عملیات طالبان علیه داعش: آیا امنیت پایدار در افغانستان ممکن است؟
عملیات طالبان علیه شبکههای داعش در ولایات شمالی افغانستان، اگرچه به عنوان یک موفقیت تبلیغاتی برای این گروه تلقی میشود، اما نکات قابل تأملی نیز وجود دارد که نیاز به بررسی عمیقتری دارند.

بر اساس گزارشی که امروز، یکشنبه 21 دلو، از سوی رسانهی استخبارات گروه طالبان تحت عنوان «المرصاد» منتشر شد، فعالیت شبکههای داعش در ولایات تخار، کندز، بغلان و سمنگان به پایان رسیده است. در این عملیاتها که به صورت گسترده انجام گرفت، تمامی اعضای این شبکه بازداشت شدند و نیروهای ویژه طالبان مقادیر زیادی سلاح، مهمات، بمبهای دستی و مواد انفجاری از آنها ضبط کردند.
این گزارش همچنین تصریح کرده است که حملات اخیر بر یک تبعه چینی در ولسوالی دشت قلعه ولایت تخار و حمله به ذکر کنندگان یک مسجد در ولسوالی نهرین ولایت بغلان نیز توسط این شبکه طرحریزی و اجرا شده بود که به کشته و زخمی شدن بیش از ده نفر منجر شد.
علاوه بر این، داعش در برخی مناطق ولایت بغلان علمای دینی و شخصیتهای برجسته را هدف قرار داده و برخی از آنان را به شهادت رسانده است. این جنایات توسط تمامی اعضای گرفتار شده این شبکه اعتراف شده است.
المرصاد همچنین اعلام کرده که فعالیت این شبکه بخشی از استراتژی شاخه داعش خراسان در ایالت بلوچستان است. این پروژه تحت حمایت برخی نهادهای استخباراتی طراحی شده و هدف آن ایجاد حوادث و برهمزدن امنیت در شمال افغانستان است، تا به این ترتیب کشورهای همسایه را به تشویش بیندازد.
رسانههای استخبارات طالبان، بهویژه «المرصاد»، عموماً به عنوان منابعی سیاسی در نظر گرفته میشوند که ممکن است هدفشان تقویت تصویر مثبت از طالبان باشد. لذا، صحت گزارشات مبنی بر نابودی کامل داعش و اعتراف اعضای این شبکه باید به صورت مستقل و از طریق منابع معتبر دیگر تایید شود.
اهمیت تأثیرات اجتماعی و اقتصادی:
حوادث خشونتآمیز و اقدامات گروههای تروریستی، نه تنها عوارض انسانی را به همراه دارد، بلکه تأثیرات عمیقی بر امنیت اجتماعی و اقتصادی مردم دارد. سوال اینجاست: با وجود انجام این عملیاتها، آیا واقعاً امنیت در این مناطق برقرار شده است؟ آیا مردم محلی احساس امنیت بیشتری کردند یا این عملیاتها تنها به کنترل نظامی وضع موجود محدود میشود؟
استراتژیهای بلندمدت طالبان:
اگرچه این عملیات ممکن است باعث کاهش فعالیتهای داعش در کوتاهمدت شود، اما طالبان باید به دنبال راهکارهای پایدارتر برای تأمین امنیت و ثبات در منطقه باشند. آیا طالبان فقط به سرکوب نظامی متکی هستند یا برنامهای برای بهبود عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در رشد افراطگرایی دارند؟
کاهش تنشهای منطقهای:
گزارش به پیشینه دخالتهای استخباراتی و بینالمللی در این وضعیت اشاره میکند که میتواند به تعمیق تنشهای منطقهای کمک کند. به جای تنها تمرکز بر نابودی گروههای تروریستی، بررسی و تحلیل علل اصلی افراطگرایی و جبران نابرابریها میتواند به راه حلی پایدارتر منجر شود.
تأثیر بر جوامع محلی:
شکایتهایی از عدم امنیت و ترس در میان علمای دینی و سایر شخصیتهای فرهنگی در برابر حملات داعش وجود دارد. باید به این موضوع توجه کرد که چگونه جوامع محلی میتوانند در مقابل تهدیدات قرار گیرند و چه نقش سازندهای میتوانند ایفا کنند.