چهکسی و یا کسانی داعیهدار نظام فدرالی در افغانستان اند
نوشتهی از جناب هارونمعترف دبیرکل جنبشگذار:
این روزها بحثهای در پیوند به چهگونهگی نوع نظام سیاسی آیندهی افغانستان، بهعنوان یکی از مباحث جدی و داغ قرار گرفته است. مشکل این است که بحث نظام فدرالی و غیر فدرالی پیش از آنکه از منظر اکادمیک دیده شود، بیشتر منتقدانِ این نظام از منظر افراد و چهرهها به این بحث مینگرند. شمار زیادی مخالفین و موافقین نظام فدرال بهجای اینکه نفع و ضرر نظام فدرالی را علمی مورد تحلیل و تبیین قرار دهند، اکثرن چسپیدهاند به این موضع که چهکسی و یا کسانی داعیهدار نظام فدرالی اند و اینجاست که سطح بحث را در حد سلیقه و علاقهی خویش تقلیل میدهند.
شمار زیادی از مخالفان نظام فدرال پیش از آنکه استدلال منطقی نمایند، فورا برچسپ میزنند که فدرالخواهی معادل تجزیهطلبی است، در حالیکه در هیچ کشوری که نظامهای فدرالی را تجربه کردهاند، نهتنها که تجزیه نشده، بلکه باعث وحدت سرزمینی و همگرای بیشتر گردیده مانند هندوستان، آمریکا، سویس و یا پاکستان. اما کشورهایی تجزیه شده اند که بهجای توزیع عادلانه قدرت، به انحصار و یکدستسازی قدرت توسط یک گروه قومی متوسل شدند.
همچنان شماری دیگری هم مشکل شان با نظام فدرال نیست، بلکه مشکل شخصی آنها با آقای پدرام است تا فدرال و بههمین ملحوظ، بهجای بحث مستدل، هیاهو و کجبحثی و کینهتوزی مینمایند و یک بحث علمی را در سطح کوچه و بازار تقلیل میدهند. در حالیکه برای نخستین بار، انگیزه نظام غیر متمرکز بهمنظور حل منازعه تاریخی و پایان دادن به انحصار قدرت و استبداد، طرح حل عادلانهی مسله ملی را زندهیاد ظاهر بدخشی، استاد عبدالعلی مزاری، قهرمان ملی شهید احمدشاه مسعود و مارشال عبدالرشید دوستم و بعدن حزب کنگره ملی به رهبری داکتر لطیف پدرام و بعدن جنبش گذار و سائر احزاب و جریانها بهطور سازمانیافته داعیهی توزیع عادلانهٔ قدرت را بهطور عمودی و افقی در چهارچوب نظام فدرال مطرح نمودند.
بسیاری از منتقدانِ نظام فدرال بر فدرالیستان اتهام میبندند که خانهٔ و کشور خودرا با طرح فدرالی با دشمن تقسیم میکنند و این نشانهٔ ترس و جبن است. در حالیکه در هیچ کشور جهان که نظامهای فدرالی حاکم است، کشور شان با دشمن تقسیم نشده، بلکه رقابت سالم میان ایالتها منجر به توسعه و رشد زیربنا، پویایی اقتصاد و فرهنگ گردیده و باعث تحقق عدالت اجتماعی- قومی و ترویج کثرتگرایی و حاکمیت مردم گردیده است. بنا برچسپهای تقسم خانه با دشمن پیش از آنکه یک کنش علمی باشد، یک واکنش بسیار غیر علمی و خیرهسری را نشان میدهد.
شمار دیگری از هموطنان، جبهه مقاومت ملی را متهم میکنند که در قسمت چگونگی نوع نظام سیاسی حرف روشن ندارد. این اتهام را همچنان ناعادلانه و سطحینگرانه میبینم. رهبر جبهه مقاومت جناب احمد مسعود صراحتا و بارها تنها راهحل منازحه بر سر قدرت سیاسی، ایجاد نظام فدرالی مانند کشور سویس را عنوان کردند. طرح نظام غیر متمرکز و توزیع قدرت بهطور عمودی و افقی در منشور جبهه مقاومت ملی افغانستان صراحتا آمدهاست و بهزودی رونمایی خواهد شد. سیاست روشن جبهه در برابر گروه اشغالگر و تروریست طالبان که با هیچ شرایط زیر بار تسامع و تساهل با این گروه تروریست نرفته، گذار به نظام عادلانهٔ غیر متمرکز برآمده از رای و اراده مردم، از طرحهای اساسی جبهه مقاومت ملی میباشد که برای تحقق آن تا آخر خط مقاومت مینماید.