افغانستاناقتصادپناهندگانحقوق بشرنگاه‌ها

چرخه شخصیت‌پرستی و استبداد در افغانستان: از کرزی تا امام نامرئی

تاریخ افغانستان همواره شاهد تقدیس رهبران بوده و حالا نوبت به رهبری رسیده که نه تنها در میان مردم نیست، بلکه خود را به عنوان "امام المسلمین" معرفی کرده است.

نویسنده

تاریخ افغانستان پر از الگوهای شخصیت‌پرستی است. از “مرد شیک‌پوش” کرزی با وعده‌های رنگارنگ و زندگی پر زرق و برق تا “متفکر دوم جهان” غنی که در نهایت با دزدیدن اموال ملت فرار کرد، همگی نمادهای رهبری هستند که پشت پرده‌های قدرت و آرمان‌ها پنهان شده‌اند.

اکنون نوبت به “امام المسلمین” خودخوانده‌ای رسیده که با صدای دور از دسترس، مردم را به اطاعت بی‌چون‌وچرا می‌خواند. در مراسم نماز عید در قندهار، در حالی که القاب بلندی از قبیل “قائد المجاهدین” و “شیخ‌القرآن و الحدیث” بر زبان‌ها جاری می‌شود، اما او همچنان نامرئی باقی می‌ماند. در تاریخ اسلام، “امیرالمؤمنین” همیشه در میان مردم بود و خلفای راشدین، که طالبان مدعی پیروی از آنان هستند، هرگز خود را پشت پرده پنهان نکردند.

این چرخه استبداد و شخصیت‌پرستی به شکلی جدید در حال تکرار است. طالبان، مانند “نابغه‌ی شرق” نور محمد تره‌کی، مردم را به اطاعت مطلق فرا می‌خوانند و به هیچ جریان سیاسی دیگری اجازه وجود نمی‌دهند. اما چگونه می‌توان از کسی اطاعت کرد که حتی دیده نمی‌شود؟

نکته جالب اینجاست که تاریخ افغانستان همواره دچار خطاهایی بوده که بارها تکرار شده است. برای تغییر این سرنوشت، مردم افغانستان باید نقش رهبران را به عنوان خدمتگزاران واقعی خود شناخته و خواهان عدالت، پاسخگویی و حکمرانی شفاف شوند.

تنها زمانی می‌توانیم از این چرخه خارج شویم که دیگر رهبران را نه به‌عنوان بت، که به عنوان افرادی خدمتگزار و مسئول ببینیم.

Resim

نوشته خراسانی

نویسنده
دکمه بازگشت به بالا