دیگر، حتی در تصور طالب هم نمی‌گنجد. حال که حامد کرزی رییس‌جمهور پیشین آزادی بیان دارد، بهتر است در یک سخنرانی عمومی، مدعایش را به تفصیل توضیح بدهد و بگوید که بر اساس چه فکت‌هایی ادعا می‌کند که ماندن غنی وضع را متفاوت می‌ساخت؟
آیا با ماندن او نیروهای امریکایی حاضر می‌شدند از میدان طیاره‌ی کابل خارج شوند و در کمربند امنیتی پایتخت افغانستان سنگر بگیرند؟
یا کدام روند دیگر در جریان بود که تا حال کسی در مورد آن نمی‌داند؟
کدام عقل قبول می‌کند که یک نیروی پیروز مثلا دو هفته در پشت دروازه‌های کابل منتظر می‌ماند؟
مگر جبهه‌ی متحد در سال 2001 و نیروهای تنظیم‌ها و فرماندهان مختلف در سال 1992 پشت دروازه‌های کابل منتظر ماندند؟

فردوس کاوش

دکمه بازگشت به بالا