هرکس پیروز است؛ جز مردم؛ پایان بازی و جنازههای روی زمین
در پی درگیریهای اخیر در منطقه، شاهد آن بودهایم که هر یک از بازیگران اصلی این صحنه، ادعای پیروزی کردهاند. اما در این میان، تنها چیزی که واقعی باقی مانده، بوی خون و ویرانی است. این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه قدرتهای منطقهای و جهانی در پی منافع خود، مردم را قربانی کردهاند و تنها چیزی که از این درگیریها باقی مانده، جنازهها و ویرانیهاست.

۱. پایان موقت درگیریها و بازیهای سیاسی:
درگیریهای اخیر، اگرچه به صورت موقت پایان یافتهاند، اما بازیهای سیاسی و نظامی قدرتهای منطقهای و جهانی همچنان ادامه دارد. صحنهها جمعآوری شده، موشکها شمرده شدهاند و تلفات زیر فرش جارو شدهاند. اما این پایان ماجرا نیست. هر یک از بازیگران اصلی این صحنه، ادعای پیروزی کردهاند و سعی دارند خود را قهرمان این ماجرا معرفی کنند.
۲. احساس پیروزی موازی:
در این میان، هر کدام از قدرتها به نوعی احساس پیروزی میکنند:
- جمهوری اسلامی: خود را قهرمان قصهی خودش میداند و ادعا میکند که توانسته است در برابر تهاجمات مقاومت کند.
- شاهزادهی بیتخت و تاج: همچنان در خیال بازگشت به قدرت است و در خوابهای زنگزدهی خود، پیروزی را تصور میکند.
- امیران عرب: با دستهای تا آرنج در جیب پنتاگون، همچنان طلبکارانه به دنبال منافع خود هستند.
۳. نقش اسرائیل و آمریکا:
- اسرائیل: نه تنها بمبهای خود را بر سر مردم ریخت، بلکه سقف غرور ایران را نیز ترک انداخت. اسرائیل خود را پیروز این نبرد میداند و سعی دارد از این موقعیت برای تحکیم قدرت خود استفاده کند.
- آمریکا: به عنوان میانجی وارد شد، نقش داور را بازی کرد و در نهایت جام پیروزی را به خود داد. آمریکا سعی دارد از این درگیریها برای تحکیم موقعیت خود در منطقه استفاده کند.
۴. مردم و واقعیت تلخ:
اما در این میان، تنها چیزی که واقعی باقی مانده، بوی خون و ویرانی است. مردم، که اصلیترین قربانیان این درگیریها هستند، همچنان در میان خرابهها به سر میبرند. در غوغای این «احساس پیروزی»های موازی، تنها چیزی که واقعی ماند، بوی خون بود و ویرانی.
۵. پایان بازی و جنازههای روی زمین:
بازی تمام شد، ولی جنازهها هنوز روی زمیناند. قدرتهای منطقهای و جهانی در پی منافع خود، مردم را قربانی کردهاند و تنها چیزی که از این درگیریها باقی مانده، جنازهها و ویرانیهاست.








