
در کشوری که تعلیم و آگاهی همواره در تیررس تفکر تاریک و ایدئولوژی اقتدارگرایانه قرار داشته، طالبان یکبار دیگر نشان دادند که ارادهی آنان نه صرفاً بر کنترل بدن و حرکت زنان، بلکه بر نابودی سیستماتیک ذهن و اندیشهی زنانه متمرکز است. تازهترین جلوهی این سیاست زنزدایانه، نشانیگذاری پاسپورتهای دختران دانشجوی افغانستانی است که بهتازگی پس از سفر کوتاهمدت از ایران به افغانستان بازگشتهاند؛ اقدامی که بدون اغراق، میتوان آن را نوعی «ترور هویت علمی زنان» خواند.
ردیابی دانش برای نابودی فرصت
در جریان بحران دوازدهروزهی اخیر میان ایران و اسرائیل، شماری از دختران دانشجوی افغان که در دانشگاههای ایران مشغول تحصیل بودند، موقتاً به افغانستان بازگشتند. با این حال، آنچه بهظاهر بازگشتی کوتاه برای دیدار خانواده و پشت سر گذاشتن دوران تنش منطقهای بود، به کابوسی امنیتی بدل شد. طالبان، با بهرهگیری از اطلاعات سازمانهای امنیتی خود، پاسپورت این دانشجویان را نشانیگذاری کردهاند؛ اقدامی که بهوضوح با هدف جلوگیری از خروج مجدد این زنان از کشور و قطع ارتباط آنان با مسیر تحصیلیشان صورت گرفته است.
این رویکرد، علاوه بر سلب حق سفر و تحصیل، بهمنزلهی ثبت در فهرست «عنصر نامطلوب» نیز هست؛ برچسبی که میتواند به اشکال مختلفی چون بازجویی، بازداشت، فشار خانوادگی، محرومیت از خدمات دولتی و حتی تهدیدات فیزیکی بدل شود. چنین سیاستی، نمایانگر یک دستگاه امنیتی است که دانش را تهدید میداند و زن دانشطلب را دشمن نظم موجود تلقی میکند.
بازتولید سرکوب در قالب نظم اداری
طالبان، این ساختار ضدمدرن، ضدزن و ضدآگاهی، از آغاز سلطهی دوبارهاش در سال ۲۰۲۱، همواره در پی خلق یک نظم مبتنی بر فرمانبرداری کورکورانه و انزوای فکری بوده است. سیاست ممنوعیت آموزش دختران از مقطع متوسطه به بالا، بستن دروازههای دانشگاهها بهروی زنان، تحمیل «محرم شرعی» در سفر، محدودیت در اشتغال زنان در نهادهای دولتی و حتی سلب حق ورود آنان به پارکها، نمایشهایی از یک نظم «طالبانی» هستند که بر انکار کامل حضور زنان در عرصهی عمومی بنا شده است.
نشانیگذاری پاسپورتها، نسخهی بروزرسانیشدهی همان ایدئولوژی است، اینبار در شکل اداری و امنیتی. طالبان نهتنها مخالف آموزش رسمی دختران در داخل کشورند، بلکه تحصیل در خارج از افغانستان را نیز برنمیتابند؛ چراکه حضور زن افغان در دانشگاههای بینالمللی، بازتاب شکستی است که طالبان هرگز نخواهند پذیرفت.
تداوم پروژهی “پاکسازی تحصیلی”
اقدام اخیر طالبان را نمیتوان رویدادی منفرد یا اشتباهی اداری دانست، بلکه این عمل در امتداد یک پروژهی وسیع و هدفمند زنزدایی از فضای عمومی، علمی و مدنی افغانستان قرار دارد. یادآوری حادثهی اول سنبله ۱۴۰۲ که در آن، دهها دختر دانشجو در میدان هوایی کابل از سفر به دانشگاههای خارجی بازماندند، بهخوبی نشان میدهد که طالبان از هر امکانی برای بریدن نخ پیوند زنان با علم و استقلال بهره میجویند.
این رژیم در حالی از مشروعیت بینالمللی سخن میگوید که همزمان بهشکل آشکار سیاست پاکسازی جنسیتی و تحصیلی را پیش میبرد؛ جنایتی که نهتنها ناقض اصول اساسی حقوق بشر است، بلکه میتواند بهعنوان جنایت علیه بشریت در مراجع بینالمللی قابل پیگیری باشد.
اگر جامعهی جهانی امروز نیز با این اقدامات مماشات کند، فردا دیگر سخن از حق آموزش برای زنان افغان، تنها یک جملهی تبلیغاتی خواهد بود و نه یک خواست عملی. امروز، وقت ایستادن در کنار زنانیست که در صفوف خط مقدم مقاومت فرهنگی افغانستان ایستادهاند—با دفترچهای در دست، و آیندهای که طالبان از آن وحشت دارند.











