در جریان دو سال حاکمیت طالبان، اقوام پشتون در افغانستان به شدت قدرت گرفتهاند و سایر اقوام همچون تاجیکها، هزارهها، ازبکها و دیگر اقوام اقلیت همگی در حاشیه قرار دارند. یکی از بزرگترین اشتباهات راهبردی که تحلیلگران و روشنفکران نسبت به حکومت طالبان آن را هشدار میدهند، رفتار طالبان با سایر اقلیتهای افغانستان است.
از دیدگاه رهبران طالبان، افغانستان در حقیقت پشتونستان است . سایر اقوام اجازه ندارند که در امور حکومتی و یا قدرت دخالت زیادی داشته باشند و تنها باید زیر سایه پشتونها زندگی کنند. این در حالیست که خود پشتونها نیز در بسیاری از موارد با طالبان مخالفت دارند و میتوان چنین برداشت کرد که طالبان بخشی از اقوام پشتون را نمایندگی میکنند که افراطی هستند و هیچ خواستهای در زمینه جهان مدرن ندارند، اما تر و خشک را با هم میسوزانند و باعث شدهاند که دیدگاه تمام جامعه غیر پشتون افغانستان به این قوم تغییر منفی داشته باشد.
طالبان با توجه بیش از حد به اقوام پشتون و بیاعتنایی به غیر پشتونها، بسیاری از چیزها را از دست میدهد؛ مشروعیت داخلی، امنیت، اتحاد، پیشرفت، جامعه بینالملل، افراد باسواد و موارد متعدد دیگر که نتیجه سیاست قومگرایی طالبان است.
آیا طالبان به دنبال پشتونستان است؟
اگر نگاهی به کابینه طالبان بیندازیم میتوانیم بفهمیم که تنها هشت و نیم فیصد از کابینه طالبان را اقوام غیر پشتون تشکیل میدهند و مابقی تماما در اختیار مطلق قوم پشتون قرار گرفته است. در این بین، هزارهها کمترین سهم را دارند. بر اساس گزارش مرکز تحقیقات خاورمیانه، در کابینه حکومت طالبان تنها نیم فیصد هزاره وجود دارد، پنج فیصد تاجیک هستند و سه فیصد را ازبکها تشکیل میدهند.
اما آیا اقوام پشتون از این وضعیت راضی هستند؟ هیچ شکی در این موضوع نیست که همه قوم پشتون طرفدار طالبان نیست و بخش بزرگی از این قوم در تضاد با سیاستها و رفتارهای طالبان قرار دارند، به ویژه اینکه بسیاری از پشتونها به دنبال تحصیل دختران خود هستند و میخواهند که آینده دختران خود را تضمین شده بیابند.
چندی پیش در گزارش یکی از رسانهها آمده بود که یکی از شهروندان پشتون که مخالفت سرسختی با مارشال دوستم داشت، در گفتگو با رسانهها گفته بود که حتی حاضر است زیر حاکمیت مارشال دوستم زندگی کند مشروط به اینکه دختر او بتواند به مکتب برود و درس بخواند.
گفتههای این فرد از بسیاری از اقوام پشتون افغانستان نمایندگی میکند و باور بسیاری از مردم کشور ما نیز بر این است که علاوه بر تاجیکها، هزارهها، ازبکها و سایر اقوام که به دنبال تحصیلات و آموزش دختران و زنان هستند، بخش بزرگی از اقوام پشتون نیز خواسته مشابهی دارند.
جاهل نشان دادن اقوام پشتون
اقدامات افراطی و تصمیمات به شدت غیرمنطقی طالبان باعث شده تا دید جامعه جهانی و حتی دید داخلی افغانستان نسبت به اقوام پشتون به سمت منفی کشانده شود. محمد حلیم فدایی، یکی از مقامات دولت پیشین که از اقوام پشتون است چندی قبل هشدار داد که طالبان یک پروژه نفاق و تفرقه افکنی در کشور است که به زودی گریبان تمام قوم پشتون را نیز خواهد گرفت.
آقای فدایی تاکید ورزید که اقدامات طالبان باعث شده تا قوم پشتون جاهل نشان داده شود و با این اقدامات نفرت را در بین هزارهها، تاجیکها و ازبکها علیه قوم پشتون افزایش میدهند.
مخالفت قومی
دلیل دیگری که نشان دهنده وضعیت نامناسب موجود برای طالبان در زمینه اتحاد قومی است، اعتراضات مردم بدخشان در دو ولسوالی درایم و ارگو است. این اعتراضات که از مخالفت مردم محلی با نابود کردن مزارع کوکنار شروع شده بود، رفته رفته به یک اعتراضات قومی تبدیل شد تا جایی که مردم خواستار اخراج طالبان پشتون از مناطق خود شدند. به دنبال این اعتراضات، تغییراتی در این ساختار ایجاد شد و طالبان بومی محلی جایگزین طالبان پشتون شدند تا این وضعیت کمی سازماندهی شود.
علت این موضوع این بود که به گفته مردم محلی، طالبان پشتون زمانی که قصد نابود کردن زمینهای کشاورزی را داشتند، به زنان و دختران آنها دست درازی و بیحرمتی کردهاند. به باور آنها، طالبان پشتون هیچ باوری به عزت و احترام به زنان و دختران غیر پشتون ندارند و به همین دلیل اجازه هرگونه رفتاری را به خود میدهند.
وضعیت در ادارههای زیر حاکمیت طالبان نیز به همین صورت وخیم است. بر اساس مشاهدات عینی و گزارشهای منتشر شده، در ادارات دولتی که عموما کارمندان آنها زیر دست طالبان پشتون کار میکنند، اقوام غیر پشتون با رفتارهای نامناسبی مواجه میشوند. بسیاری از مردم کابل که به ادارات زیر حاکمیت طالبان مراجعه میکنند میگویند که در این ادارات، رفتارها با قوم پشتون با رفتاری که با دیگر اقوام میشود کاملا متفاوت و واضح است و کار برای آنها سریعتر از دیگر اقوام انجام میشود.
تبعیض علیه طالبان غیر پشتون
در دل طالبان نیز تبعیضها و قومگراییها را میتوان دید. گزارشهای متعددی وجود دارد که طالبان پشتون خود را نسبت به طالبان غیر پشتون بالاتر میبینند. براساس گزارشها و یافتهها، طالبان پشتون عموما در منصبهای بالاتری قرار دارند و طالبان غیر پشتون زیردست این افراد قرار میگیرند. نمونهای از این وضعیت نامناسب و عدم اتحاد و اتفاق را میتوان در رفتار طالبان با حمید خراسانی مشاهده کرد. او که پس از سرنگونی دولت پیشین به رژیم طالبان پیوست، طی چند ماه اخیر یا مقامات ارشد طالبان درگیریهایی داشت. این درگیریها تا جایی پیشروی کرد که که طالبان غیر پشتون هشدار دادند که اگر رفتارها با حمید خراسانی و نیروهای دیگر اقوام به این وضعیت ادامه پیدا کند، از صف طالبان جدا خواهند شد.
بیشتر از خبرگزاری کوکچه کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.