
تهیه شده توسط: انوشه عارف
پس از فرو پاشی نظام جمهوری در آگست ۲۰۲۱و و تسلط دوباره طالبان بر افغانستان مهاجرت و آوارهگی یکبار دیگر آزمون سخت زندگی را فرا راه شهروندان این کشور قرار داد. مطابق آمارهای ارایه شده از سوی نهادهای ملی و بین المللی در دو سال گذشته بیش از ۲٫۷ میلیون افغان به دلایل مختلف کشور شان را ترک کرده و راهی مهاجرت شده اند، از این میان دستکم یک سوم این مهاجران زنان وکودکان هستند.
بیشتر پناه جویان در کشور های نزدیک افغانستا مانند ایران، پاکستان و ترکیه پناهنده هستند که متاسفانه اکثریت شان وضعیت مطلوبی ندارند، نهادهای ناظر و سازمانهای حقوق بشری بارها از سوء رفتار این کشورها علیه مهاجران به ویژه مهاجران افغان به این کشورها گوشزد کرده اند.
با این وجود جمهوری ترکیه از چندی بدینسو با روی کار گرفتن سیاست اخراج مهاجران وطرح قوانین سختگیرانه بر پناه جویان بر این بحران افزوده است.
«دیده بان حقوق بشر از ادامه اخراج مهاجران از ترکیه انتقاد کرده و گفته است که این کشور در ده ماه سال جاری بیش از ۴۴هزار مهاجر را از این کشور اخراج کرده است.»
از سویی، چالش فراروی مهاجران تنها اخراج اجباری از این کشور نیست، مشکل دیگری نیز رنج مضاعفی بر پناهجویان وارد میکند و آن عدم دسترسی کودکان به درس و تعلیم و خدمات درمانی است.
سمیه «اسم مستعار» زنیست که از دوسال بدینسو در ترکیه به سر می برد، وی که مادر سه طفل است از جمله دو پسرش به بیماری قلبی و بیماری صرع مبتلا هستند و تدوای این دو بیماری در درمانگاه های عادی میسر نیست، موصوف مجبور است برای تداوی فرزندانش در کلان شهرهای ترکیه مسکن گزین باشد تا در مواقع نیاز و حد اقل هر ماه یکبار به بیمارستان های مجهز و پیشرفته مراجعه کند و فرزندانش را تداوی کند، او از هشت ماه بدینسو ساکن استانبول است، فرزندان وی به ترتیب سیزده ساله، ده ساله و هفت ساله هستند و هرسه آنها واجد شرایط شمولیت به مکتب را دارند ولی متاسفانه از رفتن به مکتب و فراگیری درس و تعلیم محروم هستند.
سمیه می گویید بار ها به ادارهی مهاجرت و نهادهای ذیربط مراجعه کردم تا اجازه نامهی برای شمولیت فرزندانم در یکی از مکاتب دولتی بیگیرم اما موفق نشدم. وی علت عدم پذیرش فرزندانش را در مکتب، نداشتن برگهی حضور در استانبول عنوان میکند.
سمیه میگوید برای اینکه فرزندانم از نعمت درس و تعلیم بهره مند شوند به مکاتب زیادی مراجعه کردم ومیخواستم تا پیدا شدن یک راه قانونی حتا بدون ثبت نام در صنوف درسی اجازه حضور را پیدا کنند اما موفق نشدم.
در ادامه میگوید؛ فرزند بزرگم دچار بیماری صرع یا به اصطلاح همان «میرگی» است، من هم برای تامین مخارج زندهگی مجبور هستم کار کنم، زمانیکه شب از سر کار بر می گردم باصحنه دلخراش تشنج پسرم مواجه می شوم.
سمیه میگوید برای اینکه حد اقل بتوانم ذهنش را مصروف سازم نیاز است شامل مکتب شود ولی متاسفانه زمینه شمولیت فرزندانم در مکاتب مساعد نیست و این وضعیت برای من غیر قابل تحمل شده است.
موصوف از سازمان های مدافع حقوق کودکان و نهادهای کمک رسان و همچنان نهادهای درمانی می خواهد در قسمت تدوای فرزندانش وهمچنان شمولیت آنها به مکاتب و ادامه درس و تعلیم کمک نمایند.
این در حالیست که سازمان ملل در سال ۲۰۲۰ قطعنامهی را در حمایت از حق تعلیم کودکان تصویب کرده وپیام روشنی در رابطه به حق دسترسی کودکان به آموزش را در متن آن تسجیل کرده است.
همچنان پیمان نامهی حقوق کودک بر ارایه خدمات صحی و دسترسی تمامی کودکان به محیط آموزش و پرورش سالم تاکید کرده است.
*این گزارش خبری با حمایت روزنامه نگاران برای حقوق بشر «JHR» تهیه شده است.
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.