بحران داخلی طالبان و رقابتهای منطقهای و بینالمللی
طالبان، علاوه بر چالشهای داخلی، با فشارهای بینالمللی نیز مواجه هستند، از جمله اقدامات احتمالی دولت ترامپ برای تغییر ترکیب قدرت در افغانستان و اجرای سیاستی مشابه سوریه. در همین حال، ایران سعی دارد با تقویت جناح قندهار و ارتباط با چهرههای مخالف طالبان، نفوذ خود را در این کشور حفظ کند.

- 1️⃣ آیا جنگ قدرت میان قندهار و شبکه حقانی به درگیریهای مسلحانه منجر خواهد شد؟
- 2️⃣ آیا ایالات متحده واقعاً قصد دارد نسخهای از سناریوی سوریه را در افغانستان اجرا کند؟
- 3️⃣ ایران تا چه اندازه میتواند در معادلات افغانستان تأثیرگذار باشد؟
سه سال پس از توافق دوحه، طالبان نهتنها در سطح بینالمللی منزوی شدهاند، بلکه در داخل نیز با تنشها و اختلافات شدیدی مواجه هستند. جناحبندیهای داخلی طالبان، بهویژه بین قندهاریها و شبکه حقانی، در حال رسیدن به نقطه جوش است. این درگیریها در کنار فشارهای خارجی، افغانستان را در آستانه تحولی بزرگ قرار داده که میتواند به تجزیه درونی قدرت و یا حتی درگیریهای گسترده بینطالبانی منجر شود.
1️⃣ تشدید اختلافات درونی طالبان: شکاف میان قندهار و شبکه حقانی
🔻 ترور خلیل الرحمن حقانی، یکی از چهرههای کلیدی شبکه حقانی، نقطه عطفی در این نزاع بود. از آن پس، رقابت بر سر قدرت و نفوذ امنیتی میان قندهاریها و حقانیها شدت گرفته است.
🔻 ملا هبتالله، رهبر طالبان، بهطور سیستماتیک شبکه حقانی را از پستهای امنیتی کلیدی حذف میکند، درحالیکه سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان، از کابل گریخته و در امارات و عربستان مستقر شده است. این وضعیت نشان میدهد که طالبان با یک بحران شدید درونی روبهرو هستند که میتواند به فروپاشی وحدت گروه منجر شود.
🔻 برکناری نیروهای وابسته به حقانی از سمتهای حساس استخباراتی و فرماندهیهای امنیتی توسط هبتالله، فشارها را بر این گروه بیشتر کرده و پیشبینی میشود که اگر این روند ادامه پیدا کند، طی یک ماه آینده، شبکه حقانی کاملاً از ساختار تصمیمگیری طالبان کنار گذاشته شود.
🔻 در این میان، چهرههایی مانند عباس استانکزی و عبدالغنی برادر نیز که پیشتر نفوذ محدودی در قدرت داشتند، اکنون با تشدید درگیریها از صحنه کنار رفتهاند.
2️⃣ سیاستهای آمریکا: بازتولید سناریوی سوریه در افغانستان؟
🔺 بازگشت ترامپ به کاخ سفید، یک تغییر بزرگ در سیاستهای آمریکا نسبت به افغانستان رقم زده است. برخلاف سیاستهای بایدن که طالبان را در انزوا قرار داد، ترامپ در حال اجرای یک سناریوی جدید برای تغییر ساختار قدرت در کابل است.
🔺 هدف اصلی آمریکا نه سرنگونی طالبان، بلکه مهندسی مجدد قدرت در داخل این گروه است. به همین دلیل، واشنگتن در حال فشار آوردن به جناح قندهار و تقویت شبکه حقانی است، زیرا این جناح با چهرههایی مانند سراجالدین حقانی، رویکردی بهظاهر اصلاحطلبانهتر نشان داده است؛ از جمله حمایت از آموزش زنان و مشارکت گروههای غیردولتی در سیاست افغانستان.
🔺 الگوی اجرایی این سیاست، شبیه به تجربه سوریه است، جایی که غرب، پس از حذف داعش، گروههایی مانند تحریر الشام (النصره سابق) را بهعنوان جایگزین نیروهای افراطی پرورش داد. در این راستا، ملاقات سراجالدین حقانی و احمد الشرع (ابومحمد الجولانی) در عربستان سعودی، تأییدی بر این راهبرد است.
3️⃣ نقش ایران: حمایت از قندهاریها و جذب مخالفان طالبان
🔹 در حالی که آمریکا از شبکه حقانی حمایت میکند، ایران تصمیم گرفته جناح قندهار را تقویت کند تا از نفوذ جریانهای وابسته به داعش در افغانستان جلوگیری کند.
🔹 سفر وزیر خارجه ایران به کابل و ملاقات با جناح قندهار، پیامی روشن به شبکه حقانی و متحدان آمریکایی آن بود که تهران برای حفظ نفوذ خود در افغانستان، حاضر به حمایت از هبتالله است.
🔹 ایران همچنین در حال جذب مخالفان طالبان است؛ از جمله رسول سیاف، احمد مسعود و امیر اسماعیل خان که اخیراً به تهران دعوت شدهاند. هدف ایران از این اقدام، ایجاد یک جبهه مقاومتی برای آیندهای نامعلوم است که ممکن است افغانستان را درگیر درگیریهای تازه کند.
4️⃣ آینده افغانستان: در آستانه یک تصفیه خونین داخلی؟
🔻 با افزایش شکاف درونی طالبان، سه سناریو برای آینده محتمل به نظر میرسد:
✅ ۱. فروپاشی طالبان و درگیری داخلی: ادامه اختلافات قندهار و حقانی میتواند به یک جنگ داخلی گسترده میان این دو جناح منجر شود.
✅ ۲. مداخله آمریکا و تغییر قدرت: اگر واشنگتن بتواند شبکه حقانی را بهعنوان جریان مسلط طالبان تقویت کند، ممکن است به یک انتقال کنترلشده قدرت منجر شود.
✅ ۳. بازگشت مقاومت ضد طالبان: حمایت ایران از مخالفان طالبان ممکن است به احیای جبهه مقاومت در شمال افغانستان بیانجامد.
در هر صورت، افغانستان در آستانه یک تحول جدی قرار دارد که میتواند نظم قدرت را در این کشور بهکلی دگرگون کند. دیری نخواهد پایید که مشخص شود کدام جناح بازی را خواهد برد.